حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده و مدیرعامل انتشارات مدرسه به بهانه روز جهانی کتاب کودک:
برای حفظ جایگاه جهانی ایران در ادبیات کودک بکوشیم
مریم شهبازی
خبرنگار
پایانبخش تعطیلات نوروزی همزمان با زادروز یکی از چهرههای شاخص ادبیات کودک جهان بود؛ «هانس کریستین اندرسن» که سالهاست روز جهانی کتاب کودک به نام او گره خورده است. در همین رابطه در گپ و گفتی با حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده کودک و نوجوان، پژوهشگر تاریخ، مدیرعامل انتشارات مدرسه، نگاهی به وضعیت آثار منتشرشده در این گروه سنی داشتهایم که میخوانید.
نویسندهای ماندگار در عرصه جهانی
چرا «هانس کریستین اندرسن»؟ یکی از سرراستترین مسیرها برای دریافت پاسخ این سؤال بازگشت به سالهای کودکیمان است، در خاطراتی که بعید است ردپایی از این نویسنده دانمارکی در آنها پیدا نکنیم. از آن دخترک کبریتفروشی که شب کریسمس، یکبهیک کبریتهایش را در حسرت آرزوهای خود آتش زد تا پادشاه سادهلوحی که بهدنبال برتن کردن زیباترین لباس، داستانی مشهور را رقم زد.
در این بین شاید نزدیکترین نوشته اندرسن به زندگی خودش را بتوان داستان «جوجه اردک زشت» دانست. اندرسن چهره مقبولی نداشت؛ تنها دارایی ظاهری اش برخورداری از صدایی زیبا بود که آن را هم از دست میدهد. بااینحال نبوغ ذاتیاش برای او جایگاهی را رقم زد که سالهاست به افتخار آثاری که برای کودکان جهان به یادگار گذاشته، زادروزش در دوم آوریل هرسال را با عنوان روز جهانی کتاب کودک جشن میگیرند که تقریباً مصادف با پایان تعطیلات نوروزی ایران میشود؛ پدر افسانه نو که کودکیاش تحت تأثیر افسانههای هزار و یکشب و نمایشنامههای شکسپیر گذشت.
حمیدرضا شاهآبادی، مدیرعامل انتشارات مدرسه که از مؤسسات فعال نشر در حوزه کودک است درباره وضعیت کتابهای تألیفی این گروه سنی کشورمان به «ایران» میگوید: «با توجه به شناخت و تجربه محدود خودم معتقدم در حوزه ادبیات کودک برخوردار از سطح قابل قبولی در عرصه جهانی هستیم. هرچند که دراین بین برخی از آثار همسطح کیفی خوبی ندارند اما اینجا بحث معدل کلی مطرح است که توانسته ما را در جایگاه یکی از برترینهای آسیا و همچنین برخوردار از سطحی خوب در مقایسه با کشورهای غربی قرار بدهد.»
البته این نویسنده تأکید دارد در شرایط فعلی موقعیت جهانیمان در عرصه ادبیات کودک قدری شکننده شده و ادامه میدهد: «در مقایسه با سالهای گذشته کمکارتر شدهایم، اگر خواهان حفظ این جایگاه هستیم باید تلاش بیشتری به خرج بدهیم. در ارتباط با کتابهای تألیفی این حوزه، سطح جهانی تصویرگریمان هم خوب است و چهبسا که در جایگاهی فراتر از ادبیاتمان قرار بگیرد.»
در رابطه با گفته شاهآبادی میتوان نگاهی به فهرست سالانه جایزه «هانس کریستین اندرسن» انداخت که برخی آن را نوبل کوچک نیز میخوانند. در فهرست نامزدهای نهایی این جایزه میتوان به نامهایی از کشورمان رسید؛ همچون پژمان رحیمیزاده، محمدعلی بنی اسدی، نسرین خسروی و... موفقیت فعالان این بخش از کتاب کودک منجر به همکاریهای برخی از آنان با مؤسسات نشر بینالمللی شده است.
دراینبین نمیتوان منکر تأثیر تشکلهای مردمی همچون شورای کتاب کودک شد که نهتنها پل ارتباطی میان ادبیات ایران با دیگر کشورها و دفترهای بینالمللی نظیر دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) شدهاند بلکه بیشازپیش درباره ضرورت کتابخوانی کودکان میان خانوادهها فرهنگسازی کردهاند. از طرفی کانون پرورش فکری کودکان و انتشار فهرستهایی نظیر لاکپشت پرنده هم نقش قابلتوجهی در تشویق نویسندگان به نوشتن و حتی خانوادهها به تهیه کتاب برای کودکان داشته است.
فروش بهتر کتابهای کودک در مقایسه با آثار بزرگسال
مدیرعامل نشر مدرسه تأکید دارد، خروجی دانشگاهها در ارتباط با تصویرگری موفقتر از ادبیات داستانی بوده است، شاهآبادی میگوید:« البته خوشبختانه چندی است که شاهد دایر شدن رشته ادبیات کودک در نظام دانشگاهی هم هستیم؛ منتها دانشگاه در زمینه ادبیات بیشتر بر تئوری متمرکز شده تا ادبیات خلاقه. از منظر فعالیت ناشران هم شرایط مشابه کیفیت محتوای آثار است. ناشران خوبی بهطور تخصصی برای کودکان کار میکنند اما اینها هم اگر خواهان پایداری این جایگاه هستند باید برای همگامی با تحولات جهانی سرعت بیشتری به تغییرات خود بدهند.» با این حال در زمینه داستانی هم ادبیات کودک از فرصتهای خوبی در زمینه معرفی جهانی برخوردار شده، نویسندگانی همچون هوشنگ مرادی کرمانی یا فرهاد حسنزاده که افزون بر راهیابی نوشتههای آنان به سایر کشورها، نام آنان بارها در شمار نویسندگان برتر این گروه سنی جای گرفته است. در میان جوانترها هم کم نیستند نویسندگانی همچون مهدی رجبی که آثار آنها به فهرستهایی چون کلاغ سفید مونیخ راه یافته است.
در آخر بد نیست که نگاهی هم به وضعیت فروش آثار کودک و نوجوان در مقایسه با کتابهای بزرگسال داشته باشیم؛ شاهآبادی میگوید: «اینکه میگویند کتابهای کودک و نوجوان از فروش بهتری در مقایسه با کتابهای بزرگسال برخوردار هستند صحت دارد. خانوادهها بیش از قبل برای فرزندان خود کتاب میخرند؛ هرچند که عمده توجه آنان به سنین دبستان است و همزمان با قدم گذاشتن بچهها به مقاطع بالاتر کمکم همین مادر و پدرها گمان میکنند کتاب داستانی مانعی بر سر پیشرفت درسی است.» او افزایش تعداد کتابخانههای تخصصی کودک و از سویی کتابخانههای مدارس را هم عاملی در رونق کتابهای این گروه سنی میداند، چراکه اینها برای تجهیز مخازن خود باید به سراغ خرید کتاب از ناشران بروند. هرچند که در مواردی ازجمله کتابخانه مدارس همچنان با گلایههایی ازجمله غلبه نگاهی گزینشی روبهرو هستیم.
خبرنگار
پایانبخش تعطیلات نوروزی همزمان با زادروز یکی از چهرههای شاخص ادبیات کودک جهان بود؛ «هانس کریستین اندرسن» که سالهاست روز جهانی کتاب کودک به نام او گره خورده است. در همین رابطه در گپ و گفتی با حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده کودک و نوجوان، پژوهشگر تاریخ، مدیرعامل انتشارات مدرسه، نگاهی به وضعیت آثار منتشرشده در این گروه سنی داشتهایم که میخوانید.
نویسندهای ماندگار در عرصه جهانی
چرا «هانس کریستین اندرسن»؟ یکی از سرراستترین مسیرها برای دریافت پاسخ این سؤال بازگشت به سالهای کودکیمان است، در خاطراتی که بعید است ردپایی از این نویسنده دانمارکی در آنها پیدا نکنیم. از آن دخترک کبریتفروشی که شب کریسمس، یکبهیک کبریتهایش را در حسرت آرزوهای خود آتش زد تا پادشاه سادهلوحی که بهدنبال برتن کردن زیباترین لباس، داستانی مشهور را رقم زد.
در این بین شاید نزدیکترین نوشته اندرسن به زندگی خودش را بتوان داستان «جوجه اردک زشت» دانست. اندرسن چهره مقبولی نداشت؛ تنها دارایی ظاهری اش برخورداری از صدایی زیبا بود که آن را هم از دست میدهد. بااینحال نبوغ ذاتیاش برای او جایگاهی را رقم زد که سالهاست به افتخار آثاری که برای کودکان جهان به یادگار گذاشته، زادروزش در دوم آوریل هرسال را با عنوان روز جهانی کتاب کودک جشن میگیرند که تقریباً مصادف با پایان تعطیلات نوروزی ایران میشود؛ پدر افسانه نو که کودکیاش تحت تأثیر افسانههای هزار و یکشب و نمایشنامههای شکسپیر گذشت.
حمیدرضا شاهآبادی، مدیرعامل انتشارات مدرسه که از مؤسسات فعال نشر در حوزه کودک است درباره وضعیت کتابهای تألیفی این گروه سنی کشورمان به «ایران» میگوید: «با توجه به شناخت و تجربه محدود خودم معتقدم در حوزه ادبیات کودک برخوردار از سطح قابل قبولی در عرصه جهانی هستیم. هرچند که دراین بین برخی از آثار همسطح کیفی خوبی ندارند اما اینجا بحث معدل کلی مطرح است که توانسته ما را در جایگاه یکی از برترینهای آسیا و همچنین برخوردار از سطحی خوب در مقایسه با کشورهای غربی قرار بدهد.»
البته این نویسنده تأکید دارد در شرایط فعلی موقعیت جهانیمان در عرصه ادبیات کودک قدری شکننده شده و ادامه میدهد: «در مقایسه با سالهای گذشته کمکارتر شدهایم، اگر خواهان حفظ این جایگاه هستیم باید تلاش بیشتری به خرج بدهیم. در ارتباط با کتابهای تألیفی این حوزه، سطح جهانی تصویرگریمان هم خوب است و چهبسا که در جایگاهی فراتر از ادبیاتمان قرار بگیرد.»
در رابطه با گفته شاهآبادی میتوان نگاهی به فهرست سالانه جایزه «هانس کریستین اندرسن» انداخت که برخی آن را نوبل کوچک نیز میخوانند. در فهرست نامزدهای نهایی این جایزه میتوان به نامهایی از کشورمان رسید؛ همچون پژمان رحیمیزاده، محمدعلی بنی اسدی، نسرین خسروی و... موفقیت فعالان این بخش از کتاب کودک منجر به همکاریهای برخی از آنان با مؤسسات نشر بینالمللی شده است.
دراینبین نمیتوان منکر تأثیر تشکلهای مردمی همچون شورای کتاب کودک شد که نهتنها پل ارتباطی میان ادبیات ایران با دیگر کشورها و دفترهای بینالمللی نظیر دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) شدهاند بلکه بیشازپیش درباره ضرورت کتابخوانی کودکان میان خانوادهها فرهنگسازی کردهاند. از طرفی کانون پرورش فکری کودکان و انتشار فهرستهایی نظیر لاکپشت پرنده هم نقش قابلتوجهی در تشویق نویسندگان به نوشتن و حتی خانوادهها به تهیه کتاب برای کودکان داشته است.
فروش بهتر کتابهای کودک در مقایسه با آثار بزرگسال
مدیرعامل نشر مدرسه تأکید دارد، خروجی دانشگاهها در ارتباط با تصویرگری موفقتر از ادبیات داستانی بوده است، شاهآبادی میگوید:« البته خوشبختانه چندی است که شاهد دایر شدن رشته ادبیات کودک در نظام دانشگاهی هم هستیم؛ منتها دانشگاه در زمینه ادبیات بیشتر بر تئوری متمرکز شده تا ادبیات خلاقه. از منظر فعالیت ناشران هم شرایط مشابه کیفیت محتوای آثار است. ناشران خوبی بهطور تخصصی برای کودکان کار میکنند اما اینها هم اگر خواهان پایداری این جایگاه هستند باید برای همگامی با تحولات جهانی سرعت بیشتری به تغییرات خود بدهند.» با این حال در زمینه داستانی هم ادبیات کودک از فرصتهای خوبی در زمینه معرفی جهانی برخوردار شده، نویسندگانی همچون هوشنگ مرادی کرمانی یا فرهاد حسنزاده که افزون بر راهیابی نوشتههای آنان به سایر کشورها، نام آنان بارها در شمار نویسندگان برتر این گروه سنی جای گرفته است. در میان جوانترها هم کم نیستند نویسندگانی همچون مهدی رجبی که آثار آنها به فهرستهایی چون کلاغ سفید مونیخ راه یافته است.
در آخر بد نیست که نگاهی هم به وضعیت فروش آثار کودک و نوجوان در مقایسه با کتابهای بزرگسال داشته باشیم؛ شاهآبادی میگوید: «اینکه میگویند کتابهای کودک و نوجوان از فروش بهتری در مقایسه با کتابهای بزرگسال برخوردار هستند صحت دارد. خانوادهها بیش از قبل برای فرزندان خود کتاب میخرند؛ هرچند که عمده توجه آنان به سنین دبستان است و همزمان با قدم گذاشتن بچهها به مقاطع بالاتر کمکم همین مادر و پدرها گمان میکنند کتاب داستانی مانعی بر سر پیشرفت درسی است.» او افزایش تعداد کتابخانههای تخصصی کودک و از سویی کتابخانههای مدارس را هم عاملی در رونق کتابهای این گروه سنی میداند، چراکه اینها برای تجهیز مخازن خود باید به سراغ خرید کتاب از ناشران بروند. هرچند که در مواردی ازجمله کتابخانه مدارس همچنان با گلایههایی ازجمله غلبه نگاهی گزینشی روبهرو هستیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه