پاسداشت نقش سوخت رسانان در حمله به پایگاه H3 در عمق خاک عراق
پشتیبانی مقتدرانه از نبردهای هوایی
علی نوروزی
روزنامه نگار
برتری نیروهای مسلح ایران در سالهای جنگ 8 ساله نسبت به دشمن تنها به بحث رشادت و روحیه خلاصه نمیشد. واقعیت این بود که تخصص در این جنگ که بسیاری از کارشناسان آن را یک جنگ مدرن میدانند نیز نقشی بسیار پررنگ داشت. یکی از تخصصیترین بخشهای این جنگ به عملکرد گردانهای سوخت رسان هوایی باز میگردد. پیش از انقلاب اسلامی، افسران با تجربه و دوره دیده نیروی هوایی ارتش بخوبی پی برده بودند که مراقبت از آسمان و خاک پهناور ایران تنها در صورتی ممکن است که رهگیرهایی با رادارهای قدرتمند همواره در چند نقطه مراقب کل خاک کشور باشند. طبیعتاً با توجه به محدودیت سوخت یک جت جنگی، این رهگیرها مجبور بودند مدام بر زمین نشسته و سوختگیری کنند مگر آنکه بتوانند از روش سوختگیری هوایی بهره ببرند. بههمین منظور سفارش یکی از بزرگترین ناوگانهای سوخت رسان جهان به شرکت بوئینگ داده شد.
فناوری سوخترسانی در آن سالها محدود به چند کشور خاص بود چرا که نیاز به خلبانانی بسیار دقیق و بیباک داشت. فانتومهای ایران در سالهای 50 تا 56 خورشیدی با استفاده از تانکرها شعاع عملیات خود را بشدت گسترش دادند اما با ورود اف 14ها در سال 55 سوخت رسانها مأموریتی جدید یافتند. خلبانان اف 14 ایران بعد از چند دوره فشرده بهدنبال سوختگیری هوایی رفتند که با وقوع انقلاب آموزش مذکور نیمه تمام ماند. با نزدیک شدن شرارههای جنگ، دیگر تأمل جایز نبود. خطر نفوذهای گاه و بی گاه شکاریهای عراقی فراگیری فنون سوختگیری خلبانان اف 14ها را ضروری کرد. یکی از متخصصهایی که در این روند نقش پر رنگی داشت سرمتخصص سوخت رسان مرحوم صابر عبدالرزاق بود. وی که تجربه انتقال آر اف ۴، اف ۴،
اف ۱۴های خریداری شده به ایران با سوختگیری هوایی را داشت بهعنوان کاربر اصلی سوخت رسانها آموزش سوخترسانی به خلبانان فانتوم و اف ۱۴ را در روزهای ابتدایی ورود تانکر ۷۰۷ به ایران انجام داد. بزودی با آغاز جنگ اهمیت این فناوری راهبردی خود را بیش از پیش نشان داد. افرادی نظیر عبدالرزاق با رساندن سوخت به شکاریهای ایران عملیاتهای بزرگی را رقم زدند.
شرکت در عملیاتهای ۱۴۰ فروندی یکم مهر 59 تحت نام کمان 99، مروارید(۷ آذر ۵۹)، بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر)، ثامن الائمه(شکست حصر آبادان)، طریق القدس (آزادسازی بستان)، سلطان، اوسیراک، اچ- ۳، عکسبرداری از بغداد، موصل، کرکوک و زدن پل معلق روی اروند رود همگی از عملیاتهای بزرگی بود که سوخت رسانها و مرحوم عبدالرزاق در آن حضور داشتند.
خلبانهای اف 4 و اف 14 میگویند در مأموریتها و هنگام کاهش سوخت، استرس ناشی از این اتفاق آنقدر زیاد بود که لحظههای اتصال هواپیما به بوم سوخت رسان برای آنها با هیجان زیادی میگذشت.در آن شرایط برای آنها سرعت عمل بوم اپراتور مهم بود که تا قبل از اتمام سوخت یا رسیدن دشمن بتوانند مجدداً با باکی مملو از بنزین به کار ادامه دهند.
زنده یاد «صابر عبدالرزاق» در سال 1330 خورشیدی و در شهر تهران به دنیا آمد. آنگونه که خود در خاطراتش میگفت، از همان دوران کودکی، با تماشای پرواز هواپیماهای مختلف و خصوصاً جنگندههایF-86«سیبر» برفراز آسمان تهران، شیفته پرواز شد و این اشتیاق مقدمه ای بود تا پس از اتمام تحصیلاتش، در سال 1349 به استخدام ارتش درآمده و وارد نیروی هوایی شود.
در ابتدا و پس از گذراندن دورههای مقدماتی، به مدت دو سال، سوار بر هواپیمای ترابری- تاکتیکی C-130«هرکولس» مشغول خدمت بود و دورههای مختلف بارگیری، چتربازی و بارریزی تجهیزاتی چون توپ، تانک و خودروهای نظامی از آسمان (به وسیله چتر) را تا درجه سرمتخصصی طی کرد. در بدو ورود به خدمت هواپیماهای سوخت رسان بوئینگ KC-707 در نیروی هوایی کشورمان، به تشخیص فرمانده مربوطه، به گردان 707 سوخت رسان منتقل شد و همین حضور زنده یاد عبدالرزاق باعث شد از نخستین نیروهای تشکیل دهنده گردان سوخترسانی نیروی هوایی باشد.
مرحوم عبدالرزاق تمام دورههای مربوط به 707 را زیر نظر استادان خارجی، تا حد «سرمتخصص سوخت رسان هوایی و بارگیری»، پشت سر گذاشت و موفق به دریافت گواهینامههای مربوطه شد.
او از پیشگامان سوخترسانی بوئینگ 707 به 747 بود و در جریان تحویل گیری جتهای سوخت رسان بوئینگ707، یکی از نیروهای مؤثر تیم اعزامی از کشورمان محسوب میشد. زنده یاد عبدالرزاق و همکارانش در این مأموریت مهم، ضمن پرواز با تک تک جتهای سوخت رسان KC-707، عملیات آزمایشی سوخترسانی به انواع هواپیماهای جنگنده و شناسایی را برفراز باند شرکت بوئینگ در آسمان شهر سیاتل اجرا کردند.
پس از آغاز یورش ارتش بعث صدام به کشورمان در روز 31 شهریور 1359، مرحوم عبدالرزاق از جمله اولین نیروهایی بود که بلافاصله در گردان حاضر شد و در قالب نخستین گروه پروازی، بهعنوان سرمتخصص سوخت رسان هوایی آماده پرواز شد.
زنده یاد عبدالرزاق از همان روز، به مدت 8 سال در عملیاتهایی چون «مروارید»، «حمله به پایگاه های اچ -3، عملیات 140 فروندی آزادسازی خرمشهر، شکست حصر آبادان، شکست محاصره سوسنگرد، عملیات والفجر 8، پشتیبانی از کشتیها در جنگ نفتکشها» شرکت کرد و بارها تا مرز شهادت پیش رفت. در 3 سال نخست جنگ بهدلیل پروازهای بی شماری که داشت موفق به دریافت ارشدیت و تشویق از دستان فرمانده وقت نهاجا شهید جواد فکوری شد.
تأثیر صدای دلنشین زنده یاد عبدالرزاق را باید از خلبانانی پرسید که عملیاتهای تاریخسازی چون «عکسبرداری از منطقه سبز بغداد»، «مروارید» و... را با موفقیت صددرصدی اجرا کرده باشند و یک گام مانده تا رسیدن به خاک میهن، بهدلیل اتمام سوخت، واهمه ازدست دادن مرکب پیروز و چند ده هزار دلاری، آنها را نگران و مضطرب کند.
سرمتخصص سوخت رسان هوایی صابر عبدالرزاق مانند مادری مهربان، کودک خود را سیراب می کرد. این مادر، همه خطرها را به جان خریده تا حتی یک خلبان و حتی یک جنگنده نیز از فهرست موجودی نیروی هوایی کم نشود! حساسیت داستان زمانی بیشتر میشود که در گیرودار تعقیب و گریز و فشارهای روانی خلبانان رهگیر، خلبان جنگنده ای تشنه و سکانداران هواپیمای سوخت رسان(آن هم در ارتفاع پست)، سرمتخصص سوخت رسانی، حتماً بایستی مأموریت اصلی را به انجام برساند(مأموریتی که همه تلاشها و خطرکردن خلبانان رهگیر و سوخت رسان برای انجام این کار صورت گرفته) و در کمال آرامش، بوم سوخترسانی را به جنگنده تشنه متصل کند! زنده یاد عبدالرزاق مانند بسیاری دیگر از همکارانش، یک تمام کننده تمام عیار بود! تمام کننده مأموریتهای مهم و حیاتی. وی دوشادوش خلبانان سوخت رسان، جنگنده بمب افکن، شناسایی و دیگر همرزمان خود در رسته سوخت رسانی، حماسههای ماندگاری خلق کرد. مرحوم صابر عبدالرزاق و همرزمانش حتی در روزهای ملتهب ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، با هدف حفظ قابلیت سوختگیری هوایی، در تمرینات پیچیده گردان سوخت رسان، حضور فعالی داشتند.
مرحوم عبدالرزاق از جمله پرسنل نیروی هوایی بود که در مأموریتهای انتقال جنگندههای تازه خریداری شده اف4 واف14 از خاک امریکا به ایران نقش مؤثری داشت و ضمن همراهی این پرندههای نو، سوخترسانی این تازه واردهای تاریخ ساز را انجام دادند و بعدها در بخش آموزش سوخترسانی هوایی به این جنگندهها نیز در نقش یک مربی دلسوز ایفای نقش کرد.
زنده یاد عبدالرزاق در یاری رساندن هواپیماهای شناسایی آر اف 4 واف 4 مخصوصاً در برگشت از مأموریتها خود بارها در ارتفاع بسیار پست و در سکوت کامل رادیویی خوش درخشید. از دیگر کارهای متهورانه این شخصیت برجسته شرکت در رژههای هوایی در ارتفاع بسیار پایین بر فراز میدان آزادی میتوان اشاره کرد.
سیراب نمودن جنگنده- بمب افکنها، شکاریها و رهگیرهای نیروی هوایی قدرتمند ایران عزیزمان در طول 8 سال نبرد بی امان، موضوع بی اهمیت یا کم اهمیتی نیست که بتوان راحت از کنار آن گذشت. همچنانکه خلبانانی که افسار این جتهای سرکش را در دست داشتند، این موضوع را فراموش نکردند و هرکدام از این دلاوران اگر در محفلی بنشینند و خاطرات طلایی و سرشار از ایثار و شهادت آن دوران را بگویند، بیشک، مادران آهنین بال را نیز در بخش مهم داستان حماسی خود خواهند سرود. خلبانانی چون شهید حاجی، شهید ذوالفقاری، شهید دوران، شهید یاسینی، شهید بابایی و هزاران هزار شیرمردی که یا زندهاند و راوی 8 سال حماسه و ایثار هستند یا اینکه به لقاءالله پیوستهاند و خود بخشی از این افسانه شدهاند.
بسیاری از این مردان نیک، در پایان هر حماسهای که خلق کردند، نزدیک مرزهای میهن عزیزمان، وقتی طنین صدای سرمتخصص 707 صابر عبدالرزاق را شنیدند، تبسمی بر گوشه لب شان نقش بست. آخرین لحظاتی که میتوانست بد تمام شود، طنین صدای «صابر» خوب تمامش کرد!
مرحوم صابر عبدالرزاق در نهایت در سال 1379 و پس از 30 سال خدمت شرافتمندانه، بازنشسته شد و در سالهای بازنشستگی نیز هر جا به حضور او نیاز بود، درنگ نمیکرد. آموزش نسلهای جوان سوخت رسان، خدمت در مجموعه «ساها» بهعنوان مدرس، تلاش در راستای جمع های همرزمان و آغاز تدوین تاریخ شفاهی نیروی هوایی و... تنها بخشی از تلاشهای او بود.
مرحوم عبدالرزاق در نهایت در دهم اسفند ماه 1398 دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد. هزینه مراسم بزرگداشت سوم و هفتم و سالگرد آن مرحوم از طرف خانواده ایشان صرف تهیه و توزیع اقلام بهداشتی و امور خیریه شد. روحش شاد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه