دگردیسی‌های آموزش عالی با تدریس آنلاین

از لزوم «پرسشگری» تا نیاز به «تفکر پیچیده»



دکتر مهرداد ناظری
جامعه‌شناس و استاد دانشگاه
بشر در طول تاریخ با طوفان‌های بزرگی مواجه شده که زندگی او را به اشکال گوناگون دستخوش تغییر و تحولات اساسی کرده است. به‌عنوان مثال، وقتی اتومبیل، هواپیما یا کامپیوتر وارد زندگی انسان شد، او ساحت‌های جدیدی را تجربه کرد که تاکنون با آن روبه‌رو نشده بود. هم‌اکنون نیز ورود کرونا ویروس بشدت بر زندگی بشر تأثیرگذار شده به‌طوری که او را مجبور کرده تا در مورد همه سوژه‌ها و موضوعاتی که با آنها روبه‌رو است، تجدیدنظر کند.
یکی از این موضوعات، مسأله آموزش است. تعطیل شدن مدارس و دانشگاه‌ها باعث شد تا ما به آموزش مجازی، برخط و از راه دور نگاه دیگری داشته باشیم. اگر تا دیروز این نوع آموزش‌ها به شکل حاشیه‌ای و به‌عنوان مکمل در آموزش به آن توجه می‌شد، امروز به‌صورت یک اصل و ابزار ارتباطی مهم بین آموزش‌دهندگان و فراگیران مبدل شده است. در واقع، کرونا ویروس با وجود تهدیدهای زیادی که برای زندگی بشر داشته اما در عین حال او را به تفکر برای تغییرات اساسی وا داشته است. بر این مبنا، او با خود فکر می‌کند که چگونه می‌تواند از شرایط به‌وجود آمده بهینه‌تر استفاده کند و تهدیدها را به فرصت بدل نماید.
آموزش در دوران کرونا بشدت با آموزش دوران ماقبل کرونا متفاوت است. در این دوران، در انتقال دانش تغییرات اساسی ایجاد شد؛ به‌طوری که دانش‌آموزان و دانشجویان ملزمند از طریق فضاهای مجازی اطلاعات مورد نیاز خود را به شکل بسته‌های آموزشی دریافت کنند. بر این مبنا، می‌توان تغییراتی را در حوزه آموزش از چند زاویه مورد توجه قرار داد؛
1- ایجاد وضعیت عدم پایداری در برابر پایداری: اگر بپذیریم که دنیای مدرن یک دنیای سیال و پر از تغییر و تحول است، باید بپذیریم که ناپایداری جزو ویژگی‌های مدرنیته به حساب می‌آید. اما در برابر این ناپایداری که ناشی از تغییرات گسترده و ایجاد فضاهای ترس‌آور است، انسان همواره به‌دنبال ایجاد پایداری‌ها حرکت می‌کند. بر این مبنا، نظام‌های آموزشی اگر نتوانند در برابر تحولاتی که با آن مواجه می‌شوند به ثبات و پایداری برسند، ممکن است در بلندمدت با بی‌نظمی‌هایی مواجه شوند. بنابراین پایداری در آموزش به معنای این است که تحلیلگران آموزشی بتوانند راهکارهایی را پیدا کنند که نتیجه آن ثبات و امنیت فکری و روانی برای شهروندان است.
در آموزش مجازی ضمن حفظ کیفیت، باید آموزش در شرایطی ارائه شود که مخاطبان آنچه را نیاز است بتوانند بدون استرس و با دغدغه کم دریافت کنند. در غیر این صورت سیستم، بی‌ثباتی درونی را برای کنشگران به جای ثبات به همراه خواهد آورد.
2- حفره در روندهای تولید علم: کرونا ویروس نشان داد که در چرخه‌های تولید علم حفره‌هایی وجود دارد. هم‌اکنون چالش بزرگ این است که دانش ماقبل کرونا نمی‌تواند به سؤال‌های دوران کرونا پاسخ دهد. در اینجا لازم است مفهوم تولید دانش را از شکل‌های سنتی و کلیشه‌ای آن خارج نماییم. به‌عنوان مثال می‌توان گفت که در حوزه علوم‌انسانی نحوه شکل‌گیری و تولید علم الزاماً وابسته به حضور در دانشگاه نیست و دانشجویان می‌توانند با استفاده از تفکر و تعمق در موضوعات مختلف، راهبردهایی به سوی تولید علم پیدا کنند. «فلسفه مواجهه با بحران‌ها» موضوعی است که در دروس آموزشی تاکنون کمتر به آن توجه شده است.
3- اولویت‌بخشی به هوش سیال به‌جای هوش متبلور: در دوران کرونا ویروس، آنچه که به آن نیاز است «خلاقیت» است. بر این مبنا، می‌توان گفت مفهوم «هوش» با تغییرات اساسی مواجه شده است و دیگر نمی‌توان صرفاً در جست‌وجوی تولید و احیای «هوش متبلور» حرکت کرد. در اینجا نوعی هوشمندی نیاز است که انسان خلاق بتواند نگاهی متفاوت به پدیده‌های اجتماعی داشته باشد. کرونا ویروس نظام آموزشی را از یک نظام آموزشی توصیفی به مرور به یک نظام آموزشی پرسشگر مبدل می‌‌کند؛ چرا که اگر این دستگاه آموزشی نتواند سؤال‌سازی مبتنی بر نیازهای انسانی نماید به مرور با اضمحلال و فروپاشی مواجه می‌شود. لذا به نظر می‌رسد که در دوره جدید باید به مفاهیمی چون «تفکر پیچیده» که ادگار مورن، جامعه‌شناس، به آن اشاره دارد، توجه شود. در واقع ما باید یاد بگیریم برخلاف «فرهنگ سطحی فست‌فودی» راهی به سوی عمق زندگی بیابیم.
4- جایگزینی فراواقعیت سیال به‌جای واقعیت: به‌نظر می‌رسد که فراواقعیت سیال سوژه‌ای است که بر واقعیت می‌تازد و جنبه‌های نوینی از مفهوم واقعیت را مطرح می‌کند. در حال حاضر، کنشگر اجتماعی چند ویژگی جدید پیدا کرده است: 1- به سادگی نمی‌توان او را شناسایی کرد و مورد فهم قرار داد 2- به‌سادگی با محیط تطبیق نمی‌یابد 3- قابلیت عبور و سیالیت بالایی دارد.
بر این مبنا می‌توان گفت که آموزش نیز در مواجهه با فراواقعیت سیال دچار تغییر و تحول شده است به گونه‌ای که گاهی جای استاد و دانشجو تغییر می‌کند یا حتی دانشجویان ملزمند بخشی از وظایف استادان را خود، عهده‌دار شوند. وقتی امکان کلاس حضوری وجود ندارد اگر دانشجویان در کلاس تربیت بدنی حضور دارند هر یک ملزمند در خانه این حرکت‌های بدنی را که استاد تأکید بر انجام آنها دارد، انجام دهند. اما اینکه تا چه حد آنان مبتنی بر استانداردهای درست و علمی ورزش می‌کنند، موضوعی است که خود دانشجو ملزم به کنترل آن است، هر چند که ممکن است در فرایند تعاملی استاد از آنها بخواهد که کلیپ‌هایی از خود تهیه و برای او ارسال نمایند. اما به‌دلیل زمان‌بر بودن این موضوع، ممکن است نتایج مورد نظر محقق نشود.
در واقع کرونا ویروس باعث شده است تا مسئولیت انتقال علم به خود دانشجو منتقل شود هر چند که در گذشته نیز بر این موضوع تأکید می‌شده است اما امروز ضرورتاً این خود فرد است که می‌تواند همه چیز را مورد بررسی و کنترل و بازبینی در راستای منافع خویش قرار دهد.
5- تبیین فاز جدید جامعه ریسکی: در پایان باید خاطرنشان کرد که آموزش به ضمیمه کرونا ویروس فضای ریسک و مخاطرات را برای بشر بیشتر کرده است. حالا در کنار هجوم تشعشعات رادیو اکتیو، معضلات ژنتیکی، گوشی‌های موبایل و.... ویروس‌ها نیز وضعیت را التهاب‌آور کرده‌اند. لذا آموزش با فضای ملتهب و ریسک‌آوری مواجه است که هم دانشجویان و هم استادان ملزمند این شرایط را بپذیرند. در مجموع در شرایط حاضر آموزش با چالش‌ها و دگردیسی‌های عمیق درونی مواجه است که شاید بتوان آن را زمینه آغاز به ورود عصر جدید ‌دانست.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7595/14/573407/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها