سیاه و رقصنده


بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
این آخرین ستونی است که در سال 1399 می‌نویسم و مصادف شده است با روزی که دیروزش چهارشنبه‌سوری بوده و در این سال ویروس‌زده از روی آتش پریده‌اید و سرخی آتش را گرفته‌اید و زردی به آتش داده‌اید. در این چند ماه آخر چندین و چند اتفاق ناگوار را پشت سر گذاشتم و همان وقت‌ها بود که درگیر نوشتن پادکست «بنگاه شادمانی» هم بودم. غم و شادی توأمان و کنار هم. بعد به یکی از قسمت‌های این پادکست رسیدم که درباره حاجی فیروز است. بعد بود که صدای مرتضی احمدی برایم زنده شد که می‌خواند: «سالی که گذشت سال بد بود سالی بد و بد ز بد بتر بود، ای سال برنگردی بری دیگه برنگردی» این صدای انتهای سال‌های همه ما ایرانیان است؛ زمانی که حاجی فیروزها با پیراهن قرمز و روی سیاه با دایره زنگی توی خیابان‌ها می‌روند و می‌رقصند و از سال بد می‌گویند. درست عین همان سال بدی که احمد شاملو در شعرش می‌گوید: «سال بد، سال باد، سال اشک، سال شک، سال روزهای دراز و استقامت‌های کم، سالی که غرور گدایی کرد، سال پست، سال درد...» اما همه اینها را نوشتم تا برسم به همین حاجی فیروز. خیلی‌ها را دیده‌ایم که روی سیاه کرده‌اند و نقش حاجی فیروز را بازی کرده‌اند. سعدی افشار سیاه‌باز معروف دوران ما می‌گفت «حاجی فیروز بودن خودش تخصص می‌خواهد و می‌گفت او نتوانسته هیچ‌وقت حاجی فیروز باشد. »در فیلم‌های سینمایی هم دیده‌ایم کسانی را که حاجی فیروز شده‌اند. یکی از قدیمی‌ترین فیلم‌های سینمایی که حاجی فیروز را در آن می‌بینیم فیلم «پرستوها به لانه بر می‌گردند» ساخته مجید محسنی است که در سال 1342 ساخته شده است؛ در این فیلم مجید محسنی نقش پدری را بازی می‌کند که دست فرزندش را می‌گیرد و از روستا او را به شهر می‌آورد تا در شهر تحصیل کند و برای تأمین مخارج زندگی دست به هرکاری می‌زند؛ یکی از کارها همین حاجی فیروز شدن است؛ در صحنه‌ای او سیاه شده و دارد می‌رقصد و ترانه حاجی فیروز را می‌خواند که: «حاجی فیروزه و سالی یه روز». از همین جای نوشته می‌خواهم سر ماجرا را به‌ سمت مجید محسنی کج کنم و از او بنویسم، نویسنده و کارگردانی که بسیار بسیار دغدغه فرهنگ و آیین‌های ایرانی را داشت؛ کسی که مدام در فیلم‌هایی که می‌نویسد و کارگردانی می‌کند و در آنها نقش اول را بازی می‌کند بخشی از فرهنگ ایران را به نمایش می‌گذارد. اصلاً او به سینما آمده تا آداب و رسوم را زنده کند، آداب و رسومی که در دهه چهل همچنان اجرا می‌شدند و محسنی می‌داند که ممکن است زمانی برسد که تنها خاطره‌ای از آنها بر جای مانده باشد. این است که همه فیلم‌هایش را طوری می‌سازد که مثلاً موسیقی فولکلور را زنده کند، یا طوری می‌سازد که پیش‌پرده‌خوانی را زنده کند ،یا همین حاجی‌ فیروز را و حتی مروت و مردانگی در میان مردم را مثل سوژه فیلم «لات جوانمرد». این ستون ادای احترامی است به مجید محسنی یا مرتضی احمدی یا پرویز خطیبی یا نصرت کریمی و دیگرانی که خوب بلد بودند از سنت‌های ما فیلم بسازند و کار کنند و برای ما به یادگار بگذارند که حالا مثلاً تصویری از فرهنگ مردم در سال 1342 داشته باشیم؛ تصویری که وقتی وارد قرن تازه شدیم می‌گوییم ما در قرن پیش این شکلی بودیم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7591/20/572537/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها