مورد عجیب پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی از معدود ورزشکارانی است که به سینما آمد و ماندگار شد
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
ستارههای شکستخورده
چهرههای مشهور و محبوب حوزه موسیقی، ورزش و حتی سیاست نه تنها در ایران که در همه جهان، بخت این را دارند تا مقابل دوربین بروند. این ماجرا در ایران، روندی متفاوت داشته است؛ طمع به جذب مخاطب با استفاده از شهرت و محبوبیت چهرههای ورزشی و ستارههای موسیقی معمولاً نتیجهای جز شکست فیلمها نداشته است؛ در این زمینه، سالهای پیش و پس از انقلاب، استثناهایی شاهد بودهایم، اما قاعده از شکست صحبت میکند. محمدعلی فردین ستاره سینمای پیش از انقلاب، از معدود ورزشکارانی بود که بیش از یک دهه، محبوب و مشهور باقی ماند و نامش عاملی برای فروش فیلمها بود.
در دوران اصلاحات که فضای سینما تغییر کرد احمدرضا عابدزاده، علی پروین و جواد زرینچه مقابل دوربین رفتند؛ نتیجه قابل پیشبینی بود، هیچ یک از آن فیلمها، فیلم خوبی نبود ؛ فیلم ها نتوانستند تماشاگران انبوه را ترغیب کنند، همانطور که حضور هادی ساعی در فیلم سینمایی «پی 22» (حسین قاسمیجامی) موفقیتی برای این ستاره پرافتخار نداشت. تجربه حضور یوسف کرمی قهرمان المپیک در فیلم «قهرمانان کوچک» (حسین قناعت) بهدلیل نزدیک بودن نقش به او موفق بود، اما تأثیری روی فروش فیلم که برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شده، نداشت. یک دهه پیش، مازیار فلاحی خواننده شناخته شده پاپ در سریال «قلب یخی» (محمدحسین لطیفی) بازی کرد. او در آن سریال چند قطعه اجرا کرد و حضورش آزاردهنده نبود. فرزاد فرزین دیگر خواننده پاپ در سالهای اخیر، نسبت به گذشته در بازیگری فعالتر شده و حاصل کارش در نقشی پیچیده و منفی در «ملکه گدایان» (حسین سهیلیزاده) قابل قبول است. کارنامه بازیگری شادمهر عقیلی ستاره موسیقی در سالهای اصلاحات، با دو شکست بزرگ گره خورد. «پر پرواز» (خسرو معصومی) و «شب برهنه» (سعید سهیلی) با وجود تصور سازندگانشان برای رکوردشکنی، بیش از هرچیز دیگری، ناکامی لقب گرفتند. علی انصاریان که ستاره فوتبال بود، با سریال طنز «زیر آسمان شهر» (رضا عطاران) بازیگری را آغاز کرد. این ستاره محبوب در اجرا، موفقتر از بازیگری بود.
تئاتریهای موفق
برخلاف چهرههایی که از ورزش و موسیقی به دنیای بازیگری آمدند، اغلب ستارههای تئاتر وقتی مقابل دوربین سینما رفتند موفق بودند. سینمای متفاوت ایران در دهه چهل، وقتی خواست مقابل ابتذال فیلمفارسی بایستد به بازیگران تئاتر پناه برد؛ «گاو» (داریوش مهرجویی) عرصهای برای دیده شدن این بازیگران بود. در سالهای پس از انقلاب و با حذف ستارههای دوران قبل، عرصهای برای دیده شدن اغلب بازیگران فیلم «گاو» که میانسال بودند فراهم شد. سینمای متفاوت و غیرتجاری، معمولاً سراغ ستارههای تئاتر میرود؛ در آغاز دهه هفتاد، خسرو شکیبایی با «هامون» (داریوش مهرجویی) محبوب و مشهور شد و در دهه نود، نوید محمدزاده مهمترین بازیگر تئاتر بود که به سینما آمد و درخشید. پیش از او و در دهه هشتاد، پانتهآ بهرام، محسن تنابنده، امیر جعفری و احمد مهرانفر از تئاتر به سینما آمدند. جعفری زودتر از دیگران به شهرت و محبوبیت رسید، بهرام در سینما به اندازه تلویزیون و تئاتر موفق نبود و زوج تنابنده و مهرانفر، با «پایتخت» (سیروس مقدم) موقعیتی ویژه را تجربه کردند. ورود پدیدههای تئاتر به سینما و تلویزیون معمولاً به درخشش آنها ختم میشود. هوتن شکیبا و بهرام افشاری از چهرههای جوان تئاتر هستند که سالهای اخیر به شهرت رسیدند و مهمتر از آن، کارنامهای قابل توجه دارند؛ برای بعضی بازیگرها مانند ستاره پسیانی، روند ورود به سینما به کندی صورت میگیرد در حالی که او در تئاتر، بازیگری درخشان با انبوهی نقش خاص است.
ستاره فیلمهای پرفروش
در میان ورزشکارانی که به سینما آمدند با نقشآفرینیهای ضعیفشان، دوستدارانشان را ناامید کردند و به دنیای ورزش پناه بردند، یک نام استثناست؛ پژمان جمشیدی اوایل دهه نود، به بازیگری روی آورد و با وجود انبوه مخالفتها، غرضورزیها و اظهارنظرهای غیرمنصفانه به راهش ادامه داد، بازیگری که با «پژمان» (سروش صحت) به شهرت رسیده بود، همان سالها در «بادی که تو را خشک کرد مرا برد» (علی نرگسنژاد) روی صحنه رفت. شاید جمشیدی را بیشتر با آثار طنز پرمخاطبش در سینما و تلویزیون به یاد بیاورند، سریالهای «زیر خاکی» (جلیل سامان) یا «دیوار به دیوار» (سامان مقدم) و فیلمهای «خوب، بد، جلف» و «تگزاس»، اما او بازیگری است که نقشهایی متنوع را تجربه کرده و آنقدر اعتماد به نفس داشته که بارها روی صحنه تئاتر برود، کاری که بعضی از بزرگترین ستارههای سینما جرأت آن را ندارند؛ در کنار شیرینی و ملاحتی که جمشیدی در نقشهای کمدی دارد و برای تماشاگر جذاب است، در همان نقشهای به ظاهر مشابه، تنوع و اجراهایی متفاوت دیده میشود. جمشیدی در این سالها تبدیل به ستاره سینمای تجاری شده و اغلب کمدیهایش فروش داشته، نقشهای جدی هم بازی کرده و روی صحنه تئاتر رفته است. او در «فرانکنشتاین» (ایمان افشاریان) نقشی دشوار و خاص را تجربه کرد؛ به نظر میرسد جمشیدی، طلسم شکست ستارههای ورزشی در سینما را شکسته یا این فرصت را به دست آورده تا تصویری دیگر از این حضور انعکاس بدهد. او بازیگری باهوش است و میداند چگونه از دل دشواریها به سلامت عبور کند. پژمان جمشیدی برای ماندن،
آمده است.
روزنامهنگار
ستارههای شکستخورده
چهرههای مشهور و محبوب حوزه موسیقی، ورزش و حتی سیاست نه تنها در ایران که در همه جهان، بخت این را دارند تا مقابل دوربین بروند. این ماجرا در ایران، روندی متفاوت داشته است؛ طمع به جذب مخاطب با استفاده از شهرت و محبوبیت چهرههای ورزشی و ستارههای موسیقی معمولاً نتیجهای جز شکست فیلمها نداشته است؛ در این زمینه، سالهای پیش و پس از انقلاب، استثناهایی شاهد بودهایم، اما قاعده از شکست صحبت میکند. محمدعلی فردین ستاره سینمای پیش از انقلاب، از معدود ورزشکارانی بود که بیش از یک دهه، محبوب و مشهور باقی ماند و نامش عاملی برای فروش فیلمها بود.
در دوران اصلاحات که فضای سینما تغییر کرد احمدرضا عابدزاده، علی پروین و جواد زرینچه مقابل دوربین رفتند؛ نتیجه قابل پیشبینی بود، هیچ یک از آن فیلمها، فیلم خوبی نبود ؛ فیلم ها نتوانستند تماشاگران انبوه را ترغیب کنند، همانطور که حضور هادی ساعی در فیلم سینمایی «پی 22» (حسین قاسمیجامی) موفقیتی برای این ستاره پرافتخار نداشت. تجربه حضور یوسف کرمی قهرمان المپیک در فیلم «قهرمانان کوچک» (حسین قناعت) بهدلیل نزدیک بودن نقش به او موفق بود، اما تأثیری روی فروش فیلم که برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شده، نداشت. یک دهه پیش، مازیار فلاحی خواننده شناخته شده پاپ در سریال «قلب یخی» (محمدحسین لطیفی) بازی کرد. او در آن سریال چند قطعه اجرا کرد و حضورش آزاردهنده نبود. فرزاد فرزین دیگر خواننده پاپ در سالهای اخیر، نسبت به گذشته در بازیگری فعالتر شده و حاصل کارش در نقشی پیچیده و منفی در «ملکه گدایان» (حسین سهیلیزاده) قابل قبول است. کارنامه بازیگری شادمهر عقیلی ستاره موسیقی در سالهای اصلاحات، با دو شکست بزرگ گره خورد. «پر پرواز» (خسرو معصومی) و «شب برهنه» (سعید سهیلی) با وجود تصور سازندگانشان برای رکوردشکنی، بیش از هرچیز دیگری، ناکامی لقب گرفتند. علی انصاریان که ستاره فوتبال بود، با سریال طنز «زیر آسمان شهر» (رضا عطاران) بازیگری را آغاز کرد. این ستاره محبوب در اجرا، موفقتر از بازیگری بود.
تئاتریهای موفق
برخلاف چهرههایی که از ورزش و موسیقی به دنیای بازیگری آمدند، اغلب ستارههای تئاتر وقتی مقابل دوربین سینما رفتند موفق بودند. سینمای متفاوت ایران در دهه چهل، وقتی خواست مقابل ابتذال فیلمفارسی بایستد به بازیگران تئاتر پناه برد؛ «گاو» (داریوش مهرجویی) عرصهای برای دیده شدن این بازیگران بود. در سالهای پس از انقلاب و با حذف ستارههای دوران قبل، عرصهای برای دیده شدن اغلب بازیگران فیلم «گاو» که میانسال بودند فراهم شد. سینمای متفاوت و غیرتجاری، معمولاً سراغ ستارههای تئاتر میرود؛ در آغاز دهه هفتاد، خسرو شکیبایی با «هامون» (داریوش مهرجویی) محبوب و مشهور شد و در دهه نود، نوید محمدزاده مهمترین بازیگر تئاتر بود که به سینما آمد و درخشید. پیش از او و در دهه هشتاد، پانتهآ بهرام، محسن تنابنده، امیر جعفری و احمد مهرانفر از تئاتر به سینما آمدند. جعفری زودتر از دیگران به شهرت و محبوبیت رسید، بهرام در سینما به اندازه تلویزیون و تئاتر موفق نبود و زوج تنابنده و مهرانفر، با «پایتخت» (سیروس مقدم) موقعیتی ویژه را تجربه کردند. ورود پدیدههای تئاتر به سینما و تلویزیون معمولاً به درخشش آنها ختم میشود. هوتن شکیبا و بهرام افشاری از چهرههای جوان تئاتر هستند که سالهای اخیر به شهرت رسیدند و مهمتر از آن، کارنامهای قابل توجه دارند؛ برای بعضی بازیگرها مانند ستاره پسیانی، روند ورود به سینما به کندی صورت میگیرد در حالی که او در تئاتر، بازیگری درخشان با انبوهی نقش خاص است.
ستاره فیلمهای پرفروش
در میان ورزشکارانی که به سینما آمدند با نقشآفرینیهای ضعیفشان، دوستدارانشان را ناامید کردند و به دنیای ورزش پناه بردند، یک نام استثناست؛ پژمان جمشیدی اوایل دهه نود، به بازیگری روی آورد و با وجود انبوه مخالفتها، غرضورزیها و اظهارنظرهای غیرمنصفانه به راهش ادامه داد، بازیگری که با «پژمان» (سروش صحت) به شهرت رسیده بود، همان سالها در «بادی که تو را خشک کرد مرا برد» (علی نرگسنژاد) روی صحنه رفت. شاید جمشیدی را بیشتر با آثار طنز پرمخاطبش در سینما و تلویزیون به یاد بیاورند، سریالهای «زیر خاکی» (جلیل سامان) یا «دیوار به دیوار» (سامان مقدم) و فیلمهای «خوب، بد، جلف» و «تگزاس»، اما او بازیگری است که نقشهایی متنوع را تجربه کرده و آنقدر اعتماد به نفس داشته که بارها روی صحنه تئاتر برود، کاری که بعضی از بزرگترین ستارههای سینما جرأت آن را ندارند؛ در کنار شیرینی و ملاحتی که جمشیدی در نقشهای کمدی دارد و برای تماشاگر جذاب است، در همان نقشهای به ظاهر مشابه، تنوع و اجراهایی متفاوت دیده میشود. جمشیدی در این سالها تبدیل به ستاره سینمای تجاری شده و اغلب کمدیهایش فروش داشته، نقشهای جدی هم بازی کرده و روی صحنه تئاتر رفته است. او در «فرانکنشتاین» (ایمان افشاریان) نقشی دشوار و خاص را تجربه کرد؛ به نظر میرسد جمشیدی، طلسم شکست ستارههای ورزشی در سینما را شکسته یا این فرصت را به دست آورده تا تصویری دیگر از این حضور انعکاس بدهد. او بازیگری باهوش است و میداند چگونه از دل دشواریها به سلامت عبور کند. پژمان جمشیدی برای ماندن،
آمده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه