چرا «نقد جامعه» ضرورت دارد؟

سایه یک محک



دکتر رحیم محمدی
استاد جامعه‌شناسی و مدیر گروه «جامعه‌شناسی ایران» در انجمن جامعه‌شناسی ایران
1 همیشه «سیاست»‌شأن و نقش اول را در جامعه‌ و در ذهن مردم دارد. بنابراین، همیشه نقدها و گلایه‌ها و سنجش‌ها مربوط به سیاست، قدرت سیاسی، احزاب سیاسی، شخصیت‌های سیاسی، دولت و حتی نظامی سیاسی است. البته این نقد هم ضروری‌ است اما متأسفانه در جامعه‌ ما «نقد» به یک نوع اعتراض و بدگویی به این طیف تبدیل شده است. این در حالی است که «نقد جامعه» هم مهم است.
2پرسشی که در این فضا، مطرح می‌شود این است که چرا «نقد جامعه» ضرورت دارد؟ واقعیت این است که ما جامعه‌شناسان اغلب «دولت»، «سیاست» و «نظام سیاسی» را برآمده از جامعه می‌بینیم. به‌عبارتی؛ دولت، نظام، احزاب و شخصیت‌های سیاسی به درختی می‌مانند که از خاک جامعه روییده‌اند و ریشه در آب و خاک جامعه دارند. بنابراین، اگر جامعه مسأله‌مند باشد و از معایب پنهان و آشکار رنج ببرد، همه‌ این‌ مسائل خود را در سیاست هم نشان می‌دهد.
از این رو، بر اساس دانش جامعه‌شناسی، اگر مشکلی در سیاست داریم، این مشکل بی‌تردید، ریشه در خاک جامعه دارد و باید اشکال و معایب سیاست را در جامعه، تاریخ، فرهنگ، نهادها و ساختارها، کنشگران، مردم و در گفتمان‌های اجتماعی آن جامعه دید. به‌عبارتی، سیاست منفک از جامعه‌اش نیست. بنابراین، کسانی که نقد سیاست می‌کنند باید توجه کنند که بنیان سیاست «جامعه» است و اگر جامعه را نقد نکنند، نقد تنهای سیاست کارساز نخواهد بود.
3 نکته دیگر، خود مسأله «نقد» است. به‌نظر می‌رسد که در ذهن مردم ما «نقد» به معنای گلایه کردن و بدگویی کردن پنهان است. به‌همین خاطر، اکثر مردمان از نقد کردن خوش شان نمی‌آید و برداشت‌شان از نقد، نوعی عیب‌جویی در سخن گوینده است. از این رو، لازم است تا یک بازبینی جدی در کار نقد و انتقاد در دستور کار قرار دهیم و اجازه ندهیم که نقد تنها محصور و محدود به‌همین دریافت عامیانه‌ عمومی شود.
نقد در جامعه‌شناسی، فلسفه و علم تاریخ معنای دیگری هم دارد و آن عبارت از سنجیدن یا بازاندیشیدن در خصوص مشکلات است. به‌عبارتی، مشکلات را تنها در سطح زبان عامیانه و روزمره گفت‌وگو ندیده و آنها را در سطح زبان دانشگاهی و زبان علمی نیز به بحث بگذاریم. اینجا است که نقد خود را در بازسازی و اصلاح نهادهای اجتماعی ظاهر می‌کند.
نکته دیگر «گفت‌وگوی انتقادی» است. یعنی وقتی که ما نقد را از سطح زندگی روزمره و زندگی عمومی و عامیانه‌مان به سطح زبان دانشگاهی و زبان علوم‌اجتماعی ارتقا بدهیم، این زبان دانشگاهی راه «گفت‌وگوی انتقادی» را هم هموار می‌کند. چراکه زبان انتقادی علوم‌اجتماعی و دانشگاه نقد‌ها را متوجه ساختارها، نهادها و مناسبات کرده و اشخاص را فرد به فرد و مصداق به مصداق مقصر و متهم نمی‌کند. در نتیجه گفت‌وگو در فضایی آرام و عقلانی پیش می‌رود.
4اما پرسش اصلی اینجا است که در نقد از جامعه، باید بیشتر بر کدام بخش از جامعه متمرکز شد؟ واقعیت این است که نقد جامعه در سه ساحت قابل طرح است؛ نقد در ساحت ساختاری و نهادی، نقد کنشگران و اعضای جامعه و سوم نقد گفتمان‌های جامعه. گفتمان‌های جامعه یعنی زبانی که مردم جامعه با آن سخن می‌گویند و یک گفتمانی را تولید می‌کنند. نقد این سه ساحت می‌تواند در درازمدت و میان‌مدت به بهبود جامعه‌ ما کمک کند.
اما فارغ از این سه ساحت جدی، یکی از مشکلاتی که ما امروز در جامعه خودمان داریم، مناسبات و روابط جامعه‌ ما است، به‌نظر می‌رسد که مناسبات و روابط اجتماعی آدم‌ها، دوستان، خانواده‌ها، همکاران، همجنس‌ها، همگروه‌ها و... حالت بیمارگون پیدا کرده است و آدم‌ها در این مناسبات راحت نیستند. این نشانه‌ بیمارگون بودن روابط ما و مناسبات اجتماعی است و بنابراین، این فضا (مناسبات اجتماعی) نیز یکی از ساحت‌هایی است که در «نقد جامعه» باید محل تأمل قرار گیرد.
واقعیت این است که مادامی که جامعه را زیر تیغ نقد نگذاریم، نمی‌توانیم به اصلاح بخش‌های ساختاری و نهادی جامعه، جامه عمل بپوشانیم. برای بهبود وضعیت جامعه در ساحت‌ها و نهادهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نخست باید از خود جامعه شروع کرده و آن را به بررسی و نقد بگذاریم.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7584/14/571602/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها