این زیبایی نماندنی...
ایران زمین - اسفند را باید ماه تردید زمستان میان ماندن و رفتن در ایران چهار فصل دانست. تردیدی که از بهمن به جان زمستان میافتد، گاهی هم از همان ابتدای دی ماه. انگار با ذات زمستان راه نمیآید. سردیاش را پس میزند. تکلیفش با خودش روشن نیست. گیجی درختان در میان تردید زمستان. زمان شکوفه دادن درختان در میانه خوابی زمستانه که میتواند با یک نگاه سرد دوباره به کابوس باغداران تبدیل شود.
زمستان به اسفند که میرسد بوی بهار میگیرد. آفتاب بهاری از لای پنجرهها به خانه میریزد. عشق بازی گنجشکان با شکوفههای نورس، طبیعت را به اشتباه میاندازد.شکوفههایی که باید در بهار به زندگی سرک بکشند، شاخههای لخت و عور درختان را زینت میبخشد. ترس را هم به جان صاحبان و باغ میاندازند. باغداران و کشاورزان شاعرانه به بهار زودرسی که خودش را در دل زمستان جا زده است نگاه نمیکنند. این زمستانِ پیرِ دلداده به جوانی بهارانه، فقط به کار شاعران میآید. شاعرانی که وقتی زمستان بر همان خوی سرد و یخ زده خود میایستد از دانههای برف به شکوفههای زمستانه یاد میکنند. زمستان در اسفند و بهمن دم دمی مزاج است. ترس باغداران از همین دمدمی مزاجی زمستان است. وقتی آن خوی سرد و برفیاش را نشان میدهد، بهار پا پس میکشد و شکوفههای بهاری به دام زمستان میافتند. کارشناسان منابع طبیعی هم به این صحنههای زیبای بهارهای زود رسیده در زمستان شاعرانه نگاه نمیکنند. آنها این شکوفههای سفید و سرخ و گلبهی را نشانهای از برهم خوردن چرخههای طبیعی در زمین میدانند. بر هم خوردن تعادل زمین. پای بشر دوپا در میان است با تولید گازهای گلخانهای و افزایش گرمایش زمین. بهمن ماه بود که تنه درختان بادام تفت در یزد، سفید پوش شد نه از برف که از شکوفههای سفید بادام. زمستان در آستارا از همان دیماه تکلیفش با خودش معلوم نبود. خیلی زود بهار را با شکوفههای ریز گیلاس، زردآلو و آلوچه به خانه شهروندان آستارایی فرستاد. عطش زمستان در دی ماه آستارا برای چشیدن طعم بهار آنقدر زیاد بود که شهروندان این شهر شمالی از میوه دادن درختان حیاط خانهشان خبر دادند. ایرج شیارکار مدیر جهاد کشاورزی آستارا هم این تعلیق زمستانه و شکوفه زدن درختان بی برگ را از چشم تغییر شرایط جوی میبیند.
آغوش گشاده زمستان به روی بهار زودرس در چهارمحال و بختیاری هم دامی گسترده از رهزنی پیر است که در سابقه چندین هزار سالهاش هرگز به درختان خزان زده پاییزی رحم نکرده است چه برسد به بهاری که آغازش همیشه با پایان زمستان مصادف شده است. شکوفهها در چهارمحال زیر برفی سنگین به خوابی ابدی رفتند.
زمستان ایران مدتهاست که یکرنگ نیست، دامی است برای چیدن شکوفههای بهاری که زود رسیدهاند. بهاری که در شکنندهترین حالت خود قرار دارد. هنوز فصل، فصل زمستان است. حشرات برای بارورکردن شکوفهها به فصل زمستان نمیآیند. گرم شدن زمستان یعنی جولان آفتها و بیماری درختان. این زیبایی لحظهای که چشمها را محو خود میکند و در سردترین فصل زندگی قلبت را گرم، بهار واقعی را هم از اصلش میاندازد و سفره کشاورز و باغدار را کوچکتر میکند؛ این زیبایی نماندنی.
زمستان به اسفند که میرسد بوی بهار میگیرد. آفتاب بهاری از لای پنجرهها به خانه میریزد. عشق بازی گنجشکان با شکوفههای نورس، طبیعت را به اشتباه میاندازد.شکوفههایی که باید در بهار به زندگی سرک بکشند، شاخههای لخت و عور درختان را زینت میبخشد. ترس را هم به جان صاحبان و باغ میاندازند. باغداران و کشاورزان شاعرانه به بهار زودرسی که خودش را در دل زمستان جا زده است نگاه نمیکنند. این زمستانِ پیرِ دلداده به جوانی بهارانه، فقط به کار شاعران میآید. شاعرانی که وقتی زمستان بر همان خوی سرد و یخ زده خود میایستد از دانههای برف به شکوفههای زمستانه یاد میکنند. زمستان در اسفند و بهمن دم دمی مزاج است. ترس باغداران از همین دمدمی مزاجی زمستان است. وقتی آن خوی سرد و برفیاش را نشان میدهد، بهار پا پس میکشد و شکوفههای بهاری به دام زمستان میافتند. کارشناسان منابع طبیعی هم به این صحنههای زیبای بهارهای زود رسیده در زمستان شاعرانه نگاه نمیکنند. آنها این شکوفههای سفید و سرخ و گلبهی را نشانهای از برهم خوردن چرخههای طبیعی در زمین میدانند. بر هم خوردن تعادل زمین. پای بشر دوپا در میان است با تولید گازهای گلخانهای و افزایش گرمایش زمین. بهمن ماه بود که تنه درختان بادام تفت در یزد، سفید پوش شد نه از برف که از شکوفههای سفید بادام. زمستان در آستارا از همان دیماه تکلیفش با خودش معلوم نبود. خیلی زود بهار را با شکوفههای ریز گیلاس، زردآلو و آلوچه به خانه شهروندان آستارایی فرستاد. عطش زمستان در دی ماه آستارا برای چشیدن طعم بهار آنقدر زیاد بود که شهروندان این شهر شمالی از میوه دادن درختان حیاط خانهشان خبر دادند. ایرج شیارکار مدیر جهاد کشاورزی آستارا هم این تعلیق زمستانه و شکوفه زدن درختان بی برگ را از چشم تغییر شرایط جوی میبیند.
آغوش گشاده زمستان به روی بهار زودرس در چهارمحال و بختیاری هم دامی گسترده از رهزنی پیر است که در سابقه چندین هزار سالهاش هرگز به درختان خزان زده پاییزی رحم نکرده است چه برسد به بهاری که آغازش همیشه با پایان زمستان مصادف شده است. شکوفهها در چهارمحال زیر برفی سنگین به خوابی ابدی رفتند.
زمستان ایران مدتهاست که یکرنگ نیست، دامی است برای چیدن شکوفههای بهاری که زود رسیدهاند. بهاری که در شکنندهترین حالت خود قرار دارد. هنوز فصل، فصل زمستان است. حشرات برای بارورکردن شکوفهها به فصل زمستان نمیآیند. گرم شدن زمستان یعنی جولان آفتها و بیماری درختان. این زیبایی لحظهای که چشمها را محو خود میکند و در سردترین فصل زندگی قلبت را گرم، بهار واقعی را هم از اصلش میاندازد و سفره کشاورز و باغدار را کوچکتر میکند؛ این زیبایی نماندنی.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه