خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
نبود طرحهای جایگزین
گوایدو ساعت 9 صبح به پل بینالمللی تیندیتاس در مرز کلمبیا رسید و آماده عبور از مرز شد. در طول روز مدام گزارش میشد که او خود را آماده عبور از مرز میکند اما این اتفاق بدون ارائه توضیحی واقعی رخ نداد. در حقیقت این عملیات بهسادگی شکست خورد و البته موارد استثنایی هم وجود داشت که در برخی از مناطق مرزی، افراد داوطلب تلاش میکردند کمکها را از مرز عبور دهند؛ آنها در مرز برزیل توانستند کمکها را عبور دهند اما در مرز کلمبیا موفق نشدند. پمونها همچنان تهاجمی بودند و بزرگترین فرودگاه منطقه مرزی ونزوئلا و برزیل را محاصره و تعداد بیشتری از نیروهای گارد ملی را دستگیر کردند. اما بین اعضای کلکتیووس (شبه نظامیان دولتی وفادار به مادورو) و برخی از یگانهای گارد ملی درگیریهایی روی داد و خشونت علیه افرادی که تلاش میکردند از مرز عبور کنند افزایش یافت و در مقابل سطح کمکهایی که باید از مرز عبور میکرد، کاهش پیدا کرد. اعتراضهای گستردهای در شهرهای مختلف ونزوئلا برنامهریزی شده بود تا همزمان با ورود کمکهای انساندوستانه برگزار شود. از جمله یک تجمع اعتراضی در مقابل پایگاه نظامی «لا کارلوتا» در کاراکاس برگزار شد و جمعیت معترض تلاش کردند نظامیان را برای فرار کردن قانع کنند که متأسفانه این تلاش آنها موفقیتی در پی نداشت.
تا پایان روز شنبه، فکر میکردم که گروه مخالفان دولت پیشرفت چندانی نداشته است. از این که ارتش بویژه در سطح مقامات عالی رتبه، با فرارهای بیشتر، واکنشی از خود نشان نداد ناامید شده بودم. از این متعجب بودم که چرا گوایدو و کلمبیا، هنگامی که شبه نظامیان و دیگران مانع ورود محمولههای کمکرسانی شدند و کامیونها را روی پل مرزی به آتش کشیدند، طرحهای جایگزینی را برای اجرا نداشتند. مسائل عجیب و غریب و بیارتباط به هم به نظر میرسیدند. آیا این به خاطر فقدان برنامهریزی و عدم طراحی پیشبینیهای لازم بود یا این وضعیت بهدلیل عدم برخورداری از شجاعت لازم و از دست رفتن کنترل اوضاع روی داده بود. در آن لحظات نمیتوانستم فوراً درباره دلایل این اتفاقات نظر قطعی بدهم، اما اگر اوضاع در روز بعد بهتر نمیشد یا گوایدو به کاراکاس باز نمیگشت، نگرانتر میشدم.
ما میشنیدیم که احساس غالب در بین ونزوئلاییها این است که اتفاقات روز شنبه نوعی پیروزی و موفقیت برای گوایدو بوده است؛ موضوعی که به نظر من زیادی خوشبینانه بود. سپس گزارشهایی به ما رسید که نشان میداد گمانه زنیهایی وجود دارد که کلمبیاییها قبل از هرگونه تلاشی برای عبور محمولهها از مرز نگران این موضوع شدهاند که درگیری در مرزها ممکن است آنها را به جنگ با ونزوئلا بکشاند. ارتش کلمبیا بعد از سالها مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و شورشیان در داخل این کشور، آمادگی ورود به یک جنگ متعارف با نیروهای مسلح مادورو را نداشت. آیا کسی این موضوع را تا روز شنبه نفهمیده بود؟ گوایدو تا اواسط بعد از ظهر آن روز در بوگوتا، پایتخت کلمبیا بسر میبرد و خود را برای نشست روز دوشنبه گروه لیما آماده میکرد. من هنوز هم ایده اولیه عبور گوایدو از مرز را قبول نداشتم چه برسد به این که او بخواهد چند روز را در کلمبیا بگذراند. این امر باعث شد مادورو بهانهای برای تبلیغ علیه گوایدو پیدا کند و بگوید که او بهدنبال کمک گرفتن از دشمنان سنتی ونزوئلا است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه