تأثیر نرخ مالیات و جریمه کردن پرداخت مالیات
ابراهیم رسام
کارشناس ارشد اقتصادی
فرار مالیاتی را میتوان با افزایش جریمه یا کاهش نرخ مالیات کاهش داد، اما میزان آن بستگی به ریسکگریزی عامل در حضور حافظه حسابرسی دارد. بهطور خاص، برای عاملی با ریسکگریزی بالا (پایین) عامل، تأثیر نرخ مالیات و جریمه کردن بر فرار مالیاتی با افزودن حافظه به حسابرسیهای مالیاتی تقویت خواهد شد. زیان بالقوه ناشی از دستگیر شدن و جریمه کردن دلیل اصلی برای این نتیجه است. زمانی که نرخ مالیات کاهش یا جریمه افزایش یابد، فرار مالیاتی کاهش خواهد یافت و تقاضای پوشش ریسک برای کاهش زیان بالقوه کاهش خواهد یافت و باعث میشود عاملی با ریسکگریزی بالا سرمایهگذاری فعلی خود را در دارایی پنهان کاهش دهد. بنابراین، برای عاملی با ریسکگریزی بالا، حافظه حسابرسی اثرات نرخ مالیات و جریمه فرار مالیاتی را افزایش میدهد. از طرف دیگر، هرچه سرمایهگذاری پنهان شده کمتر باشد، زیان بالقوه درآمد ناشی از جرایم غیرمستقیم کمتر است. بنابراین، برای عامل با ریسکگریزی کم که نسبت به زیان بالقوه درآمد حساس است، حسابرسیهای با حافظه باعث میشوند که سرمایه پنهان شده آنها نسبت به حسابرسیهای بدون حافظه نسبت به نرخ مالیات حساسیت کمتری داشته باشد. این نتایج حاکی از آن است که حافظه حسابرسی، فرار مالیاتی را با کاهش مالیات و افزایش جریمه برای عاملی با ریسکگریزی بالا (پایین) کاهش میدهد. بر این اساس، اگر مرجع قانونی تصمیم بگیرد که یک روش حسابرسی مالیاتی اتخاذ کند که دارای ویژگی حافظه است، باید قبل از استفاده از مالیات و جریمهها، سطح ریسک گریزی مالیاتدهندگان را بهعنوان وسیلهای برای کاهش فرار مالیاتی در نظر بگیرند.
فرار مالیاتی برای بررسی رابطه بین حسابرسیهای مالیاتی با حافظه و تصمیمات فرار مالیاتی، مالیات بر سرمایهگذاری و مالیات بر مصرف عاملان را توسعه میدهد. نتایج نشان داده که فرار مالیاتی باعث کاهش کل سرمایهگذاری در دارایی پرریسک و افزایش سرمایهگذاری در دارایی بدون ریسک میشود. با این حال، ویژگی حافظه حسابرسیها بر داراییهای مؤثر یک عامل در داراییهای پرریسک تأثیر نمیگذارد. این یافته پشتیبانی نظری از رابطه منفی فرار مالیاتی و موفقیت در بازارهای سرمایه را فراهم میکند. ما همچنین دریافتیم که تأثیر حافظه حسابرسی بر فرار مالیاتی با میزان ریسکگریزی عاملان ارتباط نزدیک دارد. به طور خاص، در مقایسه با مورد حسابرسیهای بدون حافظه، هنگامی که حسابرسیها دارای ویژگی حافظه هستند، عاملی با ریسکگریزی کم، فرار مالیاتی را کاهش میدهد و عاملی با ریسکگریزی بالا خلاف آن رفتار میکند. با افزایش شدت حسابرسی، رابطه منفی بین شدت حسابرسی و فرار مالیاتی برای عاملی با ریسکگریزی کم(زیاد) افزایش مییابد (کاهش مییابد). اگرچه میزان کاهش شدت حسابرسی نقش مهمی در مقابله با فرار مالیاتی دارد، اما افزایش جرایم از طریق شدت حسابرسی فقط تا یک آستانه خاص مؤثر است. بههمین ترتیب، تأثیرات کاهش مالیات و افزایش جرایم فرار مالیاتی نیز با درجه ریسکگریزی عامل متفاوت است. سرانجام، رفتار مصرف یک عامل در مورد حسابرسی با حافظه، نسبت به نبود ویژگی حافظه، متفاوت است و این نیز بستگی به ریسکگریزی آنها و همچنین پارامترهای مربوط به حسابرسی دارد.
از یک دیدگاه سیاسی، سیاستگذاران، باید با عاملان بر حسب حسابرسیهای مالیاتی، بهطرز متفاوتی رفتار کنند. برای عاملی با ریسکگریزی پایین، حسابرسیهای مالیاتی باید به پیشینه فرار مالیاتیشان وابسته باشد، زیرا این سبک حسابرسی، فرارشان را کاهش و هزینههای مصرفیشان را افزایش خواهد داد، در حالی که برای حسابرسیهای مالیاتی، کارگزار ریسکگریز، باید بدون حافظه باشد. به علاوه، افزایش در شدت حسابرسی بهعنوان مجازاتی برای فرار مالیاتی، باید نسبتاً کم باشد زیرا هزینهبر است و تأثیرش در یک سطح آستانهای خاص یا فراتر از آن، خنثی میشود. جاییکه، سیاستگذاران، سبک حسابرسی با ویژگی حافظه را میپذیرند، باید هنگام استفاده از کاهش مالیاتی و جریمههای مضاعف برای کاهش فرار مالیاتی، دقت داشته باشند، زیرا اثربخشی این اقدامات به درجه ریسکگریزی کارگزار وابسته است. نهایتاً، لازم است، سیاستگذاران، بین هزینه حسابرسی و تأثیر سیاست، به تعادل برسند هنگامی که در مورد یک نرخ کاهش شدت حسابرسی مناسب تصمیمگیری میشود.
کارشناس ارشد اقتصادی
فرار مالیاتی را میتوان با افزایش جریمه یا کاهش نرخ مالیات کاهش داد، اما میزان آن بستگی به ریسکگریزی عامل در حضور حافظه حسابرسی دارد. بهطور خاص، برای عاملی با ریسکگریزی بالا (پایین) عامل، تأثیر نرخ مالیات و جریمه کردن بر فرار مالیاتی با افزودن حافظه به حسابرسیهای مالیاتی تقویت خواهد شد. زیان بالقوه ناشی از دستگیر شدن و جریمه کردن دلیل اصلی برای این نتیجه است. زمانی که نرخ مالیات کاهش یا جریمه افزایش یابد، فرار مالیاتی کاهش خواهد یافت و تقاضای پوشش ریسک برای کاهش زیان بالقوه کاهش خواهد یافت و باعث میشود عاملی با ریسکگریزی بالا سرمایهگذاری فعلی خود را در دارایی پنهان کاهش دهد. بنابراین، برای عاملی با ریسکگریزی بالا، حافظه حسابرسی اثرات نرخ مالیات و جریمه فرار مالیاتی را افزایش میدهد. از طرف دیگر، هرچه سرمایهگذاری پنهان شده کمتر باشد، زیان بالقوه درآمد ناشی از جرایم غیرمستقیم کمتر است. بنابراین، برای عامل با ریسکگریزی کم که نسبت به زیان بالقوه درآمد حساس است، حسابرسیهای با حافظه باعث میشوند که سرمایه پنهان شده آنها نسبت به حسابرسیهای بدون حافظه نسبت به نرخ مالیات حساسیت کمتری داشته باشد. این نتایج حاکی از آن است که حافظه حسابرسی، فرار مالیاتی را با کاهش مالیات و افزایش جریمه برای عاملی با ریسکگریزی بالا (پایین) کاهش میدهد. بر این اساس، اگر مرجع قانونی تصمیم بگیرد که یک روش حسابرسی مالیاتی اتخاذ کند که دارای ویژگی حافظه است، باید قبل از استفاده از مالیات و جریمهها، سطح ریسک گریزی مالیاتدهندگان را بهعنوان وسیلهای برای کاهش فرار مالیاتی در نظر بگیرند.
فرار مالیاتی برای بررسی رابطه بین حسابرسیهای مالیاتی با حافظه و تصمیمات فرار مالیاتی، مالیات بر سرمایهگذاری و مالیات بر مصرف عاملان را توسعه میدهد. نتایج نشان داده که فرار مالیاتی باعث کاهش کل سرمایهگذاری در دارایی پرریسک و افزایش سرمایهگذاری در دارایی بدون ریسک میشود. با این حال، ویژگی حافظه حسابرسیها بر داراییهای مؤثر یک عامل در داراییهای پرریسک تأثیر نمیگذارد. این یافته پشتیبانی نظری از رابطه منفی فرار مالیاتی و موفقیت در بازارهای سرمایه را فراهم میکند. ما همچنین دریافتیم که تأثیر حافظه حسابرسی بر فرار مالیاتی با میزان ریسکگریزی عاملان ارتباط نزدیک دارد. به طور خاص، در مقایسه با مورد حسابرسیهای بدون حافظه، هنگامی که حسابرسیها دارای ویژگی حافظه هستند، عاملی با ریسکگریزی کم، فرار مالیاتی را کاهش میدهد و عاملی با ریسکگریزی بالا خلاف آن رفتار میکند. با افزایش شدت حسابرسی، رابطه منفی بین شدت حسابرسی و فرار مالیاتی برای عاملی با ریسکگریزی کم(زیاد) افزایش مییابد (کاهش مییابد). اگرچه میزان کاهش شدت حسابرسی نقش مهمی در مقابله با فرار مالیاتی دارد، اما افزایش جرایم از طریق شدت حسابرسی فقط تا یک آستانه خاص مؤثر است. بههمین ترتیب، تأثیرات کاهش مالیات و افزایش جرایم فرار مالیاتی نیز با درجه ریسکگریزی عامل متفاوت است. سرانجام، رفتار مصرف یک عامل در مورد حسابرسی با حافظه، نسبت به نبود ویژگی حافظه، متفاوت است و این نیز بستگی به ریسکگریزی آنها و همچنین پارامترهای مربوط به حسابرسی دارد.
از یک دیدگاه سیاسی، سیاستگذاران، باید با عاملان بر حسب حسابرسیهای مالیاتی، بهطرز متفاوتی رفتار کنند. برای عاملی با ریسکگریزی پایین، حسابرسیهای مالیاتی باید به پیشینه فرار مالیاتیشان وابسته باشد، زیرا این سبک حسابرسی، فرارشان را کاهش و هزینههای مصرفیشان را افزایش خواهد داد، در حالی که برای حسابرسیهای مالیاتی، کارگزار ریسکگریز، باید بدون حافظه باشد. به علاوه، افزایش در شدت حسابرسی بهعنوان مجازاتی برای فرار مالیاتی، باید نسبتاً کم باشد زیرا هزینهبر است و تأثیرش در یک سطح آستانهای خاص یا فراتر از آن، خنثی میشود. جاییکه، سیاستگذاران، سبک حسابرسی با ویژگی حافظه را میپذیرند، باید هنگام استفاده از کاهش مالیاتی و جریمههای مضاعف برای کاهش فرار مالیاتی، دقت داشته باشند، زیرا اثربخشی این اقدامات به درجه ریسکگریزی کارگزار وابسته است. نهایتاً، لازم است، سیاستگذاران، بین هزینه حسابرسی و تأثیر سیاست، به تعادل برسند هنگامی که در مورد یک نرخ کاهش شدت حسابرسی مناسب تصمیمگیری میشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه