نگاهی به اهمیت و کارکرد هیچانهها، گونهای قدیمی از ادبیات کودک در جهان
اولین مشقهای زبانآموزی را به سخره نگیریم
مریم شهبازی
خبرنگار
قرار نیست شعر کودک برای مخاطب بزرگسال هم قابلدرک باشد؛ بهویژه وقتی بحث هیچانه یا همان Nonsense verse درمیان باشد؛ گونهای ادبی که حضوری پررنگ در ادبیات عامیانه فرهنگ کشورها دارد و البته نقشی کاربردی. این تأکیدی است که طی روزهای اخیر به نقل از شاعران و پژوهشگران ادبیات کودک و حتی چهرههای دانشگاهی میخوانیم؛ اینکه بهتر است بهجای بیارزش خواندن هیچانهها، اطلاعاتمان را درباره آنها بالا ببریم!
هیچانه سرایی کار دشواری است
هنوز زمان چندانی از پخش نهمین قسمت برنامه همرفیق و حاشیههای آن که سر از شبکههای اجتماعی درآوردند نمیگذرد؛ برنامهای که اظهار نظر مهمان آن نسبت به چند شعر کودکانه یا هیچانه ازجمله «اتلمتل توتوله» و بیمعنا خواندن آنها موجب گلایه اهالی ادبیات شد تا جایی که تأکید کردند چرا کمدینی که اطلاعی از فرهنگ و ادبیات شفاهی ندارد آن را به سخره گرفته و موجب بیاعتمادی والدین به اولین مشقهای زبانآموزی کودکان میشود.
جعفر ابراهیمی متخلص به «شاهد» از شاعران پیشکسوت ادبیات کودک که برخی شعرهایش در کتابهای درسی هم منتشر شدهاند معتقد است حالا که چند روزی از حاشیههای این برنامه گذشته فرصت خوبی است تا نگاهی به هیچانهها و اهمیت آنها داشته باشیم. او در همین رابطه به «ایران» میگوید: «سالها پیش، اوایل دهه 80 با جمعی از دوستان شاعر همچون افشین علاء، ناصر کشاورز و وحید نیکخواه آزاد خانه شعر کودک را راهاندازی کردیم، از همان ابتدا بخشی از فعالیتهایمان بر هیچانهها استوار شد. البته آن زمان هنوز اسمی نداشتند. در تعجب بودیم که چرا این شعرها بهرغم بیمعنا بودن اما خیلی موردتوجه کودکان هستند حتی بسیار بیشتر از شعرهای خود ما!»
از این جمع درنهایت گروهی هفت نفره که خود ابراهیمی و دیگر شاعرانی نظیر مصطفی رحماندوست هم از جملهشان بودند تصمیم به انجام کاری جدی درباره شعرهای مذکور میگیرند. ابراهیمی ادامه میدهد: «در بدو امر ما هم اطلاعات چندانی درباره این شعرها نداشتیم، بعد از مدتها تحقیق تصمیم به انجام کاری مشابه اما امروزی گرفتیم. حدود 600 شعر گفتیم که برخلاف آنچه به نظر میرسد کار بسیار سختی هم بود، از میان آنها 52 شعر را انتخاب کردیم و کتاب «هیچ، هیچ، هیچانه» با اشعاری از شاعران شناختهشده کودک منتشر شد.» اگر شما هم در زمره والدین جوان هستید یا در نزدیکان خود بچههایی در سنین کودکی دارید میتوانید به مقدمه این کتاب مراجعه کنید؛ آنطور که ابراهیمی هم تأکید دارد در آن اطلاعات کاملتری درباره اینگونه ادبی مهم آمده؛ اینکه هیچانهها چیستند و حتی چه کارکردهایی در بحث زبانآموزی و حتی علاقهمندی کودکان به موسیقی دارند.
این پژوهشگر ادبی که دو دهه مسئولیت شورای شعر کانون پرورش فکری را هم برعهده داشته ادامه میدهد: «وقتی شعرها را برای انتشار انتخاب کردیم با مخالفتهایی روبهرو شدیم، هرچند که بعد از انتشار، آنقدر از آنها استقبال شد که هم نگاه مخالفان تغییر کرد و هم شاعران دیگر نیز متوجه تأثیر هیچانهها شدند و بخشی از کار خود را به آنها اختصاص دادند. این کتاب حتی به فهرست آثار برگزیده کتابخانه مونیخ هم راه یافت. چند سال بعد بخش دیگری از نتیجه کارگروه مذکور در قالب کتاب دیگری با عنوان «اسمش چیه؟» منتشر شد که تأکید آنها بر سرودن هیچانههایی امروزی است.»
تلفیقی هنرمندانه از کلام و موسیقی
اما بازگردیم به خود هیچانهها، اینکه چه کارکرد و تأثیری دارند. این فعال عرصه ادبی که طی دهههای اخیر مسئولیتهای مختلف فرهنگی هم بر عهده داشته در این رابطه تصریح میکند:« هیچانهها برای ما آدمبزرگها سروده نشدهاند که به تجزیه وتحلیل آنها بپردازیم یا بگوییم چرا معنا ندارند! این شعرها تلفیق هنرمندانهای از کلام و موسیقی هستند که در وهله نخست باعث سرگرمی کودکان میشوند و در مرحله بعد در افزایش مهارتهای زبانی و گفتاری آنها مؤثر هستند. مسأله مهم دیگر اینکه در همه دنیا با چنین شعرهایی مواجه هستیم و اینها بخش مهمی از ادبیات عامیانه و کودک را تشکیل میدهند.»
نکته جالبتوجه درباره هیچانهها اینکه نخستین مرتبه این عنوان را همین گروه شاعرانی که ابراهیمی هم یکی از آنان بوده برای شعرهایی از این دست انتخاب میکنند. او میگوید: «پیش از انقلاب زندهیاد محمود کیانوش در کتاب «شعر کودک در ایران» برای این اشعار عنوان «مهمل سرایی» را انتخاب کرده و درباره چیستی و کارکرد آنها نوشته بود. با این حال ما متوجه شدیم که این عنوان به رغم صحیح بودن اما ممکن است که برای مردم عادی باعث درک اشتباهی شود؛ بنابراین بر اساس عنوان انگلیسیاش که Nonsense verse است هیچانه را انتخاب کردیم که تقریباً معادل فارسی آن بهحساب میآید. بااینکه در هیچانه، شاعر قصد انتقال پیام خاصی را ندارد اما نتیجه نهایی که کنار هم قرار گرفتن واژههای همقافیه است منجر به آشنایی کودکان با طنین حروف و آواها و وزن و قافیه و آهنگ واژگان و از سویی کمک به پرورش قدرت تخیل آنان میشود که این اتفاق بسیار مهمی است.» نکته دیگری که این شاعر و نویسنده بر آن تأکید دارد گروهی خوانده شدن این هیچانهها است؛ به گفته ابراهیمی ذات هیچانهها اغلب بهگونهای است که کودکان علاقهمند به خواندن گروهی آنها هستند و در همین خلال فرصتی برای یادگیری کارهای گروهی، رفتار جمعی و افزایش تعامل آنان با گروه همسالان فراهم میشود؛ بنابراین هیچانهها فراتر از تأثیر زبانی و موسیقایی از منظر روانشناختی هم قابل بررسی و تأمل هستند. اگر علاقهمند به کسب اطلاعات بیشتری درباره هیچانهها هستید میتوانید به مجموعه تاریخ ادبیات کودکان ایران نوشته محمدهادی محمدی و زهره قایینی نیز مراجعه کنید. در جلد نخست این مجموعه به چرایی وجودی چنین ترانه- بازیهایی به شکلی گسترده پرداختهشده است؛ به گفته نویسندگان این مجموعه، آنچه امروزه در جهان مدرن به نام سواد شکوفایی یا Emergent Literacy شناخته میشود و بخشی مهم از آن بیداری آوایی است، برگرفته از همین سنت کهن زبانآموزی آوایی به کودکان است.
هیچانهها
حسن ذوالفقاری
رئیس مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
پژوهشگر و متخصص فرهنگ عامه
هیچانه به اشعار بیمعنی گفته میشود که تنها وزن دارد و بیشتر برای بازی و سرگرمی کودکان به کار میرود. در چنین اشعاری تنها وزن و قافیه عامل سازندۀ شعر است؛ مانند: آنی، اونی، گفتانی/ چنی، چونی، رفتانی/ آتکو، ماتکو، فلیس، دونگ. یا: آنا مانا، تینا/ سَفَرکاتینا/ آنا مانا هُپ/ شما هستید گرگ.
برخی از متلها نیز به همین شیوه سروده شدهاند. مَتَلها قصّههایی کوتاه، ساده، موزون و عامیانه، گاه مقفی و بیمعنی و دنبالهدار است که هنگام بازیهای کودکانه یا نقل ماجرایی سرگرم کننده و آموزشی بهکار میرود و اغلب بر محور کارهایی است که به یک حیوان، شیء یا یکی از پدیدههای طبیعت نسبت داده میشود همچون متل مشهور«اتل متل توتوله». متلهای منظوم؛ مثل «گنجشکک اشی مشی» و «نداشت، نداشت» گاه جملههای موزنی از زبان قهرمان داستان تکرار میشود. متلهای منظوم از مصرعها یا جملههای موزون کوتاه تشکیل میشود که وزن آنها طبق قواعد وزن شعر عامیانه است. برخی متلها ساختاری معماگونه و رمزی دارند و موضوعات فلسفی در آنها طرح میشود؛ مثل متل «دویدم و دویدم» که به قول جمالزاده (1343)آن را سرنوشت و تکامل جامعه انسانی میداند. ژرف ساخت برخی متلها از امور متناقض تشکیل میشود؛ مثل «اتل متل توتوله» همین امور متناقض و طرح امور غیر معمول و ساخت گریزی در داستان متلها و خصوصاً موسیقی آن، به متلها جنبهای طنز و تفننی میدهد. متلهای انتقادی و مطایبهآمیز، گاه متضمن طعنه، کنایه یا استهزا هستند. متلها جنبه آموزشی، تعلیمی دارند؛ مثل «دویدم و دویدم» که آموزش مشاغل است یا «اُشتر به چراست در بلندی.» که وصف شتر است. تکرار بندها در متلها بخصوص با حفظ مراحل آنها به تقویت حافظه کمک میکند. از متلها به هنگام بازی یا شمارش نیز استفاده میشود؛ مثل «اتل متل توتوله» یا «تاپ تاپ خمیر» و «حمومک مورچه داره». اصل مهم چنین متلها و بازیها، بیمعنی گویی است. بیمعنی گویی از سر ندانستن و مهم نگویی نبوده است؛ بلکه جز موسیقی و قافیهبازی، اهداف دیگری مثل تقویت ذهن و زبان-گشایی برای سخن داشته است. نمونههایی از بیمعنیگویی میان عوام رایج بوده است که از باب طنز و تفنن بوده است:
خروس آتقی رفته به هیزم / که از بوی دلاویز تو مستم
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست / وگر نه من همان خاکم که هستم
****
آنچه در جوی میرود آب است / آنچه در چشم میرود خواب است
نمد سبزوار از پشم است / زیر ابروی هر کسی چشم است
در سمرقند گربه دم دارد / در بخارا الاغ سُم دارد
از کرامات شیخ ما چه عجب / پنجه را باز کرد و گفت یه وجب
باز هم از کرامتش این است / شیره را خورد و گفت شیرین است
مرغ نر را خروس میگویند / زن نو را عروس میگویند
در ادب سنتی گونهای شعر بیمعنی است که به عمد و به قصد طنز سروده شده است که به آن تزریق[1] یا تزریقگویی گفته میشد. گاه عمدتاً عوام به آن «معر»[2] میگویند، نیز بیمعنیگویی بهشمار میآید.
****
[1] نک: اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضهسازان، ص 60
[2]. برای نمونه نک: شریف کاشانی، ص 242 و اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضهسازان، ص 206
خبرنگار
قرار نیست شعر کودک برای مخاطب بزرگسال هم قابلدرک باشد؛ بهویژه وقتی بحث هیچانه یا همان Nonsense verse درمیان باشد؛ گونهای ادبی که حضوری پررنگ در ادبیات عامیانه فرهنگ کشورها دارد و البته نقشی کاربردی. این تأکیدی است که طی روزهای اخیر به نقل از شاعران و پژوهشگران ادبیات کودک و حتی چهرههای دانشگاهی میخوانیم؛ اینکه بهتر است بهجای بیارزش خواندن هیچانهها، اطلاعاتمان را درباره آنها بالا ببریم!
هیچانه سرایی کار دشواری است
هنوز زمان چندانی از پخش نهمین قسمت برنامه همرفیق و حاشیههای آن که سر از شبکههای اجتماعی درآوردند نمیگذرد؛ برنامهای که اظهار نظر مهمان آن نسبت به چند شعر کودکانه یا هیچانه ازجمله «اتلمتل توتوله» و بیمعنا خواندن آنها موجب گلایه اهالی ادبیات شد تا جایی که تأکید کردند چرا کمدینی که اطلاعی از فرهنگ و ادبیات شفاهی ندارد آن را به سخره گرفته و موجب بیاعتمادی والدین به اولین مشقهای زبانآموزی کودکان میشود.
جعفر ابراهیمی متخلص به «شاهد» از شاعران پیشکسوت ادبیات کودک که برخی شعرهایش در کتابهای درسی هم منتشر شدهاند معتقد است حالا که چند روزی از حاشیههای این برنامه گذشته فرصت خوبی است تا نگاهی به هیچانهها و اهمیت آنها داشته باشیم. او در همین رابطه به «ایران» میگوید: «سالها پیش، اوایل دهه 80 با جمعی از دوستان شاعر همچون افشین علاء، ناصر کشاورز و وحید نیکخواه آزاد خانه شعر کودک را راهاندازی کردیم، از همان ابتدا بخشی از فعالیتهایمان بر هیچانهها استوار شد. البته آن زمان هنوز اسمی نداشتند. در تعجب بودیم که چرا این شعرها بهرغم بیمعنا بودن اما خیلی موردتوجه کودکان هستند حتی بسیار بیشتر از شعرهای خود ما!»
از این جمع درنهایت گروهی هفت نفره که خود ابراهیمی و دیگر شاعرانی نظیر مصطفی رحماندوست هم از جملهشان بودند تصمیم به انجام کاری جدی درباره شعرهای مذکور میگیرند. ابراهیمی ادامه میدهد: «در بدو امر ما هم اطلاعات چندانی درباره این شعرها نداشتیم، بعد از مدتها تحقیق تصمیم به انجام کاری مشابه اما امروزی گرفتیم. حدود 600 شعر گفتیم که برخلاف آنچه به نظر میرسد کار بسیار سختی هم بود، از میان آنها 52 شعر را انتخاب کردیم و کتاب «هیچ، هیچ، هیچانه» با اشعاری از شاعران شناختهشده کودک منتشر شد.» اگر شما هم در زمره والدین جوان هستید یا در نزدیکان خود بچههایی در سنین کودکی دارید میتوانید به مقدمه این کتاب مراجعه کنید؛ آنطور که ابراهیمی هم تأکید دارد در آن اطلاعات کاملتری درباره اینگونه ادبی مهم آمده؛ اینکه هیچانهها چیستند و حتی چه کارکردهایی در بحث زبانآموزی و حتی علاقهمندی کودکان به موسیقی دارند.
این پژوهشگر ادبی که دو دهه مسئولیت شورای شعر کانون پرورش فکری را هم برعهده داشته ادامه میدهد: «وقتی شعرها را برای انتشار انتخاب کردیم با مخالفتهایی روبهرو شدیم، هرچند که بعد از انتشار، آنقدر از آنها استقبال شد که هم نگاه مخالفان تغییر کرد و هم شاعران دیگر نیز متوجه تأثیر هیچانهها شدند و بخشی از کار خود را به آنها اختصاص دادند. این کتاب حتی به فهرست آثار برگزیده کتابخانه مونیخ هم راه یافت. چند سال بعد بخش دیگری از نتیجه کارگروه مذکور در قالب کتاب دیگری با عنوان «اسمش چیه؟» منتشر شد که تأکید آنها بر سرودن هیچانههایی امروزی است.»
تلفیقی هنرمندانه از کلام و موسیقی
اما بازگردیم به خود هیچانهها، اینکه چه کارکرد و تأثیری دارند. این فعال عرصه ادبی که طی دهههای اخیر مسئولیتهای مختلف فرهنگی هم بر عهده داشته در این رابطه تصریح میکند:« هیچانهها برای ما آدمبزرگها سروده نشدهاند که به تجزیه وتحلیل آنها بپردازیم یا بگوییم چرا معنا ندارند! این شعرها تلفیق هنرمندانهای از کلام و موسیقی هستند که در وهله نخست باعث سرگرمی کودکان میشوند و در مرحله بعد در افزایش مهارتهای زبانی و گفتاری آنها مؤثر هستند. مسأله مهم دیگر اینکه در همه دنیا با چنین شعرهایی مواجه هستیم و اینها بخش مهمی از ادبیات عامیانه و کودک را تشکیل میدهند.»
نکته جالبتوجه درباره هیچانهها اینکه نخستین مرتبه این عنوان را همین گروه شاعرانی که ابراهیمی هم یکی از آنان بوده برای شعرهایی از این دست انتخاب میکنند. او میگوید: «پیش از انقلاب زندهیاد محمود کیانوش در کتاب «شعر کودک در ایران» برای این اشعار عنوان «مهمل سرایی» را انتخاب کرده و درباره چیستی و کارکرد آنها نوشته بود. با این حال ما متوجه شدیم که این عنوان به رغم صحیح بودن اما ممکن است که برای مردم عادی باعث درک اشتباهی شود؛ بنابراین بر اساس عنوان انگلیسیاش که Nonsense verse است هیچانه را انتخاب کردیم که تقریباً معادل فارسی آن بهحساب میآید. بااینکه در هیچانه، شاعر قصد انتقال پیام خاصی را ندارد اما نتیجه نهایی که کنار هم قرار گرفتن واژههای همقافیه است منجر به آشنایی کودکان با طنین حروف و آواها و وزن و قافیه و آهنگ واژگان و از سویی کمک به پرورش قدرت تخیل آنان میشود که این اتفاق بسیار مهمی است.» نکته دیگری که این شاعر و نویسنده بر آن تأکید دارد گروهی خوانده شدن این هیچانهها است؛ به گفته ابراهیمی ذات هیچانهها اغلب بهگونهای است که کودکان علاقهمند به خواندن گروهی آنها هستند و در همین خلال فرصتی برای یادگیری کارهای گروهی، رفتار جمعی و افزایش تعامل آنان با گروه همسالان فراهم میشود؛ بنابراین هیچانهها فراتر از تأثیر زبانی و موسیقایی از منظر روانشناختی هم قابل بررسی و تأمل هستند. اگر علاقهمند به کسب اطلاعات بیشتری درباره هیچانهها هستید میتوانید به مجموعه تاریخ ادبیات کودکان ایران نوشته محمدهادی محمدی و زهره قایینی نیز مراجعه کنید. در جلد نخست این مجموعه به چرایی وجودی چنین ترانه- بازیهایی به شکلی گسترده پرداختهشده است؛ به گفته نویسندگان این مجموعه، آنچه امروزه در جهان مدرن به نام سواد شکوفایی یا Emergent Literacy شناخته میشود و بخشی مهم از آن بیداری آوایی است، برگرفته از همین سنت کهن زبانآموزی آوایی به کودکان است.
هیچانهها
حسن ذوالفقاری
رئیس مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
پژوهشگر و متخصص فرهنگ عامه
هیچانه به اشعار بیمعنی گفته میشود که تنها وزن دارد و بیشتر برای بازی و سرگرمی کودکان به کار میرود. در چنین اشعاری تنها وزن و قافیه عامل سازندۀ شعر است؛ مانند: آنی، اونی، گفتانی/ چنی، چونی، رفتانی/ آتکو، ماتکو، فلیس، دونگ. یا: آنا مانا، تینا/ سَفَرکاتینا/ آنا مانا هُپ/ شما هستید گرگ.
برخی از متلها نیز به همین شیوه سروده شدهاند. مَتَلها قصّههایی کوتاه، ساده، موزون و عامیانه، گاه مقفی و بیمعنی و دنبالهدار است که هنگام بازیهای کودکانه یا نقل ماجرایی سرگرم کننده و آموزشی بهکار میرود و اغلب بر محور کارهایی است که به یک حیوان، شیء یا یکی از پدیدههای طبیعت نسبت داده میشود همچون متل مشهور«اتل متل توتوله». متلهای منظوم؛ مثل «گنجشکک اشی مشی» و «نداشت، نداشت» گاه جملههای موزنی از زبان قهرمان داستان تکرار میشود. متلهای منظوم از مصرعها یا جملههای موزون کوتاه تشکیل میشود که وزن آنها طبق قواعد وزن شعر عامیانه است. برخی متلها ساختاری معماگونه و رمزی دارند و موضوعات فلسفی در آنها طرح میشود؛ مثل متل «دویدم و دویدم» که به قول جمالزاده (1343)آن را سرنوشت و تکامل جامعه انسانی میداند. ژرف ساخت برخی متلها از امور متناقض تشکیل میشود؛ مثل «اتل متل توتوله» همین امور متناقض و طرح امور غیر معمول و ساخت گریزی در داستان متلها و خصوصاً موسیقی آن، به متلها جنبهای طنز و تفننی میدهد. متلهای انتقادی و مطایبهآمیز، گاه متضمن طعنه، کنایه یا استهزا هستند. متلها جنبه آموزشی، تعلیمی دارند؛ مثل «دویدم و دویدم» که آموزش مشاغل است یا «اُشتر به چراست در بلندی.» که وصف شتر است. تکرار بندها در متلها بخصوص با حفظ مراحل آنها به تقویت حافظه کمک میکند. از متلها به هنگام بازی یا شمارش نیز استفاده میشود؛ مثل «اتل متل توتوله» یا «تاپ تاپ خمیر» و «حمومک مورچه داره». اصل مهم چنین متلها و بازیها، بیمعنی گویی است. بیمعنی گویی از سر ندانستن و مهم نگویی نبوده است؛ بلکه جز موسیقی و قافیهبازی، اهداف دیگری مثل تقویت ذهن و زبان-گشایی برای سخن داشته است. نمونههایی از بیمعنیگویی میان عوام رایج بوده است که از باب طنز و تفنن بوده است:
خروس آتقی رفته به هیزم / که از بوی دلاویز تو مستم
کلنگ از آسمان افتاد و نشکست / وگر نه من همان خاکم که هستم
****
آنچه در جوی میرود آب است / آنچه در چشم میرود خواب است
نمد سبزوار از پشم است / زیر ابروی هر کسی چشم است
در سمرقند گربه دم دارد / در بخارا الاغ سُم دارد
از کرامات شیخ ما چه عجب / پنجه را باز کرد و گفت یه وجب
باز هم از کرامتش این است / شیره را خورد و گفت شیرین است
مرغ نر را خروس میگویند / زن نو را عروس میگویند
در ادب سنتی گونهای شعر بیمعنی است که به عمد و به قصد طنز سروده شده است که به آن تزریق[1] یا تزریقگویی گفته میشد. گاه عمدتاً عوام به آن «معر»[2] میگویند، نیز بیمعنیگویی بهشمار میآید.
****
[1] نک: اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضهسازان، ص 60
[2]. برای نمونه نک: شریف کاشانی، ص 242 و اخوان ثالث، مهدی، نقیضه و نقیضهسازان، ص 206
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه