انقلاب، ماهیتی فرهنگی و زبانی هنری داشت
حمید شاهنگیان
آهنگساز
«17 شهریور» اولین اثر انقلابیام بود که سال 1357 تولید شد. درواقع ایده شکلگیری این کار به بعد از فاجعه میدان شهدا (میدان ژاله سابق) بر میگردد و تصمیم گرفتم این اتفاق مهم و بزرگ را بر بال موسیقی سوار کنم تا در حافظه تاریخ ثبت شود و البته توفیقی به دست آمد تا این سرود به واسطه نوار کاستهایی که ازحضرت امام خمینی(ره) به دست مردم رسیده بود، برسرزبانها بیفتد و این کارها نقطه آغازی باشد برای کارهای فرهنگی انقلابیام.
من براین باورم اغلب کارهایی که درآن دوره و با موضوع انقلاب اسلامی ساخته شد تنها براساس یک علاقهمندی شکل نگرفته است بلکه بیشتر احساس مسئولیتی بود که هر فردی درخود احساس میکرد و با این نگاه هریک از مردم به گونه ای وارد میدان مبارزه شدند، مانند نوجوانی که نوارکاستهای امام یا پیامهای مکتوب ایشان را بصورت چاپ شده توزیع میکرد و به دست مردم میرساند، یا افرادی که روی دیوارها شعار مینوشتند و مردم را به مسیر درحرکت انقلاب دعوت میکردند و... بنابراین همه این کارها تلاش هایی بود که درآن زمان انجام گرفت و تنها بحث علاقه درمیان نبود بلکه نیاز آن دوران و جسارت برای ورود به این میدان بود ؛ خود من نیز در سن نوجوانی دراین مسیر قرار گرفتم وهدفم را تا به امروز ادامه دادهام.
البته بعد از واقعه 17 شهریور حوادث دیگری هم اتفاق افتاد و در این زمینهها هم آثار بسیاری ساختم، مانند سرود «13 آبان». همچنین با الهام از شعارهای مردم که در کوچه و خیابان طنینانداز بود چون آزادی زندانی سیاسی و... سرود «زندانی» و «آزادی» را ساختم و این کارها بواسطه آنکه در پشت نوار کاستهای حضرت امام قرارداشت به فوریت به دست مردم رسید و در سراسر کشور توزیع شد و مردم به پیامهای حضرت امام گوش فرا دادند و بهره بردند، درواقع این کارها و فعالیتها، شور انقلاب را وسعت بخشید. به اعتقاد من اگر این آثار در آن روزها و روزگار به ضرورت آن برهه تاریخی ساخته شد، جامعه انقلابی تشنه این نوع کارها بود اما امروز این تشنگی به میزان گذشته وجود ندارد و شاید بهتراست بگویم مردم به واسطه شنیدن انواع مختلف موسیقی سیراب شدهاند. اما اگر بپرسید این کارهای انقلابی با این مشخصه هیچ جایگاهی در بین مردم ندارد پاسخ من منفی است، یا اگر سؤال شود آیا از تولید این کارها استفادهای صورت گرفته باید بگویم هنوز هم میتوان از این آثار بهره برد و حتی میتوان با الهام از این سرودها و آثاری از جنس موسیقی انقلاب در پرورش نوجوانان و آموزش آنها استفاده کرد و سجایای اخلاقی آن را به نسل جوان آموخت. نکته دیگراین که فرهنگ و هنر در این سالها نقش بسزایی در حفظ میراث انقلاب داشتهاند و در بخشهای مختلف همچون ادبیات، سینما،تئاتر، تجسمی و موسیقی به زیبایی تصویر انقلاب را ترسیم کردهاند، البته باید بگویم در وهله اول انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بوده بنابراین به دلیل اینکه ذات و جنس آن برخاسته از فرهنگ است طبیعتاً تجانس بسیاری با فعالیتهای فرهنگی دارد و همانطور که اشاره کردم تمامی فعالیتهای فرهنگی همچون خطاطی، نقاشی، طراحی، موسیقی، تئاتر و سینما هر یک میتوانستند نقش خود را بدرستی درمورد انقلاب ایفا کنند و امیدوار هستیم این بخش از فعالیتهای فرهنگی که نگاه انقلاب را درجامعه پیش چشم داشته همچنان متداوم باشد چرا که اگر این نوع فعالیتها وجود نداشته باشد یا حضور کم رنگی داشته باشند، آرام آرام دلایل انقلاب جای خود را به عوامل انقلاب میدهند درحالی که دلایل انقلاب بسیار مهمتر از عوامل انقلاب هستند و وظیفه فرهنگ و هنر این است که این دلایل را ثبت و ضبط کنند. درآخر باید بگویم مفهوم انقلاب اسلامی هرگز از بین نخواهد رفت و قطعاً در نسلهای بعد هم این نگاه دنبال میشود و افرادی هستند که میخواهند بدانند انقلاب 57 چگونه شکل گرفت و نتایج انقلاب چه بوده وبا چه اهدافی دنبال شده است؟ وچه میزان به اهدافش نزدیک شد یا فاصله گرفت! و... وبی شک آیندگان درطول تاریخ این مباحث را پیگیری خواهند کرد تا بدانند مورخین درباره انقلاب چه نوشته اند و این جستوجوگریها موجب میشود نسلهای آینده هم تأثیر انقلاب را مشاهده کنند.
آهنگساز
«17 شهریور» اولین اثر انقلابیام بود که سال 1357 تولید شد. درواقع ایده شکلگیری این کار به بعد از فاجعه میدان شهدا (میدان ژاله سابق) بر میگردد و تصمیم گرفتم این اتفاق مهم و بزرگ را بر بال موسیقی سوار کنم تا در حافظه تاریخ ثبت شود و البته توفیقی به دست آمد تا این سرود به واسطه نوار کاستهایی که ازحضرت امام خمینی(ره) به دست مردم رسیده بود، برسرزبانها بیفتد و این کارها نقطه آغازی باشد برای کارهای فرهنگی انقلابیام.
من براین باورم اغلب کارهایی که درآن دوره و با موضوع انقلاب اسلامی ساخته شد تنها براساس یک علاقهمندی شکل نگرفته است بلکه بیشتر احساس مسئولیتی بود که هر فردی درخود احساس میکرد و با این نگاه هریک از مردم به گونه ای وارد میدان مبارزه شدند، مانند نوجوانی که نوارکاستهای امام یا پیامهای مکتوب ایشان را بصورت چاپ شده توزیع میکرد و به دست مردم میرساند، یا افرادی که روی دیوارها شعار مینوشتند و مردم را به مسیر درحرکت انقلاب دعوت میکردند و... بنابراین همه این کارها تلاش هایی بود که درآن زمان انجام گرفت و تنها بحث علاقه درمیان نبود بلکه نیاز آن دوران و جسارت برای ورود به این میدان بود ؛ خود من نیز در سن نوجوانی دراین مسیر قرار گرفتم وهدفم را تا به امروز ادامه دادهام.
البته بعد از واقعه 17 شهریور حوادث دیگری هم اتفاق افتاد و در این زمینهها هم آثار بسیاری ساختم، مانند سرود «13 آبان». همچنین با الهام از شعارهای مردم که در کوچه و خیابان طنینانداز بود چون آزادی زندانی سیاسی و... سرود «زندانی» و «آزادی» را ساختم و این کارها بواسطه آنکه در پشت نوار کاستهای حضرت امام قرارداشت به فوریت به دست مردم رسید و در سراسر کشور توزیع شد و مردم به پیامهای حضرت امام گوش فرا دادند و بهره بردند، درواقع این کارها و فعالیتها، شور انقلاب را وسعت بخشید. به اعتقاد من اگر این آثار در آن روزها و روزگار به ضرورت آن برهه تاریخی ساخته شد، جامعه انقلابی تشنه این نوع کارها بود اما امروز این تشنگی به میزان گذشته وجود ندارد و شاید بهتراست بگویم مردم به واسطه شنیدن انواع مختلف موسیقی سیراب شدهاند. اما اگر بپرسید این کارهای انقلابی با این مشخصه هیچ جایگاهی در بین مردم ندارد پاسخ من منفی است، یا اگر سؤال شود آیا از تولید این کارها استفادهای صورت گرفته باید بگویم هنوز هم میتوان از این آثار بهره برد و حتی میتوان با الهام از این سرودها و آثاری از جنس موسیقی انقلاب در پرورش نوجوانان و آموزش آنها استفاده کرد و سجایای اخلاقی آن را به نسل جوان آموخت. نکته دیگراین که فرهنگ و هنر در این سالها نقش بسزایی در حفظ میراث انقلاب داشتهاند و در بخشهای مختلف همچون ادبیات، سینما،تئاتر، تجسمی و موسیقی به زیبایی تصویر انقلاب را ترسیم کردهاند، البته باید بگویم در وهله اول انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بوده بنابراین به دلیل اینکه ذات و جنس آن برخاسته از فرهنگ است طبیعتاً تجانس بسیاری با فعالیتهای فرهنگی دارد و همانطور که اشاره کردم تمامی فعالیتهای فرهنگی همچون خطاطی، نقاشی، طراحی، موسیقی، تئاتر و سینما هر یک میتوانستند نقش خود را بدرستی درمورد انقلاب ایفا کنند و امیدوار هستیم این بخش از فعالیتهای فرهنگی که نگاه انقلاب را درجامعه پیش چشم داشته همچنان متداوم باشد چرا که اگر این نوع فعالیتها وجود نداشته باشد یا حضور کم رنگی داشته باشند، آرام آرام دلایل انقلاب جای خود را به عوامل انقلاب میدهند درحالی که دلایل انقلاب بسیار مهمتر از عوامل انقلاب هستند و وظیفه فرهنگ و هنر این است که این دلایل را ثبت و ضبط کنند. درآخر باید بگویم مفهوم انقلاب اسلامی هرگز از بین نخواهد رفت و قطعاً در نسلهای بعد هم این نگاه دنبال میشود و افرادی هستند که میخواهند بدانند انقلاب 57 چگونه شکل گرفت و نتایج انقلاب چه بوده وبا چه اهدافی دنبال شده است؟ وچه میزان به اهدافش نزدیک شد یا فاصله گرفت! و... وبی شک آیندگان درطول تاریخ این مباحث را پیگیری خواهند کرد تا بدانند مورخین درباره انقلاب چه نوشته اند و این جستوجوگریها موجب میشود نسلهای آینده هم تأثیر انقلاب را مشاهده کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه