در باره «زالاوا» ارسلان امیری
در یک شب اتفاق افتاد
شهرزاد شاه کرمی
منتقد سینما
زالاوا را میتوان در نگاه اول یک فیلم موفق در ژانر وحشت دانست که توانسته است از مؤلفههای ژانریکی چون نورپردازی، حرکات دوربین و موسیقی برای ایجاد حس دلهره و تعلیق به درستی بهره ببرد. داستان فیلم بر اساس باور و اعتقاد جمعی اهالی یک روستا نسبت به اجنه شکل میگیرد. یک داستان بومی در جغرافیایی روستایی و بدوی در سالهای دهه 50 که بخشی از خصیصههای منفور آدمی را در همه زمانها و مکانها احضار میکند. حس وحشت جاری در فیلم بیش از آنکه از جن و جنگیری باشد، از مردمانی است که ابدالدهر در جهلی مرکب سرگردانند و به گواه میاننویس ابتدایی فیلم، این همان نیمه واقعی و ترسناک ماجرا است. اما زالاوا را از سویی دیگر میتوان داستان استوار مسعود احمدی (نوید پورفرج) دانست که شاید یادآور غریبه داستان کوتاه «نمازخانه کوچک من» (نوشته هوشنگ گلشیری) باشد. پسرک شش انگشتی که به سبب گوشت اضافه پایش همه برای او غریبهاند. استوار احمدی برای مردم زالاوا غریبه است. او نزد خویشتن نیز غریبه است. آن هنگام که در شبی مخوف درمییابد، خود نیز به اندازه تار مویی با آنچه مردم روستا را از آن بر حذر میدارد، فاصله ندارد؛ فروافتادن در ورطه باورهای خرافی. شخصیت استوار تناقضی عظیم را با خود به دوش میکشد؛ ترس میتواند باورهای آدمی را بلرزاند. این ترس از کودکی میآید، از غریبگی، از ضعف و از حقارت. زالاوا بهعنوان اولین تجربه ارسلان امیری در کسوت کارگردان از حیث هدایت بازیگر فیلمی موفق است. امیری بخوبی از نابازیگران بومی بهره برده و از سویی بازی پوریا رحیمی سام در نقش آمردان درخور توجه است. شیوه معرفی او در فصل جنگیری کلبه روستایی، با طراحی لباس و حرکات دوربین خبر از ورود شخصیتی تأثیرگذار و در عین حال پیچیده میدهد. پیچیدگی این شخصیت در تناقض وجودی اوست. آمردان از منظر مردم روستا نجاتدهنده است، اما استوار احمدی او را شیادی میداند که باید به زندان بیفتد. آنچه در زالاوا اهمیت مییابد نوع نگاه فیلمساز به شخصیتهای داستان و خرافهپرستی مردم روستا است. او فاصله میگیرد، روایت میکند و قضاوت را به تماشاگران وامیگذارد. پایانبندی فیلم میتواند قرینهای برای آغاز آن باشد؛ چراکه در هر دو فصل دختری جوان قربانی میشود. زنان نخستین قربانیان باورهای خرافی هستند. امیری در جشنواره فجر سیونهم بهعنوان فیلمنامهنویس در سه فیلم زالاوا، «تیتی» و «گیجگاه» حضور دارد. او فیلمنامهنویسی با سابقه پر کار است که حال رقابتی تماشایی را با اولین فیلم بلند خود رقم میزند.
منتقد سینما
زالاوا را میتوان در نگاه اول یک فیلم موفق در ژانر وحشت دانست که توانسته است از مؤلفههای ژانریکی چون نورپردازی، حرکات دوربین و موسیقی برای ایجاد حس دلهره و تعلیق به درستی بهره ببرد. داستان فیلم بر اساس باور و اعتقاد جمعی اهالی یک روستا نسبت به اجنه شکل میگیرد. یک داستان بومی در جغرافیایی روستایی و بدوی در سالهای دهه 50 که بخشی از خصیصههای منفور آدمی را در همه زمانها و مکانها احضار میکند. حس وحشت جاری در فیلم بیش از آنکه از جن و جنگیری باشد، از مردمانی است که ابدالدهر در جهلی مرکب سرگردانند و به گواه میاننویس ابتدایی فیلم، این همان نیمه واقعی و ترسناک ماجرا است. اما زالاوا را از سویی دیگر میتوان داستان استوار مسعود احمدی (نوید پورفرج) دانست که شاید یادآور غریبه داستان کوتاه «نمازخانه کوچک من» (نوشته هوشنگ گلشیری) باشد. پسرک شش انگشتی که به سبب گوشت اضافه پایش همه برای او غریبهاند. استوار احمدی برای مردم زالاوا غریبه است. او نزد خویشتن نیز غریبه است. آن هنگام که در شبی مخوف درمییابد، خود نیز به اندازه تار مویی با آنچه مردم روستا را از آن بر حذر میدارد، فاصله ندارد؛ فروافتادن در ورطه باورهای خرافی. شخصیت استوار تناقضی عظیم را با خود به دوش میکشد؛ ترس میتواند باورهای آدمی را بلرزاند. این ترس از کودکی میآید، از غریبگی، از ضعف و از حقارت. زالاوا بهعنوان اولین تجربه ارسلان امیری در کسوت کارگردان از حیث هدایت بازیگر فیلمی موفق است. امیری بخوبی از نابازیگران بومی بهره برده و از سویی بازی پوریا رحیمی سام در نقش آمردان درخور توجه است. شیوه معرفی او در فصل جنگیری کلبه روستایی، با طراحی لباس و حرکات دوربین خبر از ورود شخصیتی تأثیرگذار و در عین حال پیچیده میدهد. پیچیدگی این شخصیت در تناقض وجودی اوست. آمردان از منظر مردم روستا نجاتدهنده است، اما استوار احمدی او را شیادی میداند که باید به زندان بیفتد. آنچه در زالاوا اهمیت مییابد نوع نگاه فیلمساز به شخصیتهای داستان و خرافهپرستی مردم روستا است. او فاصله میگیرد، روایت میکند و قضاوت را به تماشاگران وامیگذارد. پایانبندی فیلم میتواند قرینهای برای آغاز آن باشد؛ چراکه در هر دو فصل دختری جوان قربانی میشود. زنان نخستین قربانیان باورهای خرافی هستند. امیری در جشنواره فجر سیونهم بهعنوان فیلمنامهنویس در سه فیلم زالاوا، «تیتی» و «گیجگاه» حضور دارد. او فیلمنامهنویسی با سابقه پر کار است که حال رقابتی تماشایی را با اولین فیلم بلند خود رقم میزند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه