جو بایدن تخلفهای ترامپ را ترمیم میکند اما...
پروسه معیوب «فرمانهای اجرایی»
هیأت تحریریه نشریه اکونومیست
مترجم: وصال روحانی
دونالد ترامپ زمان قابل توجهی از زمامداری چهارسالهاش را صرف امضا و اجرای فرمانهای اجرایی کرد و این موارد در صحنههای سیاسی به مثابه قلعهسازی با شن و ماسه است که با وزش نسیمی اندک هم فرو میریزد. با چنین پیش فرضی جو بایدن که از 11 روز پیش جای ترامپ در کاخ سفید را گرفته، تقریباً تمام احکام اجرایی او را لغو و به گونهای قلعههای شنی ترامپ را ویران کرده است. فرمانهایی که امریکا را به خواست ترامپ از پیمان پان پاسیفیک و پیمان تلطیف آب و هوایی پاریس و نظایر آنها خارج و این کشور را به پشت کردن هرچه بیشتر به نهادهای اروپایی نایل کرد اما بایدن در کوتاهترین زمان و با احکام صادره خویش امریکا را به پیماننامههای فوق بازپس فرستاده است. احیای 17 فرمان اجرایی توسط بایدن که ترامپ آنها را ملغی کرده بود، نشان میدهد که رئیس جمهوری جدید امریکا تا چه میزان بحث دلگرم کردن مجدد شرکای قبلی امریکا را جدی گرفته و میخواهد به تمامی دنیا بگوید که امریکا پای تعهداتی که برای خود ایجاد کرده، میماند. به دستور بایدن اتباع کشورهای مسلمانی هم که بهخواسته ترامپ و با بهانه حفظ امنیت امریکاییها از حضور در امریکا منع شده بود حق دارند که به این کشور سفر کنند و در صورت برآورده کردن شروط مقرر، در امریکا ماندگار شوند و بدتر از هر وقت و هزینهای که ترامپ صرف دیوار کشیدن در مرز امریکا و مکزیک به بهانه جلوگیری از ورود بیرویه اهالی این کشور به امریکا به اتهام خلافکاری و بخصوص قاچاقچی بودن آنها کرد. البته ضیقوقت و آشوبی که رواج کرونا و تلفات هولناک آن در امریکا ایجاد کرد، سبب شد این دیوارکشیها هیچگاه کامل نشود اما همین رویداد نصف و نیمه هم نشان داد رئیسجمهوری افراطی و پوپولیست سابق امریکا چگونه در حال راندن دائمی سایر کشورها و اتباع آنان به بهانه قرار دادن منافع امریکا در اولویت بود. بایدن بر این باور است که لغو فرمانهای اجرایی قبلی باید محصول اتفاقاتی بسیار بد و گریزناپذیر باشد و این امر هزینه سنگینی را می طلبد، رئیسجمهوری دموکرات امریکا اعتقاد دارد خروج از هر معاهده بینالمللی که پیشتر در مورد آن به اجماع رسیده باشند و به امضای پیماننامهها منجر شده باشد، به معنای فرستادن این پیمان تلخ به دنیا است که امریکا منافع خود را ارجح بر مصالح بینالملل میداند و ضررهای چنین باوری بیش از آن است که با پول قابل توصیف باشد. ترامپ که خلاف این میاندیشید و مدعی بود اکثر پیماننامههای برون مرزی امریکا بیشتر بهسود طرفهای خارجی است تا امریکا، حتی پس از خروج از کاخ سفید باید پاسخگوی شکایاتی باشد که از سوی دهها نهاد داخلی و خارجی بابت لغو این تفاهمنامهها از وی صورت گرفته است و تا اینلحظه رسیدگی به 80 درصد از پروندههای مفتوحه در این زمینه با صدور آرایی ضد ترامپ و بهسود شاکیان همراه شده است. با این اوصاف تحلیلگران امور بینالملل اینک میپرسند آیا نباید در بنیادها و سازو کارهای این فرمانهای اجرایی یک بازبینی مجدد صورت گیرد و آیا نباید پروسه اجرای آنها را دشوارتر کرد تا هیچ رئیسجمهوری نتواند به آسانی از آنها استفاده کماثر و کوتاهمدت کند. شاید در جریان ترامپ زدایی بتوان با یک سری امضای جو بایدن هرچه را که ترامپ بیدلیل محو کرد، احیا ساخت اما ضررهای وارده به هرکشوری که اینگونه زیاد به چنین ساز وکار سریعی روی میآورد و نگران آینده آن نیست بیش از اینها است. سست شدن روابط کشورها و دور شدن هرچه بیشتر آنها در عصر و زمانهای که مشکلات بزرگ جانبی مثل جولان «کووید19» دنیا را بیش از پیش متفرق و غرق در ترس و زندگی پنهانی کرده است، یکی از خسرانهای بزرگ این نقض عهدها است. بایدن با فراخوانی مجدد شرکای ناامید شده امریکا که با احکام ترامپ فراری شدند، شاید خودش را قدری محبوب کند و تصویر یک رئیسجمهوری معتدل را از خود ساطع سازد اما هرگز نمیتواند فلسفهها و زیرساختهای اینگونه فرمانها را مبتنی بر عقل و اعتدال و این پروسه را بیعیب کند. این فرآیندی است که با ترامپ و بیترامپ هم میلنگد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه