دانشگاهیان و فعالان بخش خصوصی از روزگار پس از تحر یم میگویند
در پی اقتصاد تهدیدناپذیر
سپیده پیری
خبرنگار
ایران سالهاست در برهههای زمانی مختلف و در پی بهانهجوییهای متفاوت مورد تحریمهایی قرار گرفته که در سالهای اخیر به اوج رسیده است. به گونهای که از آن به عنوان جنگ اقتصادی یاد میشود. روزگار سختی که بر مردمان ایران گذشت و کمتر مقام مسئول و سیاستگذاری است که بر این واقعیت صحه نگذارد. حالا با تغییر قدرت در امریکا گمانهزنیها برای برگشت این کشور به تعهد برجامی که نقض شده بود، قوت گرفته است. ما در «ایران» در پی یافتن راهبردها و راهکارهایی برای اقتصاد کشور هستیم که منجر به تابآوری این حوزه شود و در صورت تکرار یا تشدید تحریمها که به زعم صاحبنظران محتمل هم هست، با شرایطی مشابه آنچه در این سالها اتفاق افتاد روبهرو نشویم. آنچه در ادامه میخوانید، پیشنهادات نمایندگان بخش خصوصی و جامعه دانشگاهی برای مقاومسازی اقتصاد در روزگار بدون تحریم است.
تحریم ما را به خودمان آورد
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
یکی از محاسن تحریمها این بود که ما را در شرایط ریاضتی و بهینه منابع ارزی قرار داد. تحریمها ما را در راستای حمایت از تولید داخلی و مقاومت ملی سوق داد، ما را به خودمان آورد و آگاهترمان کرد؛ مباحثی که مد نظر مقام معظم رهبری هم بود. شاید هرگز به صورت طبیعی نمیتوانستیم این دستاوردها را داشته باشیم. مانند بحث کرونا که اگر ما میخواستیم آموزش مجازی و دولت مجازی و الکترونیک را راه بیندازیم، نمیتوانستیم بدون قرار گرفتن در شرایط واقعی این کار را انجام دهیم و نمیتوانستیم مردم را در شرایط اجبار غیر واقعی قرار دهیم. اما مردم زمانی که در شرایط واقعی قرار گرفتند، پذیرفتند و الان دوست دارند کارها را از خانه انجام دهند. تحریمها هم ما را به خودمان آورد. همان طور که شرایط جنگ ما را به خودمان آورد که آمادگی داشته باشیم تحریم هم به این صورت عمل کرد. اگر فردا تحریمها هم برداشته شود، یک سال یا دو سال بعد ممکن است با یک اتفاق دیگر با یک دولت دیگر افراطی در امریکا یک داستان جدید برای ما شروع شود. ما حتی دوران پس از تحریم را هم باید به گونهای زیرچشمی نگاه کنیم که ممکن است تحریمها برگردد. پس باید برنامهریزی ما هم به گونهای باشد که به صورت توأمان گویی تحریم ادامه دارد و هم اینکه تحریم برداشته شده است. یعنی این دو نگاه باید در کنار هم قرار گیرد. حتی اگر تهدیدی هم نباشد، ممکن است در هر لحظه امریکا تصمیم به تحریم بگیرد. پس باید همیشه مواظب و آماده و محتاط بود علی رغم اینکه تجارت آزاد در برنامه هم باشد. پس ما فرض کنیم بعد از برداشتن تحریمها چیزی که اتفاق میافتاد، چیست. یعنی ایران بعد از تحریم چه وضعیتی خواهد داشت. ایرانی که در حال حاضر میتواند صادرات نفتش را ادامه دهد و پول آن برگردد. اگر تجارت راه بیفتد، یعنی آن چیزهایی که به ما نمیفروختند الان به ما میفروشند و تجارت خواهند کرد. پس مشکل است فرض کنیم تأمین قطعات و لوازم یدکی برطرف میشود. آنچه که باید برای آن برنامهریزی کنیم، ارز حاصل از این قضیه است. این ارز را باید تخصیص بدهیم. یعنی اینکه آیا باید اجازه دهیم هر فردی هر کالایی خواست وارد کند یا اینکه به صادرکننده ارز بدهیم که تولیدکننده ارزش را بگیرد، تولیداتش را انجام دهد و صادرات کننده هم با اختلاف نرخ ارز تصمیم به صادرات بگیرد. این بخش به برنامهریزی احتیاج دارد، با این توضیح که هم برنامهای وجود داشته باشد که تولید داخل را به عنوان اولویت قرار بدهد و یکدفعهای در واردات را باز نکند. حالا میتوانند از طریق تولید مشترک یا مونتاژ یا بعداً ساخت داخلی همکاری ادامه پیدا کند. خودروسازها که نباید به این راحتی بتوانند در کشور ما نمایشگاه بزنند. باید این گونه باشد نخست آن را مونتاژ و بعداً داخلی سازی کنیم و پس از آنکه مصرف داخل تأمین شد، صادرات داشته باشیم. مثلاً صادرات به کشورهای اطراف نباید بدون برنامهریزی باشد. ضروری است در این گونه مباحث وزارت خارجه هم حضور داشته باشد یا مثلاً موضوع «اف ای تی اف» باید از طرف ایران حل شده باشد که ما این پیشفرض را داشته باشیم که ساختها و زیربناهای اقتصادی باید چگونه باشند. باید حتماً وزن سیاست جایگزینی واردات بیشتر باشد یعنی اینکه جهش تولید وزن بیشتری داشته باشد و واردات را آزاد نکنیم اما به شرط اینکه هم بتواند قیمتها را کاهش دهد و هم تولید مشترک انجام دهیم. همچنین باید در این زمینه به بخش کشاورزی اهمیت داد. نهاده های دامی در حال حاضر بیشترین مشکل را ایجاد کرده است. یعنی بخش کشاورزی باید به خودکفایی برسد، دانشگاهها را تقویت کنیم و بتوانیم از مراکز پژوهشی و تولیدی در داخل شعبه بزنیم. من مطمئنم که ممکن است موضوع تحریمها دوباره برای ایران اتفاق بیفتد و موضع امریکا عوض شود. پس باید آمادگی این را داشته باشیم که اقتصادی تابآور داشته باشیم.
اقتصاد نقطه ضعف ماست
مجیدرضا حریری
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
مسائل اقتصادی و تصمیم برای زیرساختهای آن در مواقع بحران تابعی از سیاست است. در واقع اینکه ما چرا باید خودمان را در معرض تحریم قرار بدهیم هم یک بحث دیگر است. برای یک اقتصاد هرچقدر هم که پایههای قوی داشته و توانمند باشد، هر فشار بیرونی میتواند در عملکرد آن سیستم اختلال و ناامنی ایجاد کند. در نتیجه در وهله نخست باید به سمتی حرکت کنیم که با تحریم مواجه نشویم، اما از آنجایی که همه امور دنیا و سازوکار آن در اختیار ما نیست و حتی این امکان هم وجود دارد که به صورت مجدد هم این اتفاق برایمان بیفتد و بخشی از دنیا بخواهند یکسری موانع را به وجود بیاورند، الان این سؤال مطرح است که چرا هر کس با ما دعوا دارد نخست دست روی اقتصادمان میگذارد؟ میتوان به این سؤال این گونه پاسخ داد که نقطه ضعف کشورداری و حکومتداری ما اقتصاد است چراکه نسبت به سایر حوزهها در اقتصاد ضعف داریم و تقریباً همه میدانند که اگر بخواهند با ما برخورد نظامی بکنند هم زیرساختهای نظامیمان به شکلی است که مقاومت کنیم و هم یک روحیه جمعی و حمیت و غیرت جمعی علیه متجاوزین داریم. در تاریخ ما کاملاً مشهود است که هر وقت خواسته شده به کشورمان تجاوز شود علی رغم سلایق مختلف سیاسی همه با هم علیه متجاوز و کسی که حمله نظامی کرده است، متحد شدهایم. اما چرا در اقتصاد این اتفاق نمیافتد. برای اینکه اقتصاد ما بدون زیرساخت و بدون این حمیت و غیرت ملی است. در اقتصاد ما نه زیرساخت قوی وجود دارد و نه ابزارهای قوی در اختیار داریم. فاقد برنامههای منظم اقتصادی هم هستیم و مهمتر از همه همت جمعی هم در این زمینه نداریم. وقتی بحث اقتصادی شروع میشود هر کس میخواهد گلیم خودش را از آب بکشد و به فکر منافع خودش هست. در نتیجه این را دنیا میداند که هر کسی با ما مشکل دارد و با ما دعوایش میشود نخستین کاری که میکند این است گلوی اقتصاد ما را فشار میدهد چون میداند نقطه ضعف ما هست و میتواند بر ما تأثیر بگذارد. ما باید به سمتی برویم که اقتصاد تهدید ناپذیر داشته باشیم و شکنندگی آن در مقابل دیگر گزینهها کمتر شود. باید علاوه بر اینکه به دنبال قوی کردن زیرساختهای اقتصادمان هستیم ضرورت دارد برای نقاطی که به لحاظ علمی راه حل دارد مانند وابستگی به تک محصولی بودن یعنی نفت و مشتقات نفتی چارهاندیشی کنیم. ما به این رویکرد احتیاج داریم که همه مردم همان طور که مرز وطن برایشان مهم است چون میدانند به این آب و خاک تعلق دارند، باید در اقتصاد هم به این نقطه برسند. یعنی باید همه مردم فکر کنند که این اقتصاد مال خودشان است نه یک عدهای که میخورند و میبرند و چپاول میکنند و این مردم هیچ کاره هستند. مشارکت مردم در حوزه اقتصاد و کنار کشیدن دولت و نهادهای حاکمیتی از اقتصاد جایی است که میتواند منجر به همت ملی در اقتصاد شود. الان مردم مینشینند و با هم میگویند که پتروشیمی فلان جا تحریم شد پس وقتی که یک پتروشیمی یا نفت ایران تحریم میشود و یا فلان صنعت مس یا فولاد تحریم میشود در معیشت مردم اثر دارد و حتماً زندگی مردم سختتر میشود. اما چون مردم خودشان را صاحب آن نفت و پتروشیمی و آن فولاد نمیدانند، میگویند به ما چه ربطی دارد اگر امریکا هم تحریم نمی کرد سودش در جیب شخص دیگری میرفت یا اگر مثلاً بازرگانی یا پتروشیمی تحریم نمیشد، درگیر فساد میشد.
بی تفاوتی مردم نسبت به تحریم و کار اقتصادی که اصلاً هم تقصیر مردم نیست به این دلیل اتفاق میافتد که مردم در اقتصاد سهیم نیستند، پس براحتی میتوان در اقتصاد ما دست انداخت.
خبرنگار
ایران سالهاست در برهههای زمانی مختلف و در پی بهانهجوییهای متفاوت مورد تحریمهایی قرار گرفته که در سالهای اخیر به اوج رسیده است. به گونهای که از آن به عنوان جنگ اقتصادی یاد میشود. روزگار سختی که بر مردمان ایران گذشت و کمتر مقام مسئول و سیاستگذاری است که بر این واقعیت صحه نگذارد. حالا با تغییر قدرت در امریکا گمانهزنیها برای برگشت این کشور به تعهد برجامی که نقض شده بود، قوت گرفته است. ما در «ایران» در پی یافتن راهبردها و راهکارهایی برای اقتصاد کشور هستیم که منجر به تابآوری این حوزه شود و در صورت تکرار یا تشدید تحریمها که به زعم صاحبنظران محتمل هم هست، با شرایطی مشابه آنچه در این سالها اتفاق افتاد روبهرو نشویم. آنچه در ادامه میخوانید، پیشنهادات نمایندگان بخش خصوصی و جامعه دانشگاهی برای مقاومسازی اقتصاد در روزگار بدون تحریم است.
تحریم ما را به خودمان آورد
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
یکی از محاسن تحریمها این بود که ما را در شرایط ریاضتی و بهینه منابع ارزی قرار داد. تحریمها ما را در راستای حمایت از تولید داخلی و مقاومت ملی سوق داد، ما را به خودمان آورد و آگاهترمان کرد؛ مباحثی که مد نظر مقام معظم رهبری هم بود. شاید هرگز به صورت طبیعی نمیتوانستیم این دستاوردها را داشته باشیم. مانند بحث کرونا که اگر ما میخواستیم آموزش مجازی و دولت مجازی و الکترونیک را راه بیندازیم، نمیتوانستیم بدون قرار گرفتن در شرایط واقعی این کار را انجام دهیم و نمیتوانستیم مردم را در شرایط اجبار غیر واقعی قرار دهیم. اما مردم زمانی که در شرایط واقعی قرار گرفتند، پذیرفتند و الان دوست دارند کارها را از خانه انجام دهند. تحریمها هم ما را به خودمان آورد. همان طور که شرایط جنگ ما را به خودمان آورد که آمادگی داشته باشیم تحریم هم به این صورت عمل کرد. اگر فردا تحریمها هم برداشته شود، یک سال یا دو سال بعد ممکن است با یک اتفاق دیگر با یک دولت دیگر افراطی در امریکا یک داستان جدید برای ما شروع شود. ما حتی دوران پس از تحریم را هم باید به گونهای زیرچشمی نگاه کنیم که ممکن است تحریمها برگردد. پس باید برنامهریزی ما هم به گونهای باشد که به صورت توأمان گویی تحریم ادامه دارد و هم اینکه تحریم برداشته شده است. یعنی این دو نگاه باید در کنار هم قرار گیرد. حتی اگر تهدیدی هم نباشد، ممکن است در هر لحظه امریکا تصمیم به تحریم بگیرد. پس باید همیشه مواظب و آماده و محتاط بود علی رغم اینکه تجارت آزاد در برنامه هم باشد. پس ما فرض کنیم بعد از برداشتن تحریمها چیزی که اتفاق میافتاد، چیست. یعنی ایران بعد از تحریم چه وضعیتی خواهد داشت. ایرانی که در حال حاضر میتواند صادرات نفتش را ادامه دهد و پول آن برگردد. اگر تجارت راه بیفتد، یعنی آن چیزهایی که به ما نمیفروختند الان به ما میفروشند و تجارت خواهند کرد. پس مشکل است فرض کنیم تأمین قطعات و لوازم یدکی برطرف میشود. آنچه که باید برای آن برنامهریزی کنیم، ارز حاصل از این قضیه است. این ارز را باید تخصیص بدهیم. یعنی اینکه آیا باید اجازه دهیم هر فردی هر کالایی خواست وارد کند یا اینکه به صادرکننده ارز بدهیم که تولیدکننده ارزش را بگیرد، تولیداتش را انجام دهد و صادرات کننده هم با اختلاف نرخ ارز تصمیم به صادرات بگیرد. این بخش به برنامهریزی احتیاج دارد، با این توضیح که هم برنامهای وجود داشته باشد که تولید داخل را به عنوان اولویت قرار بدهد و یکدفعهای در واردات را باز نکند. حالا میتوانند از طریق تولید مشترک یا مونتاژ یا بعداً ساخت داخلی همکاری ادامه پیدا کند. خودروسازها که نباید به این راحتی بتوانند در کشور ما نمایشگاه بزنند. باید این گونه باشد نخست آن را مونتاژ و بعداً داخلی سازی کنیم و پس از آنکه مصرف داخل تأمین شد، صادرات داشته باشیم. مثلاً صادرات به کشورهای اطراف نباید بدون برنامهریزی باشد. ضروری است در این گونه مباحث وزارت خارجه هم حضور داشته باشد یا مثلاً موضوع «اف ای تی اف» باید از طرف ایران حل شده باشد که ما این پیشفرض را داشته باشیم که ساختها و زیربناهای اقتصادی باید چگونه باشند. باید حتماً وزن سیاست جایگزینی واردات بیشتر باشد یعنی اینکه جهش تولید وزن بیشتری داشته باشد و واردات را آزاد نکنیم اما به شرط اینکه هم بتواند قیمتها را کاهش دهد و هم تولید مشترک انجام دهیم. همچنین باید در این زمینه به بخش کشاورزی اهمیت داد. نهاده های دامی در حال حاضر بیشترین مشکل را ایجاد کرده است. یعنی بخش کشاورزی باید به خودکفایی برسد، دانشگاهها را تقویت کنیم و بتوانیم از مراکز پژوهشی و تولیدی در داخل شعبه بزنیم. من مطمئنم که ممکن است موضوع تحریمها دوباره برای ایران اتفاق بیفتد و موضع امریکا عوض شود. پس باید آمادگی این را داشته باشیم که اقتصادی تابآور داشته باشیم.
اقتصاد نقطه ضعف ماست
مجیدرضا حریری
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
مسائل اقتصادی و تصمیم برای زیرساختهای آن در مواقع بحران تابعی از سیاست است. در واقع اینکه ما چرا باید خودمان را در معرض تحریم قرار بدهیم هم یک بحث دیگر است. برای یک اقتصاد هرچقدر هم که پایههای قوی داشته و توانمند باشد، هر فشار بیرونی میتواند در عملکرد آن سیستم اختلال و ناامنی ایجاد کند. در نتیجه در وهله نخست باید به سمتی حرکت کنیم که با تحریم مواجه نشویم، اما از آنجایی که همه امور دنیا و سازوکار آن در اختیار ما نیست و حتی این امکان هم وجود دارد که به صورت مجدد هم این اتفاق برایمان بیفتد و بخشی از دنیا بخواهند یکسری موانع را به وجود بیاورند، الان این سؤال مطرح است که چرا هر کس با ما دعوا دارد نخست دست روی اقتصادمان میگذارد؟ میتوان به این سؤال این گونه پاسخ داد که نقطه ضعف کشورداری و حکومتداری ما اقتصاد است چراکه نسبت به سایر حوزهها در اقتصاد ضعف داریم و تقریباً همه میدانند که اگر بخواهند با ما برخورد نظامی بکنند هم زیرساختهای نظامیمان به شکلی است که مقاومت کنیم و هم یک روحیه جمعی و حمیت و غیرت جمعی علیه متجاوزین داریم. در تاریخ ما کاملاً مشهود است که هر وقت خواسته شده به کشورمان تجاوز شود علی رغم سلایق مختلف سیاسی همه با هم علیه متجاوز و کسی که حمله نظامی کرده است، متحد شدهایم. اما چرا در اقتصاد این اتفاق نمیافتد. برای اینکه اقتصاد ما بدون زیرساخت و بدون این حمیت و غیرت ملی است. در اقتصاد ما نه زیرساخت قوی وجود دارد و نه ابزارهای قوی در اختیار داریم. فاقد برنامههای منظم اقتصادی هم هستیم و مهمتر از همه همت جمعی هم در این زمینه نداریم. وقتی بحث اقتصادی شروع میشود هر کس میخواهد گلیم خودش را از آب بکشد و به فکر منافع خودش هست. در نتیجه این را دنیا میداند که هر کسی با ما مشکل دارد و با ما دعوایش میشود نخستین کاری که میکند این است گلوی اقتصاد ما را فشار میدهد چون میداند نقطه ضعف ما هست و میتواند بر ما تأثیر بگذارد. ما باید به سمتی برویم که اقتصاد تهدید ناپذیر داشته باشیم و شکنندگی آن در مقابل دیگر گزینهها کمتر شود. باید علاوه بر اینکه به دنبال قوی کردن زیرساختهای اقتصادمان هستیم ضرورت دارد برای نقاطی که به لحاظ علمی راه حل دارد مانند وابستگی به تک محصولی بودن یعنی نفت و مشتقات نفتی چارهاندیشی کنیم. ما به این رویکرد احتیاج داریم که همه مردم همان طور که مرز وطن برایشان مهم است چون میدانند به این آب و خاک تعلق دارند، باید در اقتصاد هم به این نقطه برسند. یعنی باید همه مردم فکر کنند که این اقتصاد مال خودشان است نه یک عدهای که میخورند و میبرند و چپاول میکنند و این مردم هیچ کاره هستند. مشارکت مردم در حوزه اقتصاد و کنار کشیدن دولت و نهادهای حاکمیتی از اقتصاد جایی است که میتواند منجر به همت ملی در اقتصاد شود. الان مردم مینشینند و با هم میگویند که پتروشیمی فلان جا تحریم شد پس وقتی که یک پتروشیمی یا نفت ایران تحریم میشود و یا فلان صنعت مس یا فولاد تحریم میشود در معیشت مردم اثر دارد و حتماً زندگی مردم سختتر میشود. اما چون مردم خودشان را صاحب آن نفت و پتروشیمی و آن فولاد نمیدانند، میگویند به ما چه ربطی دارد اگر امریکا هم تحریم نمی کرد سودش در جیب شخص دیگری میرفت یا اگر مثلاً بازرگانی یا پتروشیمی تحریم نمیشد، درگیر فساد میشد.
بی تفاوتی مردم نسبت به تحریم و کار اقتصادی که اصلاً هم تقصیر مردم نیست به این دلیل اتفاق میافتد که مردم در اقتصاد سهیم نیستند، پس براحتی میتوان در اقتصاد ما دست انداخت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه