پاسخ واعظی به منتقدان سیاست های ارزی دولت:
اقتصاد را از عینک سیاسی نبینید
گروه سیاسی/ سیاسیون منتقد دولت چه نگاهی به اقتصاد دارند؟ آنان اقتصاد را ابزاری در خدمت به خود میخواهند یا وسیلهای برای تأمین نیازهای مردم؟ هجمههای برخی طیفها علیه لایحه بودجه و ابراز نگرانی آشکار آنان نسبت به بهبود بازار ارز، نشان میدهد این عده نگاه ابزاری به اقتصاد دارند. آنان اقتصاد را در خدمت سیاستهای خود میخواهند، نه اینکه زمینهای و وسیلهای برای بهبود معیشت و زیست ایرانیان شود. این نگاه سیاسی به اقتصاد، همان نکتهای است که روحانی از ابتدای فعالیت خود آن را تقبیح کرد. او دی ماه 1393 در کنفرانس اقتصاد ایران گفت: «سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد... اقتصاد ما تا چه زمانی به سیاست یارانه بدهد؟ هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه میدهد. یک دهه این رابطه را به عکس کنیم. یک دهه امتحان کنیم، از سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم و ببینیم مردم، زندگی، معیشت و اشتغال جوانهایشان چگونه خواهد شد؟»
شواهد حاکی است که امروز نه تنها رابطه یارانه دادن اقتصاد به سیاست، به نفع اقتصاد معکوس نشده است، بلکه بر شدت این رویکرد ناصواب افزوده شده است. وقتی غلامعلی حدادعادل، از گشایش معادلات پولی و مالی ایران با جهان ابراز نگرانی میکند و میگوید «بعید نیست مقداری ارز را آزاد کنند... قیمت ارز و سکه پایین بیاید تا مردم به یک سمت و سو بروند» یعنی خواستار سوبسید اقتصاد به جریان سیاسی مطلوب اوست. البته با این توضیح که این بار، سوبسید مورد انتظار او معکوس است. یعنی این طیف، سیاست مطلوب خود را نه در بهبود اقتصاد، بلکه در تنگتر شدن معیشت مردم میجویند تا در نبود برنامه قابل عرضه به مردم در ایام انتخابات، با رویکرد سلبی مشکلات موجود را بهانهای برای انتقاد از رقبای انتخاباتی کنند.
این رویکرد با اعمال تغییرات پوپولیستی در لایحه بودجه دولت تکمیل شده است. زیرا کمیسیون تلفیق تا اینجای کار اغلب تغییراتی را در بودجه اعمال کرده است که هدف از آن، چیزی جز کسب وجهه کوتاه مدت سیاسی، آن هم به قیمت نابودی منافع بلندمدت ملی نیست. دو برابر کردن یارانهها یا مجاز شمردن کشت برنج در استانهایی که با کمبود آب روبهرو هستند، بخشی از این تغییرات است.
ابراز نگرانی حدادعادل نسبت به بهبود بازار ارز و تبادلات مالی و بانکی ایران با جهان، آشکارتر از آن بود که بتوان نیات نهفته در آن را کتمان کرد. بویژه اینکه این اظهار نظر پس از تکذیب ادعای مشابه از سوی سخنگوی دولت بیان شد. پیش از حدادعادل، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس بنابر «شنیدههای» خود اعلام کرد «ما منابع ارزی داریم، بعضاً این منابع ارزی برای روی کار آمدن بایدن حفظ شده است که با تزریق منابع ارزی قیمت ارز برای چند ماه تا 11 هزار تومان کاهش یابد.» سخنگوی دولت ابتدا اظهارات قاضیزاده را تکذیب و تشریح کرد که کاهش قیمت ارز، به خاطر آزادشدن منابع ایران در بانکهای خارجی و متعادل شدن انتظارات مردم نسبت به بازار است. اما وقتی پس از این تکذیب، این ادعا بار دیگر، اما این بار از سوی حدادعادل تکرار شد، تعجب سخنگوی دولت را به دنبال داشت، تعجبی که نشان میداد آنچه پشت این اظهارنظرها نهفته است، دغدغههای سیاسی است، نه رویکردهای اقتصادی. چنانکه ربیعی، پس از تکرار ادعای قاضی زاده هاشمی از سوی حدادعادل، گفت: «برای فهم شرایط این روزهای بازار ارز نیاز به دانش تخصصی اقتصاد و بودجهریزی سنجیده نیست. هر فردی در کف بازار متوجه میشود که با نبودن ترامپ، شکست فشار حداکثری و فرو ریختن تحریمها قیمت شکننده و کاذب ارز و سکه به سمت تعادل و قیمت اصلی خود نزدیک خواهد شد.» اما چرا این عده نمیخواهند به واقعیتهای اقتصادی تن بدهند و همچنان به اقتصاد، از دریچه رقابتهای سیاسی نگاه میکنند؟ شاید یک پاسخ، همان چیزی باشد که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری درباره حدادعادل گفت: اقتصاددان نیستند. اظهار نظری که میتوان آن را دعوتی برای سپردن اقتصاد به اقتصاددانان و خارج کردن آن از سیطره سیاست دانست.
واعظی: سیاسی کردن اقتصاد جفا در حق دولت است
واعظی در گفتوگو با «برنا» درباره اظهارات حدادعادل گفت: «هیچ اقتصاددانی چنین حرفی را تأیید نمیکند، حدادعادل دوست عزیز من است و برای او احترام قائلم، اما او را به عنوان یک اقتصاددان نمیشناسم.»
او سپس برای دوست خود، دلایل اقتصادی و ناشی از مناسبات جهانی بهبود نسبی بازارهای داخلی را این طور تشریح کرد: «زمانی که شرایط بینالمللی تغییر پیدا کرده و فشارها از ایران کاسته شده و شخصی از همان اوایل کاندیداتوری خود اعلام کرد که به برجام باز میگردد و سیاستهای ترامپ را محکوم میکند، مشخص است که این گونه مسائل بر شرایط کشور تأثیرگذار است و انتظارات مثبت در کشور به وجود میآید.»
رئیس دفتر رئیس جمهوری با بیان اینکه «مردم ما فهیم هستند و این مسائل را درک میکنند» اضافه کرد: «از 4 نوامبر تاکنون که انتخابات امریکا انجام شده صادرات نفتی و غیر نفتی کشور روانتر شده است و ارز بیشتری وارد کشور شده، همچنین ایران امکان دسترسی به پولهای مسدود شده خود را یافته است. در شرایطی که ارز بیشتری وارد کشور شده و بانک مرکزی به منابع ارزی بیشتری دسترسی دارد، بازار به سمت تعادل میرود.»
او با تکیه بر این شواهد و قرائن کاملاً اقتصادی، تأکید کرد: «به دنبال این هستیم که ارز به تعادل برسد. این موضوع اصلاً سیاسی نیست. اینکه دوستان میخواهند هر چیزی را سیاسی کنند، جفا در حق دولت است.»
اما برخلاف تأکید واعظی، دوستان مورد اشاره او، به هر چیزی، حتی بودجه هم نگاه سیاسی دارند. و این درحالی است که به تأکید روحانی «زندگی و معیشت مردم، تولید کشور، صادرات و واردات و اقتصاد به بودجه مربوط میشود، بودجه جای ادبیات غیر اقتصادی و غیر کارشناسی و حرفهای سیاسی نیست.» او در سخنان اول بهمن ماه خود در دولت، با اشاره به سابقه 27 ساله فعالیت در دولت و مجلس، اضافه کرد: «در طول این سالها برای نخستین بار است که چنین ادبیاتی را درمورد لایحه بودجه میبینم و اظهار نظرها امسال متفاوت با همه سالهای گذشته بوده است، دلیل آن چیست و چرا؟»
روحانی در همین جلسه گفت «من بلد هستم به همه شعارها پاسخ دهم، اما مردم چنین چیزی را از ما نمیخواهند، مردم بودجه خوب و زندگی و معیشت بهتر میخواهند.» بنابراین، بازهم میتوان پرسش روحانی را تکرار کرد که چرا امسال اظهارنظرها با همه سالهای گذشته متفاوت بوده است؟ پاسخ شاید همان چیزی است که روحانی در سال 93 گفت: «سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد...» گویا منافع جناحی معطوف به رقابت پیش روی 1400 سبب شده که جریان مخالف دولت همچنان در فکر میوهچینی سیاسی از باغ اقتصاد و معیشت مردم باشند. باغی که البته به نظر میرسد بی باری و ویرانی آن بیشتر به مذاق سیاسیون بی اطلاع از اقتصاد خوش میآید.
شواهد حاکی است که امروز نه تنها رابطه یارانه دادن اقتصاد به سیاست، به نفع اقتصاد معکوس نشده است، بلکه بر شدت این رویکرد ناصواب افزوده شده است. وقتی غلامعلی حدادعادل، از گشایش معادلات پولی و مالی ایران با جهان ابراز نگرانی میکند و میگوید «بعید نیست مقداری ارز را آزاد کنند... قیمت ارز و سکه پایین بیاید تا مردم به یک سمت و سو بروند» یعنی خواستار سوبسید اقتصاد به جریان سیاسی مطلوب اوست. البته با این توضیح که این بار، سوبسید مورد انتظار او معکوس است. یعنی این طیف، سیاست مطلوب خود را نه در بهبود اقتصاد، بلکه در تنگتر شدن معیشت مردم میجویند تا در نبود برنامه قابل عرضه به مردم در ایام انتخابات، با رویکرد سلبی مشکلات موجود را بهانهای برای انتقاد از رقبای انتخاباتی کنند.
این رویکرد با اعمال تغییرات پوپولیستی در لایحه بودجه دولت تکمیل شده است. زیرا کمیسیون تلفیق تا اینجای کار اغلب تغییراتی را در بودجه اعمال کرده است که هدف از آن، چیزی جز کسب وجهه کوتاه مدت سیاسی، آن هم به قیمت نابودی منافع بلندمدت ملی نیست. دو برابر کردن یارانهها یا مجاز شمردن کشت برنج در استانهایی که با کمبود آب روبهرو هستند، بخشی از این تغییرات است.
ابراز نگرانی حدادعادل نسبت به بهبود بازار ارز و تبادلات مالی و بانکی ایران با جهان، آشکارتر از آن بود که بتوان نیات نهفته در آن را کتمان کرد. بویژه اینکه این اظهار نظر پس از تکذیب ادعای مشابه از سوی سخنگوی دولت بیان شد. پیش از حدادعادل، امیرحسین قاضی زاده هاشمی، نایب رئیس مجلس بنابر «شنیدههای» خود اعلام کرد «ما منابع ارزی داریم، بعضاً این منابع ارزی برای روی کار آمدن بایدن حفظ شده است که با تزریق منابع ارزی قیمت ارز برای چند ماه تا 11 هزار تومان کاهش یابد.» سخنگوی دولت ابتدا اظهارات قاضیزاده را تکذیب و تشریح کرد که کاهش قیمت ارز، به خاطر آزادشدن منابع ایران در بانکهای خارجی و متعادل شدن انتظارات مردم نسبت به بازار است. اما وقتی پس از این تکذیب، این ادعا بار دیگر، اما این بار از سوی حدادعادل تکرار شد، تعجب سخنگوی دولت را به دنبال داشت، تعجبی که نشان میداد آنچه پشت این اظهارنظرها نهفته است، دغدغههای سیاسی است، نه رویکردهای اقتصادی. چنانکه ربیعی، پس از تکرار ادعای قاضی زاده هاشمی از سوی حدادعادل، گفت: «برای فهم شرایط این روزهای بازار ارز نیاز به دانش تخصصی اقتصاد و بودجهریزی سنجیده نیست. هر فردی در کف بازار متوجه میشود که با نبودن ترامپ، شکست فشار حداکثری و فرو ریختن تحریمها قیمت شکننده و کاذب ارز و سکه به سمت تعادل و قیمت اصلی خود نزدیک خواهد شد.» اما چرا این عده نمیخواهند به واقعیتهای اقتصادی تن بدهند و همچنان به اقتصاد، از دریچه رقابتهای سیاسی نگاه میکنند؟ شاید یک پاسخ، همان چیزی باشد که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری درباره حدادعادل گفت: اقتصاددان نیستند. اظهار نظری که میتوان آن را دعوتی برای سپردن اقتصاد به اقتصاددانان و خارج کردن آن از سیطره سیاست دانست.
واعظی: سیاسی کردن اقتصاد جفا در حق دولت است
واعظی در گفتوگو با «برنا» درباره اظهارات حدادعادل گفت: «هیچ اقتصاددانی چنین حرفی را تأیید نمیکند، حدادعادل دوست عزیز من است و برای او احترام قائلم، اما او را به عنوان یک اقتصاددان نمیشناسم.»
او سپس برای دوست خود، دلایل اقتصادی و ناشی از مناسبات جهانی بهبود نسبی بازارهای داخلی را این طور تشریح کرد: «زمانی که شرایط بینالمللی تغییر پیدا کرده و فشارها از ایران کاسته شده و شخصی از همان اوایل کاندیداتوری خود اعلام کرد که به برجام باز میگردد و سیاستهای ترامپ را محکوم میکند، مشخص است که این گونه مسائل بر شرایط کشور تأثیرگذار است و انتظارات مثبت در کشور به وجود میآید.»
رئیس دفتر رئیس جمهوری با بیان اینکه «مردم ما فهیم هستند و این مسائل را درک میکنند» اضافه کرد: «از 4 نوامبر تاکنون که انتخابات امریکا انجام شده صادرات نفتی و غیر نفتی کشور روانتر شده است و ارز بیشتری وارد کشور شده، همچنین ایران امکان دسترسی به پولهای مسدود شده خود را یافته است. در شرایطی که ارز بیشتری وارد کشور شده و بانک مرکزی به منابع ارزی بیشتری دسترسی دارد، بازار به سمت تعادل میرود.»
او با تکیه بر این شواهد و قرائن کاملاً اقتصادی، تأکید کرد: «به دنبال این هستیم که ارز به تعادل برسد. این موضوع اصلاً سیاسی نیست. اینکه دوستان میخواهند هر چیزی را سیاسی کنند، جفا در حق دولت است.»
اما برخلاف تأکید واعظی، دوستان مورد اشاره او، به هر چیزی، حتی بودجه هم نگاه سیاسی دارند. و این درحالی است که به تأکید روحانی «زندگی و معیشت مردم، تولید کشور، صادرات و واردات و اقتصاد به بودجه مربوط میشود، بودجه جای ادبیات غیر اقتصادی و غیر کارشناسی و حرفهای سیاسی نیست.» او در سخنان اول بهمن ماه خود در دولت، با اشاره به سابقه 27 ساله فعالیت در دولت و مجلس، اضافه کرد: «در طول این سالها برای نخستین بار است که چنین ادبیاتی را درمورد لایحه بودجه میبینم و اظهار نظرها امسال متفاوت با همه سالهای گذشته بوده است، دلیل آن چیست و چرا؟»
روحانی در همین جلسه گفت «من بلد هستم به همه شعارها پاسخ دهم، اما مردم چنین چیزی را از ما نمیخواهند، مردم بودجه خوب و زندگی و معیشت بهتر میخواهند.» بنابراین، بازهم میتوان پرسش روحانی را تکرار کرد که چرا امسال اظهارنظرها با همه سالهای گذشته متفاوت بوده است؟ پاسخ شاید همان چیزی است که روحانی در سال 93 گفت: «سالها و دهههاست که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد...» گویا منافع جناحی معطوف به رقابت پیش روی 1400 سبب شده که جریان مخالف دولت همچنان در فکر میوهچینی سیاسی از باغ اقتصاد و معیشت مردم باشند. باغی که البته به نظر میرسد بی باری و ویرانی آن بیشتر به مذاق سیاسیون بی اطلاع از اقتصاد خوش میآید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه