تعزیه‌ بانوی آب‌ها


محسن  بوالحسنی
خبرنگار
آیین تعزیه در ایران، یکی از کهن‌ترین آیین‌های نمایشی است که ریشه در تاریخ و قلب و حافظه ملت ایران دارد و هنوز که هنوز است به رغم زندگی‌های امروزی، هر جا که تعزیه‌ای برپا باشد، مردم دور آن حلقه می‌زنند و به ذکر مصائب ائمه اطهار گوش می‌کنند، چه این مصائب در روایت مظلومیت و شهادت امام حسین و یاران باوفایش در کربلا باشد و چه ذکر شهادت دختر رسول خدا، حضرت فاطمه زهرا (س). چند سال پیش بود که در ایام فاطمیه از خیابان منیریه می‌گذشتم. گوشه‌ای عده‌ای جمع شده  و حلقه‌ای زده بودند دور بازیگرانی که هر کدام با لباسی که بر تن داشتند مشخص بود ایفاگر نقشی هستند و تاریخ، تاریخ شهادت حضرت فاطمه بود که از زبان آنها  که برخی‌شان اشقیا بودند روایت می‌شد؛ در آن مجلس، واقعه از بعد رحلت پیامبر روایت می‌شد و بی‌تابی‌های دختر بعد از رحلت پدرشان. شبیه‌خوان که نقش حضرت را بازی می‌کرد در فراق پدر می‌گریست و مردم مدینه از زاری‌ها و سوگواری‌های بانوی آب، گلایه می‌کردند و از حضرت علی می خواستند که به فاطمه بگوید شبانه‌روز در سوگ پدر گریه نکند چون آرامش اهل مدینه را به هم زده است؛ در بخشی دیگر از این تعزیه حضرت زهرا (س) از بلال می‌خواهد اذان بگوید تا در متن قدسی اذان نام پدر را بشنود تا بلکه آرام شود. در این تذکره گریزی داستانی به واقعه عاشورا و آن‌چه بر سر نازنین فرزند حضرت فاطمه و حضرت علی می‌آید زده می‌شود و بعد از این تعزیه به نقطه اوج داستانی خود می‌رسد. بانوی دو عالم، از کنیز خود «فضه »می‌خواهد که کافور و کفن برای ایشان مهیا کند و وقتی بقچه حاوی کفن آماده می شود حضرت خطاب به فضه می‌گوید: « ای به تن رخت غم و محنت من/ ای مبارک کفن ای خلعت من/ بوی جان از تو رسد ای کفنم/ زیر خاکی تو به تن پیرهنم / مشعل محفل تاریک منی/ همه دورند و تو نزدیک منی» نمایش ادامه پیدا می‌کند و در جمعی سوگوار که دور تعزیه‌خوان‌ها حلقه زده‌اند می‌بینیم که امام حسن(ع )و امام حسین (ع) که از مکتب خانه می آیند و از اینکه مادرشان کفن تهیه کرده سر در گریبان می‌برند. حضرت، دختر خود زینب را صدا می‌زند و گفت‌وگویی عجیب و تاثیرگذار با او برقرار می‌کند. در این گفت‌وگو حضرت فاطمه گزارش و پیش‌بینی کاملی از واقعه عاشورا ارائه می‌دهد و بعد از این، فرشته‌ای برای بردن حضرت می‌آید این شعری است که بر زبان فرشته خطاب به حضرت فاطمه خوانده می‌شود: «بگیر این سیب از دستم تو بو کن / به سوی گلشن فردوس رو کن.» در برخی از شبیه‌ نامه‌هایی که در شهرها و روستاهای مختلف هنوز که هنوز است اجرا می‌شود، حتی در روایت‌های ظهر عاشورا حضرت فاطمه(س) نیز حضور دارد و در عالم رؤیا به خواب امام حسین(ع) و حضرت زینب می‌آید و با آن‌ها حرف می‌زند. مردمی که دور بساط تعزیه جمع شده‌ بودند تا آخرین لحظه، صحنه را ترک نکردند و با دستمالی بر چشم از اشک، در پایان نمایش، هر کس به راه خود رفت تا در زندگی روزمره غرق شود ،اما هر آنچه دید و شنید را در گوشه‌ای از قلب خود حفظ کرد تا لحظه پایان؛ برای دیدن این تعزیه می‌توانید به آپارات مراجعه کنید و در روزهایی که کرونا و آلودگی هوا همه را خانه نشین کرده است دل خود را سبک کنید. در سایت تیوال هم تعزیه «یاس کبود» به نویسندگی و کارگردانی عرفان پورمحمدی به نمایش گذاشته شده است که گذری است به تمام دردهایی که حضرت زهرا در طول عمر خودش کشیده است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7543/19/566520/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها