گپ و گفتی با اسماعیل امینی، استاد دانشگاه و پژوهشگر درباره ادبیات دینی
قهرمانان دینی را گاهی میتوان بین مردم عادی یافت
مریم شهبازی
خبرنگار
«اینکه ادبیات دینی را تنها به تألیف آثاری درباره پیامبران و ائمه یا از سویی مناسک و اتفاقات تاریخی محدود بدانیم تصور اشتباهی است. نوشتن درباره آن نانوایی که کاغذی روی دیوار چسبانده که:«اگر پول همراه خودت نیاوردهای صلواتی بردار» یا رانندهای که بهرغم گرفتاریهای مالی از خیر کرایه بعضی مسافرانش میگذرد چیزی جز ادبیات دینی است؟ خب اینها به اصول دینی عمل کردهاند و آثاری که با چنین محتوایی هم در این زمره قرار میگیرد.» این چند سطری که خواندید گفتههای اسماعیل امینی، استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبیات و شاعر است که تأکید دارد به برخی بازنگریها در نگاهمان به این بخش از ادبیات نیاز داریم.
خلق آثاری برآمده از موضوعات دینی اتفاق تازهای نیست؛ آنچنان که بخش قابلتوجهی از ادبیات کلاسیک فارسی هم تحت تأثیر آن خلق شده است. هرچند که به گفته اسماعیل امینی به نظر میرسد نویسندگان و شاعران باید با نگاهی تازه و متناسب با مخاطبان امروز به سراغ این بخش از ادبیات بروند. او در همین زمینه به «ایران» میگوید: «برخی تعریفهای ما از ادبیات دینی به قدری بازنگری نیاز دارد؛ متأسفانه اغلب ما تصور میکنیم تنها داستانها و اشعاری دینی محسوب میشوند که بهوضوح درباره مسائل و شخصیتهای مرتبط با آن صحبت میکنند. در همین حین اگر اثری مرتبط با مهربانی یا زیباییهای جهان یا حتی رفتار انسانی نوشته شده باشد آن را اثر دینی به شمار نمیآوریم.»
این پژوهشگر ادبیات نهتنها ادبیات دینی، بلکه دیگر مضامینی را که به قصد اشاعه عمومی نوشته میشوند وقتی موفقتر میداند که غیرمستقیم عرضه شوند و میگوید: «اغلب اوقات ناتوانیمان در جذب مخاطب را به حساب این میگذاریم که آنقدر از فلان موضوع گفته و نوشتهشده که جامعه اشباعشده، عقیدهای که با آن موافق نیستم. همین امروز هم نویسندگان و شاعران جوان بسیاری هستند که با نگاهی مبتکرانه به سراغ خلق آثاری با چنین کارکردهایی میروند.»
او معتقد است که میتوان دایره تعریف این بخش از ادبیات را قدری گستردهتر کرد، چراکه مواردی همچون رفتارهای منطبق بر اخلاق، انساندوستی و... همگی انعکاسی از تعالیم دینی هستند. امینی ادامه میدهد:«در اغلب مواردی که اهالی ادبیات بهدنبال انتقال مضامین موردنظر خود به مخاطبان هستند انتقال غیرمستقیم تأثیر بیشتری دارد. درباره مسائل دینی هم اینگونه است و اگر به شکل صحیحی منتقل شود اتفاقاً خواهان زیادی هم دارد، چراکه نمیتوان کسی را پیدا کرد که به فرض از اخلاقمداری یا مهربانی خوشش نیاید!»
امینی در پاسخ به اینکه با چه راهکارهایی میتوان نسل امروز را بیشازپیش متوجه ادبیات دینی کرد، ادامه میدهد:«برای پاسخ این سؤال قبل از اهالی کتاب باید به سراغ مسئولان آموزشی و حتی مدیران رسانهها رفت. حتی اگر فرض کنیم تمام آثار مذکور با سطح کیفی و محتوای استاندارد نوشته میشود تا قبل از آنکه جذابیت مطالعه به مخاطبان چشانده شود نمیتوان انتظار استقبال آنان از هیچ کتابی را داشت. بنابراین در وهله نخست باید ضرورت کتابخوانی و شیرینی آن را به مردم نشان داد و بعد از آن به سراغ ایجاد جذابیت بیشتر در داستانها و شعرهای دینی رفت.»
توصیه این فعال عرصه ادبیات به نویسندگان و شاعران جوانی که خواهان خلق آثاری با مضامین دینی هستند مطالعه بسیار است؛ توصیهای که درباره دیگر حوزهها هم صادق است. او میگوید: «نکتهای که به آن اشاره میکنم تنها برای جوانها نیست و سن و سال دارترهایی نظیر خود من را هم شامل میشود؛ اینکه کتاب زیاد بخوانند، چراکه دانستههای بسیار در نوشتهها و سرودههای صاحب اثر سرریز میشود و کار ارزشمندی پیش روی مخاطبان قرار میگیرد. متأسفانه برخی نویسندگان در حالی به سراغ این حوزه میروند که حتی مهمترین آثار دینیمان را آنطور که باید نخواندهاند. از سوی دیگر تقسیمبندیهای گذشته را بازنگری کنند؛ فکر نکنند تنها وقتی کار ادبی-دینی کردهاند که درباره بزرگان دینی و رخدادهای تاریخی بنویسند.»
از مواردی که طی دهههای اخیر در حوزههایی همچون ادبیات دینی به آنها نقد وارد شده بحث رواج سفارشینویسی بهعنوان عاملی منفی در ارتقای هرچه بیشتر این حوزه عنوان شده است. هرچند که نظر امینی نسبت به ذات سفارشینویسی برای هیچ حوزهای منفی نیست. او میگوید: «سفارشینویسی به ذات خود اتفاق بدی نیست؛ آنچنان که خیلی از آثار ماندگار در عرصه ادبیات و همچنین هنر جهان از این طریق خلق شده و به یادگار ماندهاند.»
بااینحال به نوشتهها و سرودههای جوانان امیدوار است و تأکید دارد در همین شرایط فعلی هم آثار بسیار خوب و ارزشمندی منتشر میشود. این نویسنده و شاعر ادامه میدهد:«از بهترین نمونههای آثاری که طی چند دهه اخیر با بهرهگیری از متون مقدسی همچون قرآن نوشته شدهاند میتوان به داستان راستان شهید مطهری اشاره کرد. بعید میدانم کسی این کتاب را بخواند و از آن لذت نبرد؛ اثری خواندنی که درعینحال تأثیر خوبی هم بر ذهن مخاطبان به جای میگذارد.»
اما نکتهای که در ابتدا هم به آن اشاره شد و اسماعیلی با تأکید دوبارهای از آن میگوید به برخی بیتوجهیهای فعالان این حوزه بازمیگردد؛ او میگوید: «در ارتباط با ادبیات دینی، رخدادهای دینی و نوشتن از بزرگانمان همه کاری نیست که از عهدهمان ساخته است؛ البته این بخش همه مهم است اما بارها درباره آن کارشده. نکتهای که گویا اغلبمان فراموش کردهایم این است که آیا در دوره حاضر هیچ کار دینی مهمی انجام نشده که بتوان بر اساس آن آثاری خواندنی خلق کرد؟ بهنظرتان آن رستورانداری که بخشی از غذای روزانه آشپزخانهاش را به مستمندان اختصاص میدهد کار دینی نکرده؟ جلوه تربیتهای دینی را میتوان میان خیلی از آدمهای معمولی پیدا کرد و در خلال اثری خواندنی عرضه کرد. اینهاست که تأکید دارم باید با بازبینی مجددی به سراغ آثار دینی برویم؛ همانقدر که به گذشته اهمیت میدهیم باید از امروز هم غافل نشویم و دین را به اتفاقات تاریخی و بزرگانمان محدود نکنیم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه