خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
یک افتضاح کامل برای امریکا
قرار شد دانفورد در مذاکراتش با مقامات نظامی ترکیه برای آنها کاملاً روشن کند که اصلاً دوست ندارد هیج نیروی نظامی ترکیه را در جنوب مرز ببیند. سپس به سناتور لیندسی گراهام تلفن کردم که موضوع را علنی نکند تا دیگران فرصت نکنند تأییدیه ترامپ را برگردانند. او پذیرفت که حرفی در این باره نزند و حتی اعلام آمادگی کرد که به خاطر روابط خوبش با اردوغان حاضر است به او تلفن و تأکید کند که از تصمیم ترامپ حمایت نماید. اما متأسفانه سارا سندرز سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید بدون انجام هماهنگیهای لازم با کسانی که از واقعیت ماجرا مطلع بودند، یک بیانیه مطبوعاتی صادر کرد و باعث شد سردرگمی زیادی به وجود بیاید. به همین دلیل ما مجبور شدیم توضیح دهیم که «چند صد نیرو» فقط مربوط به شمال شرق سوریه است نه منطقه التنف که در آنجا هم ما 200 نیرو یا حتی بیشتر خواهیم داشت. من باوجود سردرگمی به وجود آمده در میان رسانهها مخصوصاً سعی کردم ارقام خیلی دقیق و جزئیات بیشتر را فاش نکنم. همچنین دانفورد به من اطمینان داد که نگرانیهای به وجود آمده در فرماندهی مرکزی امریکا بهدلیل اعداد و ارقام متناقض و متضاد را خاموش کرده و آرامش برقرار است. وی گفت: «نگران نباشید هنوز ساختمان پنتاگون به نام شما است.»
به استثنای برخی دست اندازهای گاه و بیگاه در مسیر حرکت، این وضعیت شمال شرق سوریه تا زمان استعفای من از پست مشاور امنیت ملی بود. خلافت سرزمینی داعش حذف شد ولی تهدیدات تروریستهای وابسته به این گروه کاهشی نداشت. چشماندازها برای تشکیل یک نیروی ناظر چند ملیتی در منطقه حائل مرز ترکیه و سوریه رو به تیرگی میرفت ولی حضور نظامی امریکا در منطقه نیز ادامه مییافت و تعداد نیروهای ما در مناطق مختلف سوریه دور و بر یک هزار و 500 نفر در نوسان بود. وضعیت موجود تا کی میتوانست ادامه داشته باشد واقعاً بر کسی معلوم نبود اما دانفورد توانست این وضعیت را تا روز 30 ماه سپتامبر که پایان مدت خدمت وی بهعنوان رئیس ستاد مشترک ارتش بود، حفظ کند. دشمنیهای اردوغان بدون مواجهه با چالش جدی ادامه یافت، شاید بهدلیل وخیمتر شدن شرایط اقتصادی ترکیه و مشکلات سیاسی داخلی اردوغان، دیگر کسی بهدنبال کنترل دشمنیهای وی نبود. ترامپ (باوجود تأکیدات قبلی خودش) حاضر نشد بهدلیل خرید سامانههای دفاع هوایی اس 400 از روسیه، تحریمی را علیه ترکیه اعمال کند و در این زمینه حتی ابراز نگرانی و ناراحتی اعضای کنگره را نیز نادیده گرفت.
وقتی که ترامپ روز ششم اکتبر 2019 بالاخره جوش آورد و مجدداً دستور خروج نیروهای امریکایی را از سوریه صادر کرد، حدود یک ماهی میشد که من کاخ سفید را ترک کرده بودم. پیامد تصمیم ترامپ یک افتضاح کامل برای سیاست امریکا و همچنین اعتبار ما در سطح جهان بود. آیا اگر من بودم میتوانستم جلوی این پیامد فضاحت بار را مثلاً 9 ماه قبل بگیرم؟ واقعاً نمیدانم اما واکنش سیاسی منفی و بسیار قوی که ترامپ از سوی هر دو حزب دریافت کرد، کاملاً قابل پیشبینی و قابل توجیه بود. برای جلوگیری از وقوع چنین واکنشی برای بار دوم نیاز به کسی بود که بتواند جلوی اتوبوس در حال حرکت بایستد و یک پیشنهاد جایگزین را پیدا کند که ترامپ نیز آن را بپذیرد. به نظر میرسد که این اتفاق نیفتاد و چنین فردی پیدا نشد. البته بعد از خروج من از کاخ سفید خبرهای خوبی هم داشتیم؛ بعد از سالها تلاش، روز 26 اکتبر پنتاگون و سیا «ابوبکر البغدادی» رهبر گروه داعش را در یک عملیات شجاعانه حذف کردند.
قرار شد دانفورد در مذاکراتش با مقامات نظامی ترکیه برای آنها کاملاً روشن کند که اصلاً دوست ندارد هیج نیروی نظامی ترکیه را در جنوب مرز ببیند. سپس به سناتور لیندسی گراهام تلفن کردم که موضوع را علنی نکند تا دیگران فرصت نکنند تأییدیه ترامپ را برگردانند. او پذیرفت که حرفی در این باره نزند و حتی اعلام آمادگی کرد که به خاطر روابط خوبش با اردوغان حاضر است به او تلفن و تأکید کند که از تصمیم ترامپ حمایت نماید. اما متأسفانه سارا سندرز سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید بدون انجام هماهنگیهای لازم با کسانی که از واقعیت ماجرا مطلع بودند، یک بیانیه مطبوعاتی صادر کرد و باعث شد سردرگمی زیادی به وجود بیاید. به همین دلیل ما مجبور شدیم توضیح دهیم که «چند صد نیرو» فقط مربوط به شمال شرق سوریه است نه منطقه التنف که در آنجا هم ما 200 نیرو یا حتی بیشتر خواهیم داشت. من باوجود سردرگمی به وجود آمده در میان رسانهها مخصوصاً سعی کردم ارقام خیلی دقیق و جزئیات بیشتر را فاش نکنم. همچنین دانفورد به من اطمینان داد که نگرانیهای به وجود آمده در فرماندهی مرکزی امریکا بهدلیل اعداد و ارقام متناقض و متضاد را خاموش کرده و آرامش برقرار است. وی گفت: «نگران نباشید هنوز ساختمان پنتاگون به نام شما است.»
به استثنای برخی دست اندازهای گاه و بیگاه در مسیر حرکت، این وضعیت شمال شرق سوریه تا زمان استعفای من از پست مشاور امنیت ملی بود. خلافت سرزمینی داعش حذف شد ولی تهدیدات تروریستهای وابسته به این گروه کاهشی نداشت. چشماندازها برای تشکیل یک نیروی ناظر چند ملیتی در منطقه حائل مرز ترکیه و سوریه رو به تیرگی میرفت ولی حضور نظامی امریکا در منطقه نیز ادامه مییافت و تعداد نیروهای ما در مناطق مختلف سوریه دور و بر یک هزار و 500 نفر در نوسان بود. وضعیت موجود تا کی میتوانست ادامه داشته باشد واقعاً بر کسی معلوم نبود اما دانفورد توانست این وضعیت را تا روز 30 ماه سپتامبر که پایان مدت خدمت وی بهعنوان رئیس ستاد مشترک ارتش بود، حفظ کند. دشمنیهای اردوغان بدون مواجهه با چالش جدی ادامه یافت، شاید بهدلیل وخیمتر شدن شرایط اقتصادی ترکیه و مشکلات سیاسی داخلی اردوغان، دیگر کسی بهدنبال کنترل دشمنیهای وی نبود. ترامپ (باوجود تأکیدات قبلی خودش) حاضر نشد بهدلیل خرید سامانههای دفاع هوایی اس 400 از روسیه، تحریمی را علیه ترکیه اعمال کند و در این زمینه حتی ابراز نگرانی و ناراحتی اعضای کنگره را نیز نادیده گرفت.
وقتی که ترامپ روز ششم اکتبر 2019 بالاخره جوش آورد و مجدداً دستور خروج نیروهای امریکایی را از سوریه صادر کرد، حدود یک ماهی میشد که من کاخ سفید را ترک کرده بودم. پیامد تصمیم ترامپ یک افتضاح کامل برای سیاست امریکا و همچنین اعتبار ما در سطح جهان بود. آیا اگر من بودم میتوانستم جلوی این پیامد فضاحت بار را مثلاً 9 ماه قبل بگیرم؟ واقعاً نمیدانم اما واکنش سیاسی منفی و بسیار قوی که ترامپ از سوی هر دو حزب دریافت کرد، کاملاً قابل پیشبینی و قابل توجیه بود. برای جلوگیری از وقوع چنین واکنشی برای بار دوم نیاز به کسی بود که بتواند جلوی اتوبوس در حال حرکت بایستد و یک پیشنهاد جایگزین را پیدا کند که ترامپ نیز آن را بپذیرد. به نظر میرسد که این اتفاق نیفتاد و چنین فردی پیدا نشد. البته بعد از خروج من از کاخ سفید خبرهای خوبی هم داشتیم؛ بعد از سالها تلاش، روز 26 اکتبر پنتاگون و سیا «ابوبکر البغدادی» رهبر گروه داعش را در یک عملیات شجاعانه حذف کردند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه