تأملی در ادعای دیروز و خواست امروز مخالفان دولت
صنعت هستهای تعطیل هست یا نیست؟
روز گذشته با دستور رئیس جمهوری مصوبه مجلس با عنوان «قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» اجرایی و غنیسازی
20 درصدی شروع شد. دولت پیش از این مخالفت خود با این مصوبه را اعلام کرده و گفته بود که آن را برای مسیر دیپلماسی کشور مضر میداند. با این حال وقتی طرح مجلسیها تبدیل به قانون شد، آییننامههای اجرایی آن را تدوین و حالا آن را اجرایی کرده است.
گذشته از «قانونگرایی» دولت در این فقره، نکته دیگری که درخور توجه و البته تأمل است، تناقضگوییهای مخالفان دولت است. همانها که در طول چند سال گذشته و در مخالفت با برجام از بیان هیچ ادعا و تهمتی علیه دولت دریغ نکرده و بارها و بارها گفتند که صنعت هستهای کشور در دولت روحانی تعطیل شده است. این جریان فکری حالا اکثریت مجلس یازدهم را در اختیار دارد و معلوم نیست با آن پیشذهنیتی که چند سال آن را برجسته کردهاند چگونه دست به تهیه قانونی زدهاند که در حقیقت خلاف گفتههای گذشته خودشان است. اگر حرفها و ادعاهای آنها مبنی بر تعطیلی صنعت هستهای قرین صحت باشد، حالا چگونه دولت و سازمان انرژی اتمی را مکلف کردهاند که در فاصلهای اندک غنیسازی را به سطح 20 درصد برساند؟
پیش از این علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به همین دوگانه ناجور گفته بود: «میگویند آفتاب آمد دلیل آفتاب. همانطور که آقای کمالوندی هم در مجلس گفتند، در این قانون آمده که غنیسازی ۲۰ درصدی را فوراً آغاز کنید. هزار تا سانتریفیوژ آیآر ۶، هزارتا سانتریفیوژ آیآر ۲M، چنین و چنان. فلز اورانیوم. همه اینها را فوری انجام دهید. خب این از منظر برخی دوستان که میگفتند فاتحه فناوری صنعت هستهای خوانده شده است.
ما فاتحه را برای چه کسی میخوانیم؟ برای کسی که دیگر از دنیا رفته و قابلیت برگشتن به دنیا را ندارد. یا میگویند صنعت هستهای نابود شده است. یعنی هیچ اثر و آثاری از آن نمانده است. حالا چطور است که این خواسته مجلس از یک مرجعی که نابود شده و فاتحهاش خوانده شده و ارزش حیاتی ندارد خواستهاند که این کارها را به سرعت انجام دهد. این خودش برای ما یک فرصت است که مردم بزرگوار ما و افکار عمومی مطلع باشند که صنعت هستهای با نشاط جلو میرود و دلیلش هم همین قانون مجلس است.»
11 آذر هم که کلیات طرح مجلس به تصویب رسید، بهروز کمالوندی در صحن بهارستان در همین باره گفته بود: «یکی از نقاط فعال در کشور انرژی هستهای است. این در حالی است که بعضی چه آگاهانه و چه ناآگاهانه فعالیتهای هستهای را زیر سؤال میبرند. تمام مفادی که در این طرح وجود دارد، گویای قدرت و فعالیت هستهای کشور است. راکتور آب سنگین اراک و احیای قلب راکتور اتمی آن که میگفتند در قلب راکتور سیمان ریخته شده اشتباه است و برعکس قابل احیا است... این امکان را داریم که سانتریفیوژهای جدید هم نصب کنیم.»
با اجرایی شدن قانون مجلس از سوی دولت معلوم شده که فریادهای چندساله مخالفان دولت و ادعای تعطیلی صنعت هستهای، یا از سر ناآگاهی بوده یا از سر غرضورزی و همان نگاههای سیاسی- جناحی به مقولههای ملی که تندروها در تجربه کردن آن ید طولایی دارند. به هر روی حالا مخالفان دولت با این سؤال اساسی روبهرو هستند که افکار عمومی باید آن ادعاهای قبلیشان مبنی بر تعطیلی صنعت هستهای را باور کنند یا قانونی که تصویب کرده و اجرایی هم شده است؟!
20 درصدی شروع شد. دولت پیش از این مخالفت خود با این مصوبه را اعلام کرده و گفته بود که آن را برای مسیر دیپلماسی کشور مضر میداند. با این حال وقتی طرح مجلسیها تبدیل به قانون شد، آییننامههای اجرایی آن را تدوین و حالا آن را اجرایی کرده است.
گذشته از «قانونگرایی» دولت در این فقره، نکته دیگری که درخور توجه و البته تأمل است، تناقضگوییهای مخالفان دولت است. همانها که در طول چند سال گذشته و در مخالفت با برجام از بیان هیچ ادعا و تهمتی علیه دولت دریغ نکرده و بارها و بارها گفتند که صنعت هستهای کشور در دولت روحانی تعطیل شده است. این جریان فکری حالا اکثریت مجلس یازدهم را در اختیار دارد و معلوم نیست با آن پیشذهنیتی که چند سال آن را برجسته کردهاند چگونه دست به تهیه قانونی زدهاند که در حقیقت خلاف گفتههای گذشته خودشان است. اگر حرفها و ادعاهای آنها مبنی بر تعطیلی صنعت هستهای قرین صحت باشد، حالا چگونه دولت و سازمان انرژی اتمی را مکلف کردهاند که در فاصلهای اندک غنیسازی را به سطح 20 درصد برساند؟
پیش از این علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به همین دوگانه ناجور گفته بود: «میگویند آفتاب آمد دلیل آفتاب. همانطور که آقای کمالوندی هم در مجلس گفتند، در این قانون آمده که غنیسازی ۲۰ درصدی را فوراً آغاز کنید. هزار تا سانتریفیوژ آیآر ۶، هزارتا سانتریفیوژ آیآر ۲M، چنین و چنان. فلز اورانیوم. همه اینها را فوری انجام دهید. خب این از منظر برخی دوستان که میگفتند فاتحه فناوری صنعت هستهای خوانده شده است.
ما فاتحه را برای چه کسی میخوانیم؟ برای کسی که دیگر از دنیا رفته و قابلیت برگشتن به دنیا را ندارد. یا میگویند صنعت هستهای نابود شده است. یعنی هیچ اثر و آثاری از آن نمانده است. حالا چطور است که این خواسته مجلس از یک مرجعی که نابود شده و فاتحهاش خوانده شده و ارزش حیاتی ندارد خواستهاند که این کارها را به سرعت انجام دهد. این خودش برای ما یک فرصت است که مردم بزرگوار ما و افکار عمومی مطلع باشند که صنعت هستهای با نشاط جلو میرود و دلیلش هم همین قانون مجلس است.»
11 آذر هم که کلیات طرح مجلس به تصویب رسید، بهروز کمالوندی در صحن بهارستان در همین باره گفته بود: «یکی از نقاط فعال در کشور انرژی هستهای است. این در حالی است که بعضی چه آگاهانه و چه ناآگاهانه فعالیتهای هستهای را زیر سؤال میبرند. تمام مفادی که در این طرح وجود دارد، گویای قدرت و فعالیت هستهای کشور است. راکتور آب سنگین اراک و احیای قلب راکتور اتمی آن که میگفتند در قلب راکتور سیمان ریخته شده اشتباه است و برعکس قابل احیا است... این امکان را داریم که سانتریفیوژهای جدید هم نصب کنیم.»
با اجرایی شدن قانون مجلس از سوی دولت معلوم شده که فریادهای چندساله مخالفان دولت و ادعای تعطیلی صنعت هستهای، یا از سر ناآگاهی بوده یا از سر غرضورزی و همان نگاههای سیاسی- جناحی به مقولههای ملی که تندروها در تجربه کردن آن ید طولایی دارند. به هر روی حالا مخالفان دولت با این سؤال اساسی روبهرو هستند که افکار عمومی باید آن ادعاهای قبلیشان مبنی بر تعطیلی صنعت هستهای را باور کنند یا قانونی که تصویب کرده و اجرایی هم شده است؟!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه