دموکراسی کلمات
حمیدرضا شکارسری
شاعر و پژوهشگر
«یکیشان نیست» حاصل و حامل دموکراسی کلمات است. شعر سنتی ما عرصه مستبدی است که در آن تعداد معدودی کلمه حضور دارند. کلماتی که غالباً فضا را برای بیان مفاهیم عاشقانه و عارفانه فراهم میسازند. این کلمات در طول زمان دارای ظرفیت شاعرانگی میشوند و باقی کلمات را بهدلیل فقدان این ظرفیت به فضای شعر راه نمیدهند. شاعران بزرگ تاریخ ادبیات ما تا آنجا که توانستهاند با این دیکتاتوری کلمات جنگیدهاند اگر چه در کل به این وضعیت تن دادهاند.
از مهمترین مزیتهای شعر نو نزدیکی تدریجی شعر به نوعی دموکراسی کلمات بود. البته این نیاز به بررسی و پژوهشی دقیق دارد که آیا ورود کلمات نو، فضایی عینی و جزءنگر را به شعر نو ارزانی داشت یا نگاه جزءنگر و عینیگرای شاعران نوگرا زمینه را برای ورود کلمات نو و بیسابقه به شعر فراهم کرد. حاصل کار اما در هرصورت دموکراسی کلمات در شعر بود. «یکیشان نیست» مجموعه شعری است که از نتایج سحر این دموکراسی است.
تراکم تصاویر و ایماژهای نو و بدیع، در فضاهایی آشنا و ناآشنا، حاصل این دموکراسی است. در این مجموعه نه تنها حضور کلمات روزمره و بدون ظرفیت شعری را به کرات شاهد هستیم بلکه تصاویر و مضامین شعری هم از همین رو با طراوت و تازگی همراهند. این شعر را ببینید:
مور!/ سیزیفی کوچک بر دیوار!
فراروی شاعر از نگاههای تکراری و بعضاً پندآموز به مورچه، که آن را به کلیشه تبدیل کرده بود، این موجود را به موجودی تازه کشف شده تبدیل کرده است. در واقع حضورش در کنار سیزیف، ناگهان کلمه را احیا میکند. گویا کلماتی که از فرط تکرار دیگر توان و ظرفیت حضور در شعر نو را ندارند میتوانند با جاگیری در پازلهای تازه چهره یا چهرههایی تازه از خود رو کنند.
خلوت کرده بودند/ بیابان و رد پا!
در چنین فضایی امکان بهکارگیری صورخیال در اَشکال و با مکانیسمهایی تازه فراهم میشود. در نتیجه حتی ایماژهای آشنا، ناآشنا مینمایند و به نوعی احیا میشود:
در ایستگاه/ جا مانده از قطار/ غروب!
چه باک اگر در این رهگذر تعدادی از شعرها به هایکو نزدیک میشوند بلکه بر آن منطبق میشوند:
خیره به عکسِ مرلین مونرو/ بعد از اسیدپاشی!
«یکیشان نیست» نشان از حضور شاعری میدهد که با کلمات دوستی قبلی ندارد اما در عین حال آمادگی دوستی با هر کلمه تازهای را دارد. میلاد موحدیراد، یک شاعر دموکرات و نوجو و نونویس است. «یکیشان نیست» تازهترین اثر میلاد موحدیراد توسط نشر خوزان در ۱۱۶ صفحه به چاپ رسیده است. «میلاد موحدیراد» از چهرههای جوان در زمینه شعر و ادبیات استان خوزستان است. وی پیشتر در قالبهای مختلف شعری طبعآزمایی کرده است اما بیشتر نام او به شعر کوتاه گره خورده است و بهطور جدی به این فرم دلبستگی بیشتری دارد. موحدیراد علاوه بر این اثر تازه منتشر شده، دو کتاب «دانش فارسی» و «دلتنگی درختی است که از شانهام میروید» را در کارنامه ادبی خود به ثبت رسانده است.
میلاد موحدی راد
شاعر
غوغای گنجشکان
یکیشان نیست!
نسیم
چند تارِ مو بیشتر
روی صورتش!
بر تخته سیاه
نقطه کدام حرفی؟
ماه!
هست و نیست.
عکاس در عکس!
قطعه قطعه کرده
مرگ را
زندگی در گورستان!
ماه را
دونیم کرده است
شاخه درخت سیب!
کو نیم دیگرم؟
ماه در جست و جوی خود!
بیدار شدم.
بوسیدمش در جهان دیگری!
جامه دریده
ماه
در عزای پلنگ!
مور
سیزیفی کوچک بر دیوار!
امروز مثل همیشه نیستم.
گنجشکی را پراندهام!
امروز
جهان رنگ دیگری ست!
تو سرخ پوشیدهای.
خلوت کردهاند
بیابان و رد پا!
بیخیال بوسهای ما
تندیس پارک!
در ایستگاه
جا مانده از قطار
غروب!
شاعر و پژوهشگر
«یکیشان نیست» حاصل و حامل دموکراسی کلمات است. شعر سنتی ما عرصه مستبدی است که در آن تعداد معدودی کلمه حضور دارند. کلماتی که غالباً فضا را برای بیان مفاهیم عاشقانه و عارفانه فراهم میسازند. این کلمات در طول زمان دارای ظرفیت شاعرانگی میشوند و باقی کلمات را بهدلیل فقدان این ظرفیت به فضای شعر راه نمیدهند. شاعران بزرگ تاریخ ادبیات ما تا آنجا که توانستهاند با این دیکتاتوری کلمات جنگیدهاند اگر چه در کل به این وضعیت تن دادهاند.
از مهمترین مزیتهای شعر نو نزدیکی تدریجی شعر به نوعی دموکراسی کلمات بود. البته این نیاز به بررسی و پژوهشی دقیق دارد که آیا ورود کلمات نو، فضایی عینی و جزءنگر را به شعر نو ارزانی داشت یا نگاه جزءنگر و عینیگرای شاعران نوگرا زمینه را برای ورود کلمات نو و بیسابقه به شعر فراهم کرد. حاصل کار اما در هرصورت دموکراسی کلمات در شعر بود. «یکیشان نیست» مجموعه شعری است که از نتایج سحر این دموکراسی است.
تراکم تصاویر و ایماژهای نو و بدیع، در فضاهایی آشنا و ناآشنا، حاصل این دموکراسی است. در این مجموعه نه تنها حضور کلمات روزمره و بدون ظرفیت شعری را به کرات شاهد هستیم بلکه تصاویر و مضامین شعری هم از همین رو با طراوت و تازگی همراهند. این شعر را ببینید:
مور!/ سیزیفی کوچک بر دیوار!
فراروی شاعر از نگاههای تکراری و بعضاً پندآموز به مورچه، که آن را به کلیشه تبدیل کرده بود، این موجود را به موجودی تازه کشف شده تبدیل کرده است. در واقع حضورش در کنار سیزیف، ناگهان کلمه را احیا میکند. گویا کلماتی که از فرط تکرار دیگر توان و ظرفیت حضور در شعر نو را ندارند میتوانند با جاگیری در پازلهای تازه چهره یا چهرههایی تازه از خود رو کنند.
خلوت کرده بودند/ بیابان و رد پا!
در چنین فضایی امکان بهکارگیری صورخیال در اَشکال و با مکانیسمهایی تازه فراهم میشود. در نتیجه حتی ایماژهای آشنا، ناآشنا مینمایند و به نوعی احیا میشود:
در ایستگاه/ جا مانده از قطار/ غروب!
چه باک اگر در این رهگذر تعدادی از شعرها به هایکو نزدیک میشوند بلکه بر آن منطبق میشوند:
خیره به عکسِ مرلین مونرو/ بعد از اسیدپاشی!
«یکیشان نیست» نشان از حضور شاعری میدهد که با کلمات دوستی قبلی ندارد اما در عین حال آمادگی دوستی با هر کلمه تازهای را دارد. میلاد موحدیراد، یک شاعر دموکرات و نوجو و نونویس است. «یکیشان نیست» تازهترین اثر میلاد موحدیراد توسط نشر خوزان در ۱۱۶ صفحه به چاپ رسیده است. «میلاد موحدیراد» از چهرههای جوان در زمینه شعر و ادبیات استان خوزستان است. وی پیشتر در قالبهای مختلف شعری طبعآزمایی کرده است اما بیشتر نام او به شعر کوتاه گره خورده است و بهطور جدی به این فرم دلبستگی بیشتری دارد. موحدیراد علاوه بر این اثر تازه منتشر شده، دو کتاب «دانش فارسی» و «دلتنگی درختی است که از شانهام میروید» را در کارنامه ادبی خود به ثبت رسانده است.
میلاد موحدی راد
شاعر
غوغای گنجشکان
یکیشان نیست!
نسیم
چند تارِ مو بیشتر
روی صورتش!
بر تخته سیاه
نقطه کدام حرفی؟
ماه!
هست و نیست.
عکاس در عکس!
قطعه قطعه کرده
مرگ را
زندگی در گورستان!
ماه را
دونیم کرده است
شاخه درخت سیب!
کو نیم دیگرم؟
ماه در جست و جوی خود!
بیدار شدم.
بوسیدمش در جهان دیگری!
جامه دریده
ماه
در عزای پلنگ!
مور
سیزیفی کوچک بر دیوار!
امروز مثل همیشه نیستم.
گنجشکی را پراندهام!
امروز
جهان رنگ دیگری ست!
تو سرخ پوشیدهای.
خلوت کردهاند
بیابان و رد پا!
بیخیال بوسهای ما
تندیس پارک!
در ایستگاه
جا مانده از قطار
غروب!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه