رضا بهرامی، کارگردان نمایش «سگک» در گفتوگو با «ایران» از شهید شاهرخ ضرغام میگوید
جامعه امروز به قهرمان نیاز دارد
محسن بوالحسنی
خبرنگار
«تئاتر سگک» بهکارگردانی رضا بهرامی قرار است در هفدهمین دوره تئاتر مقاومت بهصورت آنلاین اجرا شود. کارگردان این نمایش در گفتوگو با «ایران» درباره دلیل انتخاب این قصه برای اجرا میگوید: «سگک» قصهای بود که برای من بار دراماتیک بالا و وجهی کاریزماتیک را در خود داشت و شخصیتی مثل شاهرخ ضرغام برای من حکم قهرمانی را داشت که اتفاقاً این روزها کمتر در جامعه میبینیم یا اصلاً نمیبینیم و مردم از این قهرمانها شناختی آنطور که باید و شاید ندارند. این مسأله بسیار مهمی است که جامعه امروزی ما بشدت نیاز به این قهرمانها دارد و هرچه بیشتر پیش میرویم متأسفانه میبینیم که جامعه کمترین ارتباط و شناختی با این چهرهها دارد.» او درباره شخصیت شهید شاهرخ ضرغام و آنچه بهرامی را به سمت روایت قصه زندگی و شهادت او جذب کرده نیز میگوید: «کسی که او را «حر انقلاب اسلامی» میدانند یک آدم مذهبی و از اول قهرمان و... نبوده بلکه اتفاقی در زندگیاش رخ میدهد که در یک نقطه، به لحظهای دراماتیک و سرنوشتساز پیوند میخورد و میشود شهیدی که ما امروز او را میشناسیم. در واقع شاهرخ ضرغام پیش از انقلاب به جاهل مآبی و الواتی معروف بود اما خوی پهلوانی داشته و کشتیگیر نیز بوده است. او در اوایل انقلاب و بعد از آشنایی با امام خمینی(ره) به ایشان ارادت ویژهای پیدا کرده و در رکاب امام(ره) قرار میگیرد و حتی به این دلیل لقب «حر انقلاب» را به او میدهند. ضرغام با شروع جنگ به جبهه میرود و در نهایت در عملیات پاکسازی جاده آبادان-ماهشهر گلوله تیربار تانک به سینهاش میخورد و بعثیها سر وی را از تنش جدا میکنند. من باز هم تأکید میکنم که اینها آدمهای کوچکی نبودهاند و جامعه امروز نیاز وافری به قهرمانهایی دارد که بیشاز پیش از درون تهی نشود.» کارگردان سگک درباره طراحی صحنه این نمایش و استفاده از نشانههای شهادت و قهرمانی نیز میگوید: «از همان روز اول در ذهن من پارچههایی سفید موج میزد که این پارچهها در خانه مادر شاهرخ ضرغام اول نقش ملحفههایی آویخته را ایفا میکنند و بعد به نمادی از جناره شهدا بدل میشوند و در نهایت نمادی میشوند از مقبره شهدا. امروز اگر نام و ذکر کسانی مثل شاهرخ ضرغام بیش و پیش از هرگونه شعارزدگی در جامعه بود، مشکلات ما و نسل امروز بسیاربسیار کمتر میشد. جامعه ما جامعه بیقهرمانی شده است که روزبهروز پوشالیتر میشود. مدیران و مسئولان ما بایست این افراد را به جامعه بشناسانند تا جامعه بداند ما با این افراد انقلاب کردیم و اینها آدمهای کمی نبودهاند. شهیدان باکری و باقری آدمهای کمی نبودند یا همتها؛ اما جامعه ما واقعاً اینها را درست نشناخت و اگر درست میشناختند این قهرمانهای واقعی را، مسلماً جامعه سرش بالا بود.» او درباره نقش و رسالت هنر بخصوص نمایش در این زمینه نیز میگوید: اتفاقاً رسالت هنر همین است که الگویی را به جامعه معرفی کند تا این الگو از صدر تا ذیل جامعه را دربر بگیرد و راه شفا و نجاتی برای آن باشد. ما طولانیترین جنگ تاریخ را داشتهایم و هشت سال این آدمهای عجیب هر کدام قهرمانی بودهاند که بیهیچ چشمداشتی بزرگترین کارها را انجام دادهاند بدون اینکه منتسب به جناح و جریان سیاسی خاصی باشند. بلکه یک لحظه تصمیم گرفتند که بروند و جانشان را برای باورشان بدهند. یکیش همین شهید شاهرخ ضرغام».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه