مرور خاطرات کارگردانی که کم کم پا به 45 سالگی میگذارد
گفتم میخواهم نویسنده شوم
ایوب آقاخانی
کارگردان تئاتر
عشق به خواندن از شش سالگی و با خواندن کتابهای مصور، مخصوصاً مجموعه 24 جلدی «تنتن و میلو» شروع شد و تا خود امروز هم این کتابها، با من انیس و همراه هستند و حتی وقتی فرزندم به دنیا آمد اولین کتابی که برایش خریدم و به صورت سمبلیک در کتابخانهاش گذاشتم همین مجموعه «تنتن» بود. شاید برای برخی دوران کودکی جذابتر از آنچه بر من گذشت، گذشته باشد و البته که مشخصاً فخری در نوشتن این کلمات و گفتن قصهاش ندارم اما چیزی است که به آن عشق میورزم؛ از همان دوران تحصیلات ابتدایی بسیار بیشتر از همسن و سالهای خودم درگیر کتاب بودم و بعد از دوران ابتدایی بود که تمامی این مجموعهها که برای این سن مناسب بودند مثل ترجمه کتاب «ژولورن» را تمام کردم و مقطع راهنمایی وارد مطالعه جدیتر شدم و خواندن آثار نویسندگان بزرگ معاصر ایرانی از جمله بزرگ علوی، صادق هدایت، صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، جلال آلاحمد و... را که میتوانستم از کتابخانه پدرم پیدا کنم شروع کردم. همینطور آثار بزرگ و کلاسیک جهان نظیر آثار ویکتور هوگو، بالزاک، تولستوی که تا پایان تحصیلات دوران متوسطه کنارم بودند؛ مادرم نقل میکرد که اولین دیالوگهای جدی که از تو شنیدیم این بود که میگفتی میخواهم نویسنده بشوم و این شور همان دوران کودکی بود که با تخیلات فانتزی که از کتابها به من میرسید و برایم جدی و جدیتر میشد. امروز هم اگر کسی درباره آنچه کودک باید بخواند از من سؤال کند حتماً میگویم که نباید برای او خط و مرز عقلانی برای مطالعه کشید. این یک نظریه شخصی است چون فکر میکنم خود او در کتابها غوطه ور خواهد شد و شاید حداقل بعد از یکی، دو اشتباه به مسیر درست بیفتد. این خیلی بهتر از آن است که او را بین این انتخابهای طبیعی و انتخاب فضای مجازی تنها بگذاریم. توضیح و باور من این است که فرد در سنین کودکی باید صرفاً غرق کتاب باشد. من واقعاً هیچ روزی از کودکیام را به یاد ندارم که کنار تختم، کتابی نباشد؛ ظهرها که همه خانواده استراحت میکردند من گوشهای مینشستم و کتاب میخواندم و همان کتابها بودند که مرا جذب جادوی خودشان و مسخ و مسحورم کردند و این اتفاق نمیتوانست با هیچ اجبار و تحکمی پیش بیاید. خودم را در همان موقعیتی که کتابها تصویر میکردند تصور میکردم و در همه اینها بشدت خودم را پر رنگ، دقیق و شفاف پیدا میکردم و هر چقدر بیشتر رشد کردم به سمت نمایشگر شدن سوق پیدا کردم و حس کردم میتوانم قدرت اجرای آن موقعیتها را داشته باشم و همین باعث شد از 13 سالگی وارد دنیای نمایش شوم؛هنوز معتقدم بزرگترین منجی جامعه ما از مشکلات، آغشتگی افراطی مردم با کتاب است و اگر چه ممکن است این راه نجات دیربازده باشد اما بهتر از تمام امکانات زودبازدهی است که تمام ارکان جامعه را از مغزاستخوان تهی میکند. دوست دارم در این فرصت صفحه «شنبههای کتاب» را به دوستان اهل کتاب معرفی کنم. در این صفحه به کسانی که میخواهند تازه پا به دنیای کتابخوانی بگذارند کتاب خوب پیشنهاد میدهم و اصولاً کتابهایی جذاب را برای معرفی انتخاب میکنم که خواننده را جذب کند و او را روی ریل مطالعه بیندازد. شما هم به این صفحه دعوتید:
ayoubaghakhaniofficial @
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه