در مراسم یادبود مجازی کامبوزیا پرتوی مطرح شد

کاش بنویسی که دنیا می‌توانست چگونه شود و نشد


فرهنگی/ کانون کارگردانان سینما در سومین تجربه بعد از مراسم یادبود سیامک شایقی و خسرو سینایی، شامگاه دوشنبه 10 آذرماه یادبود مجازی زنده‌یاد کامبوزیا پرتوی را در صفحه اینستاگرامش برگزار کرد. در این مراسم که اجرای آن را مازیار میری بر عهده داشت، اهالی سینما درباره این کارگردان و فیلمنامه‌نویس صحبت کردند یا دلنوشته‌هایشان را خواندند. این مراسم با تعبیر محسن امیریوسفی درباره کامبوزیا پرتوی با عنوان «روشنفکر آرام» آغاز شد. رئیس کانون کارگردانان، پرتوی را مثال بارز روشنفکر آرام در سینمای ایران عنوان کرد که اگرچه زندگی را چندان جدی نمی‌گرفت اما کارش را بشدت جدی می‌گرفت. اولین میهمانان این یادبود مجازی خانواده پرتوی بود. کاوه و کسری پرتوی از شخصیت اجتماعی، خانوادگی و سینمایی پدر گفتند و نسرین مرادی همسر زنده‌یاد پرتوی گلایه کرد از این که او با دلی پر از اکران نشدن آخرین فیلمش (کامیون) از این دنیا رفت. علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی از اشتیاق پرتوی به سینمای کودک و نوجوان و همکاری این بنیاد برای ساخت «کامیون» گفت: «او این نظرگاه را ارائه داد که در پناه عشق، هیچ آوارگی وجود ندارد.» مسعود کرامتی بازیگر، کارگردان و از دوستان قدیمی کامبوزیا پرتوی از درد عمیق رفتن دوستی صمیمی سخن گفت: «درد عمیق‌تر من این است که او می‌توانست کارهای بیشتری بکند و بیشتر از این قدر ببیند.»
در ادامه رخشان بنی‌اعتماد در پیام صوتی، دلنوشته‌ای را خطاب به پرتوی خواند: «با شیوع کرونا غافل از ابعاد فاجعه فکر می‌کردم جهان بعد از کرونا حداقل برای نسل‎های بعد، جهان بهتری خواهد شد. کرونا ماند ولی انسان دوپا درسی از این شرایط نگرفت. جنگ و کشتار بی‎رحمانه و ترورهای وقیحانه ادامه پیدا کرد. و ما فقط نظاره‎گر ردشدن قافله عزیزانی مثل تو بودیم که از جلوی چشمان‎مان می‎گذرند و ما در انتظار رسیدن نوبت خودمان هستیم. کاش بنویسی... کاش با همان قلم روانت بنویسی که دنیا می‌توانست چگونه شود و نشد.» بهمن فرمان‌آرا هم در پیامی صوتی از ممتاز شدن همکاری جعفر پناهی و رسول صدرعاملی در همکاری با این فیلمساز فقید گفت و او را آدمی استثنایی دانست. فرشته طائرپور دلنوشته‌ای را به شکل پیام صوتی خطاب به این راوی سینمای کودکان و نوجوانان خواند. در بخشی از این پیام آمده: «کامبیز قصه‌گو می‌شنوی؟ صدای بچه‎ها را می‎گویم. بچه‎های دیروز، بچه‎های امروز. بچه‎های فردا. و بچه‎های همیشه را. بچه‌های فیلم ماهی. گلنار. گربه آوازه خوان. بازی بزرگان... چند روز است که در هوای بارانی نام تو را صدا می‎کنند و خاطراتشان با تو را مرور می‎کنند. کامبیز قصه‎گو می‎شنوی؟ صدای خنده‎ها و آواهای حیرت بچه‎ها را می‎گویم که در سالن‎های تاریک سینما، چشم به نور پرده بزرگ دوخته‎اند تا آقاخرسه و تپله تنبلی و خاله قورباغه را تماشا کنند که جان گرفته‎اند و آواز می‎خوانند. و حتی بفهمی نفهمی گاهی هم دور از چشم سخت‎گیران عبوس می‎رقصند. می‎شنوی صدای بچه‎ای را که با سربلندی به پدرش می‎گوید: دیدی گفتم عروسک‎ها هم می‎توانند راه بروند و حرف بزنند؟ کامبیز چه خوب به کمک بچه‎ها آمدی تا به بزرگ‎ترهایشان بفهمانند که دنیایی مهربان‌تر و زیباتر از دنیایی که در آن به جان هم افتاده‎ایم هم هست. دنیایی که در آن خرس‎های بزرگ و نادان، سرانجام از بچه‎های کوچک و دانا شکست می‎خورند.» در بخش دیگر مراسم فرهاد توحیدی فیلمنامه‌نویس و از دوستان قدیمی پرتوی در دانشگاه در گفت‌وگو لایو اینستاگرامی خاطراتی از مقاطع مختلف نقل کرد و از او به‌عنوان هنرمندی یگانه یاد کرد که شهودی زیست و خیام‌وار زندگی کرد و هیچ‌گاه خود را در غم فردا، محصور نکرد. رسول صدرعاملی که بیشترین همکاری با پرتوی را داشته، با تأکید بر تأثیرگذاری او بر سینما از تعامل با اهالی سینما و فیلمسازان جوان گفت: «هر شب خانه او محل رفت و آمد فیلمسازان جوان بود. بچه‌هایی که از شهرستان‌ها فیلمنامه‌ به دست نزد کامبیز می‌آمدند و از او مشورت می‌گرفتند. و این غیر از کمک او به ما اهالی حرفه‌ای سینما بود.» غزل شاکری که بازیگری در سینما را با «گلنار» و کامبوزیا پرتوی شروع کرد از رنگین شدن رؤیای کودکی با این فیلم گفت: «ما بچه‌های زمان جنگ و روزهایی بودیم که رؤیاهایمان هم سیاه و سفید بود و کودکی شادی نداشتیم. «گلنار» باعث شد رؤیای کودکی ما رنگی شود.» فرشته صدرعرفایی درباره ویژگی غیرقابل تغییر فیلمنامه‌های این فیلمساز در «دایره» و «کافه ترانزیت» صحبت کرد: «به ندرت پیش می‌آید فیلمنامه‌ای دست بازیگر باشد و نتوانی جمله‌ای از آن را عوض نکنی. نادرند فیلمنامه‌نویسانی که اینقدر ساختمان فیلمنامه آنها درست باشد که پیشنهادی برای تغییر دیالوگ نداشته باشی. شاهد بودم وقتی فیلمنامه می‌نوشت، چگونه آن را بازی می‌کرد. در خانه و در اتاق کار صدایش را می‌شنیدم که چگونه تک تک نقش‌ها را بازی می‌کند. او دوست داشت نوشته‌اش را برای دیگران بخواند و از دیگران نظر بگیرد.» پس از صحبت‌های تورج اصلانی، کارگردان و مدیرفیلمبرداری سینمای ایران، فریدون جیرانی کارگردان و فیلمنامه‌نویس در گفت‌وگوی تلفنی با مرور کارنامه کاری پرتوی در دوره‌های مختلف و متناسب با فضای جامعه دو فیلمنامه «دایره» و «قطعه ناتمام» را به‌عنوان مشخص‎ترین آثار پرتوی در بیان عقیده عنوان کرد، در سال‌های بین 77 تا 80 یعنی دوره اول اصلاحات و به گفته این منتقد سینما تنها دوره‌ای که کارگردان‌ها توانستند عقاید خود را مطرح کنند و روشن‌تر و شفاف‌تر حرف بزنند. پس از گفت‌و‌گوی نادر مقدس و صحبت‌های تکمیلی فرهاد توحیدی، مازیار میری با اشاره به اظهارنظر احمد شاملو مبنی بر این که «اگر کامبوزیا پرتوی به سینما نمی‌رفت و داستان نویس می‌ماند موفق‌تــــــــــر می‌شد.» با این جمله پایان مراسم را اعلام کرد: «اما سینمای ایران خیلی خوشحال است که او به سینما آمد و برای سینما فیلمنامه نوشت و فیلم ساخت.»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7506/15/561906/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها