اندر مضرات نبود شادمانی
دکتر یعقوب موسوی
جامعه شناس و استاد دانشگاه
پرسش از شادی و مدیریت شادی در شرایط کنونی جامعه ما بیشتر به یک طنز تلخ شباهت دارد؛ درست است که از منظر همه علوم انسانی بویژه روانشناسی و جامعه شناسی، شادی از ملزومات زندگی روزمره مردم است و فقدان آن نشانه و علامت نبود بسیاری از شرایط زندگی عادی و متعارف، اما با تأسی از استاد بزرگوار شعر و ادب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی این مقوله مدتهاست که در جامعه ما غایب بوده و رخت بربسته است؛ چگونه میتوان در شرایطی که رگبار مصایب اجتماعی اعم از شیوع بیماری کرونا و تلفات وسیع و هر روزه آن قشرهای مختلف مردم جامعه ما را هدف قرار داده است و در کنار آن معضلات تودرتوی اجتماعی از نوع اقتصادی و سرعتگیری قیمت کالا و اجناس و بلاتکلیفی کسبه و مصرف کننده از ناپایداری ارزش کالاها و چشم در چشم کاهش هر روزه پول ملی، امان جامعه را از آرامش و آسایش سلب کرده از شادی و شادمانی سخن گفت و «الکی خوش بود». شادی عمومی زمانی حاصل میشود که احساس رضایت عمومی از درو دیوار شهر بالا رود. کودکان و نوجوانان مست و قهقهه کنان روزهای زندگی را شادمانه به شب برسانند؛ در حالی که بخشی از کودکان واجب التعلیم سرزمین ما در کنار فقر و محرومیت فزاینده اقتصادی شرایط استفاده از آموزش ندارد و سایرین نیز در فضای مجازی از نعمت همبازی مدرسهای و شور و شعف با هم بودن و با هم دویدن محرومند و بدنه جوان کشور یعنی دانشجویان تحصیل و فراگیری را دور از کلاس و دانشگاه و فضای آموزشی در قرنطینه دنبال میکنند و ورزشکاران، هنرمندان، صنعتگران و صاحبان بسیاری از حِرف و مشاغل در شرایط خوف و نگرانی بسر میبرند؟ امروزه به دلایل متعدد از جمله بحران کرونا طبقات مختلف مردم چه در شهر و چه روستا در شرایط تلخ اجتماعی بسر میبرند و تداوم حیات روزمره آنها با انواعی از تهدیدات اجتماعی روبهرو شده است؛ شادی مهم است و لازم و حیاتی و نبود آن خود صدمه بزرگی برای زیست و حیاط فردی و اجتماعی است اما اکنون ظهور و بروز آن در امتداد درد و غم ملی هر روز کمتر و کمتر میشود و این البته فرجام خوبی را با خود نخواهد داشت. بنا به استناد بسیاری از یافتههای تحقیقی فقدان شادمانی سرآغاز بسیاری از بیماریهای روحی و رفتاری و کسالت اجتماعی است که خود سرآغاز بسیاری دیگر از عوارض اجتماعی است؛ در این زمینه باید متولیان امور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تدابیر لازم و به فوریت را در دستور کار قرار دهند؛ همه بخشهای فوق در تداوم وضعیت کنونی به شکلی مسئولیت دارند. امور اجتماعی همچون زنجیره پیوسته و متصل است. تلاش برای کاهش الام ملی و ایجاد زمینههای شادمانی و نشاط جمعی یک فریضه اجتماعی است که پشتوانه آن در فرهنگ دینی و نیز در میراث تاریخی ما وجود دارد؛ نمیتوان جامعه جوان را از امید به فردای پر از شادی مأیوس کرد؛ میتوان امید داد که این شرایط نیز در جامعه ما به پایان خواهد رسید.
جامعه شناس و استاد دانشگاه
پرسش از شادی و مدیریت شادی در شرایط کنونی جامعه ما بیشتر به یک طنز تلخ شباهت دارد؛ درست است که از منظر همه علوم انسانی بویژه روانشناسی و جامعه شناسی، شادی از ملزومات زندگی روزمره مردم است و فقدان آن نشانه و علامت نبود بسیاری از شرایط زندگی عادی و متعارف، اما با تأسی از استاد بزرگوار شعر و ادب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی این مقوله مدتهاست که در جامعه ما غایب بوده و رخت بربسته است؛ چگونه میتوان در شرایطی که رگبار مصایب اجتماعی اعم از شیوع بیماری کرونا و تلفات وسیع و هر روزه آن قشرهای مختلف مردم جامعه ما را هدف قرار داده است و در کنار آن معضلات تودرتوی اجتماعی از نوع اقتصادی و سرعتگیری قیمت کالا و اجناس و بلاتکلیفی کسبه و مصرف کننده از ناپایداری ارزش کالاها و چشم در چشم کاهش هر روزه پول ملی، امان جامعه را از آرامش و آسایش سلب کرده از شادی و شادمانی سخن گفت و «الکی خوش بود». شادی عمومی زمانی حاصل میشود که احساس رضایت عمومی از درو دیوار شهر بالا رود. کودکان و نوجوانان مست و قهقهه کنان روزهای زندگی را شادمانه به شب برسانند؛ در حالی که بخشی از کودکان واجب التعلیم سرزمین ما در کنار فقر و محرومیت فزاینده اقتصادی شرایط استفاده از آموزش ندارد و سایرین نیز در فضای مجازی از نعمت همبازی مدرسهای و شور و شعف با هم بودن و با هم دویدن محرومند و بدنه جوان کشور یعنی دانشجویان تحصیل و فراگیری را دور از کلاس و دانشگاه و فضای آموزشی در قرنطینه دنبال میکنند و ورزشکاران، هنرمندان، صنعتگران و صاحبان بسیاری از حِرف و مشاغل در شرایط خوف و نگرانی بسر میبرند؟ امروزه به دلایل متعدد از جمله بحران کرونا طبقات مختلف مردم چه در شهر و چه روستا در شرایط تلخ اجتماعی بسر میبرند و تداوم حیات روزمره آنها با انواعی از تهدیدات اجتماعی روبهرو شده است؛ شادی مهم است و لازم و حیاتی و نبود آن خود صدمه بزرگی برای زیست و حیاط فردی و اجتماعی است اما اکنون ظهور و بروز آن در امتداد درد و غم ملی هر روز کمتر و کمتر میشود و این البته فرجام خوبی را با خود نخواهد داشت. بنا به استناد بسیاری از یافتههای تحقیقی فقدان شادمانی سرآغاز بسیاری از بیماریهای روحی و رفتاری و کسالت اجتماعی است که خود سرآغاز بسیاری دیگر از عوارض اجتماعی است؛ در این زمینه باید متولیان امور اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تدابیر لازم و به فوریت را در دستور کار قرار دهند؛ همه بخشهای فوق در تداوم وضعیت کنونی به شکلی مسئولیت دارند. امور اجتماعی همچون زنجیره پیوسته و متصل است. تلاش برای کاهش الام ملی و ایجاد زمینههای شادمانی و نشاط جمعی یک فریضه اجتماعی است که پشتوانه آن در فرهنگ دینی و نیز در میراث تاریخی ما وجود دارد؛ نمیتوان جامعه جوان را از امید به فردای پر از شادی مأیوس کرد؛ میتوان امید داد که این شرایط نیز در جامعه ما به پایان خواهد رسید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه