مردی با چشمان حادثه ساز

حمله دوباره سگ های هار به آبادی




محمد بلوری/ روزنامه نگار
حمله سگ‌های هار به مرادآباد شدت یافته بود و پیاپی ادامه داشت، تنها وسیله‌ای که با آن به جنگ سگ‌های مهاجم می‌رفتند، پیت‌های نفت بود که هنگام هجوم سگ‌ها از بام‌خانه‌ها روی‌شان در کوچه‌ها می‌ریختند و تعدادی از آنها را به آتش می‌کشیدند که لاشه‌های سوخته‌شان در کوچه به‌جا می‌ماند و چند سگ هم  نیمه‌جان داشتند با پیکرهای شعله‌ور با بقیه سگ‌های نجات یافته پا به فرار می‌گذاشتند اما در میانه راه از پای در می‌آمدند و به این ‌ترتیب از حمله سگ‌ها چند روزی خبری نمی‌شد.
با حربه پاشیدن نفت روی سگ‌های مهاجم، هرچند برای مدتی مردم مرادآباد می‌توانستند برای انجام کارهای‌شان از خانه‌ها بیرون بیایند و با احتیاط کامل در کوچه‌ها رفت‌وآمد کنند اما کم‌کم ذخیره نفت، این تنها وسیله دفاعی خانواده‌ها در مقابله با سگ‌های مهاجم ته کشید و این مهاجمان مبتلا به ویروس‌هاری حملات پیاپی به آبادی را از سر گرفتند.
در این حملات همچون گذشته به گله‌های احشام هجوم می‌آوردند و درکوچه پس‌کوچه‌ها به سرگاو‌ها و گوسفندان روستاییان می‌ریختند و پاره پاره‌شان می‌کردند که در این حملات رهگذرانی هم زخم‌هایی با دندان‌های زهر آگین سگ‌ها بر می‌داشتند و به این ترتیب روز به روز به تعداد مبتلایان به ویروس مرگبار هاری افزوده می‌شد که این مبتلایان در اوج جنون مرگ، همچون سگ‌های هار برای مردم آبادی خطرناک و مرگبار بودند.
مبتلایان به ویروس ‌هاری ابتدا چند روزی در حالت افسردگی و در خود فرو رفتن به‌سر می‌بردند و آنگاه که این ویروس به سلول‌های مغزی می‌رسید، حالت جنون در بیماران مبتلا آغاز می‌شد و پس از بحران مغزی بیماران خودشان را به در و دیوار می‌زدند. ناخن بر زمین می‌کشیدند و به ‌دیگران حمله می‌بردند و سرانجام در اوج درد و جنون جان می‌باختند. برای جلوگیری از چنین خطراتی بود که برخی از خانواده‌ها برای دفع خطرات جانی از طرف مبتلایان به ویروس هاری، این بیماران را در تاریکی شب از خانه‌ها بیرون می‌بردند و در بیرون از آبادی یا درکوچه پس‌کوچه‌های بی‌رهگذر، رها می‌کردند که در اوج جنون خود را به خاک و خون بکشند تا لحظه مرگ‌شان فرا رسد. با روشنی روز رهگذران با اجساد خونین و خاک آلود روبه رو می‌شدند. به این ترتیب خطر مرگبار این بیماران جنون‌زده اگر زنده مانده باشند، کمتر از سگ‌های هار نبود و با هر رهگذری که روبه‌رو می‌شدند به او هجوم می‌بردند. به‌همین خاطر مردم آبادی از ترس حمله این مبتلایان به ویروس هاری کمتر جرأت می‌کردند از خانه‌ها بیرون بیایند و از کوچه‌های خلوت بگذرند مبادا با حمله جنون‌آمیز یک بیمار مبتلا به ویروس هاری روبه رو شوند.
مردم آبادی با داشتن ذخیره نفت که هفته‌ای یک بار با قایق‌ها و کرجی‌ها در ساحل پهلو می‌گرفتند و به آبادی می‌رسید به طور چشمگیری توانسته بودند حملات سگ‌ها و مرگ و میر مبتلایان به ویروس‌ هاری را کاهش دهند اما از مدت‌ها پیش قایقی در ساحل پهلو نمی‌گرفت و مردم آبادی از فاجعه‌ای که در شهر رخ داده بود، خبر نداشتند و با قطع رفت‌وآمد شناورها مرادآبادی‌ها از داشتن نفت که تنها سلاح دفاعی در برابر هجوم سگ‌های هار شناخته می‌شد، محروم شده بودند.
در این میان خرافات در میان مرادآبادی‌ها شدت گرفته بود و رمالان و دعانویسان بازار پر رونقی داشتند.
این فریبکاران به افکار عمومی چنین تلقین می‌کردند که جهان رو به‌ پایان است و کره خاکی ما نابود می‌شود و همه انسان‌ها خواهند مرد مگر اینکه مردم یک شهر یا آبادی دعای نجات تهیه کنند و به ‌خود بیاویزند.
رمالان حیله‌گر دعایی می‌نوشتند و به روستاییان می‌فروختند تا آن را به‌ خود بیاویزند تا مرادآباد با ساکنانش از این نابودی نجات پیدا کنند....
*‌*‌*‌
پهلوان حیدر برای دیدن دانشجوی جوان وارد درمانگاه شد تا خبر خوشایندی به او بدهد. خبر رهایی ارغنون، عارف پیری که با گریز از سیاهچال دهیار به کمک پهلوان و یارانش به خانه امنی پناه برده بود.
سهراب، دانشجوی جوان که سرگرم معاینه بیماران بود، با دیدن حیدر، شوق زده برخاست و او را در آغوش کشید.
-‌ پهلوان خوش آمدی، چه عجب یادی از ما کردی؟
و یک صندلی را پیش کشید تا دوست مهربانش در کنار او بنشیند.
پهلوان منتظر ماند تا سهراب آخرین بیمارش را راه بیندازد. آنگاه گفت: دکتر جانم می‌بینم تو این درمانگاه سرت خیلی شلوغه.
دانشجوی جوان آهی کشید و گفت: بیشترشان زخمی‌هایی هستند که در حمله سگ‌ها مبتلا به هاری شده‌اند. هر دوایی که تجویز می‌کنم، تو این آبادی پیدا نمی‌شه، نمی‌دانم در شهر چه حادثه‌ای پیش آمده که مدت‌هاست نه قایقی در ساحل پهلو می‌گیرد و نه مسافری از راه می‌رسد...
ادامه دارد


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7491/12/560272/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها