جواد طوسی از انتخاب برای اسکار می‌گوید

برای جهانی شدن ابتدا باید اینجایی بود




فرهنگی/ سفر «خورشید» به اسکار و بحث پیرامون انتخاب فیلم تازه مجید مجیدی به عنوان نماینده سینمای ایران برای حضور در یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی جهان، همچنان داغ است. با جواد طوسی منتقد شناخته شده سینما که در سال‌های 2004 («لاک پشت‌ها پرواز می‌کنند» بهمن قبادی) و 2018 («نفس» نرگس آبیار) جزو هیأت انتخاب بوده، درباره شایستگی‌ فیلم «خورشید»، سلیقه و معیار هیأت انتخاب و بخت و اقبال دیگر رقبای فیلم مجیدی در ایران، گفت‌وگو کرده‌ایم. با حذف سؤالات مطرح شده، پاسخ‌های جواد طوسی را در ادامه می‌خوانید.
متر و معیار هیأت انتخاب
در جامعه سیاست‌زده متر و معیار تابع شرایط مقطعی زمانه است. هر چقدر بر نگاه مستقل تأکید داشته باشیم باز هم چینش و ترکیب اعضا به شکل اجتناب‌ناپذیر رفتارشناسی مرتبط با همان مقطع زمانی را به صورت غیرمستقیم تحمیل می‌کند. فیلم منتخب از نگاه آدم‌هایی که نسبت بیشتری با ذات و زبان سینما دارند، تعریف درستی از هویت ملی دارند و آن را با مصلحت‌اندیشی یا نگاه سیاست‌زده آمیخته و مصادره به مطلوب نمی‌کنند متفاوت از گروهی دیگر است. بر همین اساس و طبق تجربه دوران‌های مختلف برای هیأت انتخاب ایرانی هم نمی‌توان متر و معیار مشخصی تعریف کرد. در دوره‌ای مضمون، در زمانه‌ای مناسبات جهانی مدنظر بوده و گاهی این انتخاب سمت و سوی سیاسی پیدا کرده است. در یک دوره نگاه این بود که فیلمی را انتخاب کنیم که با مفاهیم ایدئولوژیک جامعه همخوانی بیشتری دارد اما آیا این مسائل برای آکادمی اسکار مقبول و پذیرفتنی است یا دافعه‌آمیز. انتخاب هوشمندانه یعنی اینکه علاوه بر مؤلفه‌های محفوظ ذات و زبان سینما، قواعد بازی و مناسبات بیرونی را هم در نظر بگیریم و فیلمی انتخاب شود که همخوانی لازم با سیاستگذاری‌های روز رویدادی مثل اسکار را دارد.
به شهرام مکری‌ها هم فرصت بدهیم
چه اشکالی دارد که گاهی اوقات با زمانه‌شناسی و درک درست از علایق فعلی اعضای آکادمی اسکار، شالوده‌شکنانه رفتار و پیشنهادی متفاوت عرضه کنیم. «جنایت بی‌دقت» شهرام مکری از همین جنس پیشنهادات است. این فیلم را ندیده‌ام و نگاه مدافعه‌آمیز من بر اساس نظر مثبت غالب منتقدان است که معتقدند «جنایت بی‌دقت» در تداوم همان تجربه‌اندوزی شهرام مکری است. به خوبی توانسته رویداد تاریخی سرزمینش (واقعه سینما رکس) را به بیان و اجرای مطلوب و متفاوت سینمایی تبدیل کند. این کار هر کسی نیست که بتواند در اجرا، تاریخ را با علایق و عاشقانه‌هایش کولاژ کند و به بیانی خام‌دستانه، تصنعی و دافعه‌آمیز تبدیل نشود. شهرام مکری در همه ساخته‌هایش از «توفان سنجاقک» تا «هجوم» و بخصوص «ماهی و گربه» هوشمندی و توانایی‌های ساختاری را به اثبات رسانده است. فیلمسازی تجربی که در عین حال به دنیای غیرمتعارفش کاملاً اشراف دارد و زبان سینما را خوب می‌شناسد. بد نیست در فرصت‌های تاریخی این نوع سینما را هم محکی بزنیم تا لااقل در گستره جهانی این آگاهی و وقوف رقم زده شود که در سینمای ایران این نوع فیلم‌ها هم ساخته می‌شود. در عین حال که برای نسل‌های قدیمی‌تر فرصت‌ فراهم می‌کنیم برای نسل جوان مستعد و هوشمند و کاربلدمان هم موجبات این فرصت را فراهم کنیم. اگر مسأله، شرط اکران است همین فرصت اکرانی که در اختیار «خورشید» قرار گرفت می‌توانست در اختیار «جنایت بی‌دقت» هم قرار بگیرد. مگر اینکه پذیرفته باشیم برای اعضای هیأت انتخاب «خورشید» از جاذبه‌های لازم مضمونی و ساختاری بیشتری برخوردار است.
امتیازهای فیلم مجیدی
از سوی دیگر نمی‌توان خوشامدگویی چند ماه اخیر نسبت به «خورشید» در برخی جشنواره‌های معتبر جهانی را نادیده گرفت. حضور فیلم در بخش مسابقه ونیز و دریافت جایزه‌ اگر چه در بخش نه چندان اصلی و استمرار حضور در جشنواره‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که فیلم از جاذبه‌های لازم مضمونی، تماتیک و ساختاری برخوردار است. عقبه و پیشینه فیلمساز را هم نمی‌توان نادیده گرفت. «بچه‌های آسمان» در اتفاقی افتخارآمیز برای سینمای ایران در لیست نهایی 5 فیلم برگزیده اسکار قرار گرفت. فیلم در عین داشتن مفهوم انسانی، اقلیمی و منطقه‌ای برد وسیع جهانی پیدا کرد. به گفته ماندگار برادران تاویانی استناد می‌کنم که «برای جهانی شدن در بدو امر باید اینجایی بود» هر کس بتواند این اینجایی بودن را با زبان، درک درست و نگاه جامعه شناختی به درستی به تصویر بکشد و مابه‌ازای قابل قبول و متقاعد‌کننده‌ای خلق کند می‌تواند به ارتباط گسترده‌تر جهانی هم برسد. در «خورشید» هم با طبقه خاص جامعه ایرانی مواجهیم که جزو مهجورین اجتماع هستند. اینکه مناسبت‌های اجتماعی، فردی و فرهنگی‌ این طبقه چطور می‌تواند در سلیقه حجم گسترده اعضای آکادمی اسکار قرار بگیرد، بستگی دارد به اینکه نگاه جامعه‌شناختی فیلمساز در زبان و بیان و اجرای سینمایی چقدر از کاربلدی لازم برخوردار بوده و لوکیشن و فضا را هویتمند کرده تا محیط هم در کنار آدم‌های اصلی به شخصیت تبدیل شود. در این خصوص مجید مجیدی کمابیش موفق بوده است. من طرفدار شماری از آثار این فیلمساز از جمله بدوک، بچه‌های آسمان، رنگ خدا و آواز گنجشک‌ها هستم و «خورشید» را جزو آثار برتر کارنامه سینمایی‌اش می‌دانم.
«خورشید» درخشان‌تر از «درخت گردو»
با قاطعیت نمی‌توان گفت بین فیلم «خورشید» و «جنایت بی‌دقت» کدام فیلم بیشتر می‌تواند با سلایق و سمت و سوی فعلی اعضای آکادمی اسکار همخوانی بهتری داشته باشد و نیاز به شناخت بیرونی‌تر است که لابد مدنظر هیأت انتخاب بوده است. در بین سه گزینه نهایی «یلدا» بدترین گزینه است. تعجب می‌کنم این فیلم چطور در لیست نهایی قرار گرفته است. نگاه صرف ژورنالیستی که نباید ملاک انتخاب یک فیلم در مناسبات جهانی قرار بگیرد. ساختار فیلم بشدت خام‌دستانه و تلویزیونی است. «درخت گردو» اما موضوع (بمباران شیمیایی سردشت) قابل دفاعی دارد. از نظر مضمون و دستمایه پیام جهانی دارد. اشکال عمده فیلم مهدویان این است که در میانه بیش از حد لحن مستندگونه می‌گیرد و تداخل لحن مستند و داستانی شاید در سلیقه آکادمی اسکار نباشد. چرا که فیلم یکدست نیست. در بین این سه گزینه حتماً فیلم «خورشید» بهترین انتخاب است.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7487/19/559795/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها