سینمای کودک در سال 1364
موشها در سینما
در میانه سالهای جنگ تحمیلی و فشارهای اقتصادی گروههایی از هنرمندان شکل گرفتند که بهدنبال تغییر این فضای اجتماعی و شاد کردن مردم بودند بخصوص گروه کودک و نوجوان؛ هنرمندان خلاقی که در سختترین شرایط گردهم آمدند و تحولات جدی را در سینما و هنرهای نمایشی حوزه کودکان و نوجوانان رقم زدند و بعدها با کارهایی مثل کلاه قرمزی و پسرخاله و سریال آن به تیمهای برجسته این حوزه بدل شدند. در این بین مرضیه برومند را باید پایهگذار نمایش عروسکی بعد از انقلاب دانست کسی که در اوج شروع جنگ و التهابهای سیاسی سال 1360 به فکر ساخت سریال عروسکی مدرسه موشها افتاد و شخصیتهایی را خلق کرد که همچنان بعد از 40 سال در ذهن مردم ماندگار هستند؛ کپل، دم باریک، دم دراز، موش موشک، عینکی، گوش دراز، نارنجی، خوش خواب، سرمایی و... عروسکهای خاطره انگیزی که پشت چهره بامزه آنها هنرمندانی همچون حمید جبلی، ایرج طهماسب، راضیه برومند، مسعود کرامتی، ناصر غفرانیفر، آزاده پورمختار، مهدی میگانی، رضا پرنیانزاده، کامبیز صمیمیمفخم، فاطمه معتمدآریا، مجید شناور، راضیه برومند و... جای گرفته بودند که هنرپیشگی و صداپیشگی آنها را برعهده داشتند.
سریال تلویزیونی مدرسه موشها که در اوایل دهه ۱۳۶۰ ساخته و پخش شد در ابتدا قرار بود تنها بچهها را به مدرسه رفتن تشویق کند و از اهمیت آموزش و تحصیل برای کودکان بگوید اما به چنان محبوبیتی رسید که به مدت سه سال (سه مقطع تا سال 1363) ادامه پیدا کرد و فیلم سینمایی آن هم در سال 1364 به کارگردانی محمدعلی طالبی و مرضیه برومند روی پرده سینما رفت. شهر موشها را به نوعی باید یکی از اولین فیلمهای عروسکی بعد از انقلاب دانست که در زمان خود با استقبال بسیار گسترده رو به رو شد. همچنین قسمت دوم این فیلم با نام شهر موشها ۲ در سال ۱۳۹۳ با کارگردانی مرضیه برومند روی پرده سینماها رفت.
شهر موشها برای رده سنی کودکان ساخته شده و عروسکها و هنرمندان آن همانهایی بودند که در سریال مدرسه موشها نقش آفرینی میکردند. البته داستان شهر موشها در کنار همه آموزشهایش همچون تشویق کودکان به کار تیمی برای از بین بردن دشمن، کمی ترسناک است. قصه فیلم گربه سیاهی را به نمایش میگذارد که موشها به آن «اسمشو نبر» میگویند و به شهر موشها حمله میکند و به همین دلیل موشها مجبور میشوند به یک شهر دیگر بروند. تصمیم جمعی موشها بر این میشود که پدر و مادرها از راه سخت و کوتاه بروند تا شهر را آماده کنند و بچهها با معلم و آشپزباشی راه طولانیتر و امنتر را انتخاب کنند؛ مسیری که در میانه آن با «اسمشو نبر» رو به رو میشوند.مرضیه برومند در گفتوگو با مجله مهر درباره خاطرات سریال مدرسه موشها گفته است: «سروکله زدن با مسئولان تلویزیون بسیار طاقت فرسا بود. آنها دائماً متنها را میخواندند و سعی میکردند به زور نکات غیراخلاقی و غیرآموزشی از درون متنها کشف کنند. به هر حرکت بامزه موشها، ایراد میگرفتند. از نظر آنها اطلاق صفاتی مثل «دمدراز»، «گوشدراز» یا «کپل» به بچه موشها، کاری نادرست و غیراخلاقی بود. بچهها نباید خوراکیها را از دست یکدیگر قاپ میزدند، نباید توی کلاس شلوغ میکردند، چون از نظر آنها بدآموزی داشت! هنگام ضبط برنامه هم پشت صحنه داستانی بود.... طی دو سال ونیم، ۱۰۴ قسمت «مدرسه موشها» ساخته شد و شخصیتهای دیگری به شخصیتهای قبلی اضافه شدند. به سختی به تلویزیون قبولاندیم موسیقی برای کار کودک و عروسکی از واجبات است. موسیقی به کار اضافه و تیتراژ جدید ساخته شد.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه