دست از دشمنی با دنیای تکنولوژی برداریم
لذت کتابخوانی را به مردم بچشانیم
حمیدرضا شاه آبادی
نویسنده
شرایط جهان امروز به گونهای است که بچهها به محض آنکه درکی از پیرامون خود پیدا میکنند با انواع و اقسام تکنولوژیهای ارتباطی سر و کار پیدا میکنند؛ از تبلت و کامپیوتر گرفته تا گوشیهای موبایل پیشرفته و کنسولهای بازی. در این بین شاید بپرسید در جامعه ما که هنوز ضرورت مطالعه نهادینه نشده چطور میتوان به افزایش سرانه کتابخوانی کمک کرد؟ به گمان من پدیدههای جدید کامپیوتری، بخش ناگزیری از زندگی امروزمان هستند که اتفاقاً چیزهای بدی هم نیستند، چراکه میتوانیم از آنها نه تنها در راستای مهارت آموزی، بلکه حتی برای بازی استفاده کنیم. اینکه گاهی فقط به صرف سرگرمی به سراغ تکنولوژیهای امروزی برویم که بد نیست! به هر حال همه ما به تفریح هم نیاز داریم و نمیدانم این همه مخالفت با وجه سرگرمی این وسایل از چه بابت است. در عین استفاده از این وسایل میتوان کتابخوان هم بود، اگر قرار به نفوذ پدیدههای برآمده از تکنولوژی در زندگی مردم باشیم شاید بتوان ژاپن را از بارزترین نمونههای آن دانست. این در شرایطی است که بالاترین میزان کتابخوانی هم متعلق به ژاپنی هاست! کافی است به ایستگاههای مترو ژاپن قدم بگذارید تا ببینید که مردم همین طور که ایستادهاند، با یک دست میله واگن را گرفتهاند و با دست دیگر گوشی موبایلشان را و از طریق کتابهای الکترونیکی در حال مطالعه هستند. حتی در آلمان، وقتی راننده یک اتوبوس شهری قرار است سه دقیقه در ایستگاهی توقف داشته باشد همان زمان کوتاه را هم مشغول مطالعه میشود. با این حال یک مرتبه نشده از خودمان بپرسیم چه کتابهایی هستند که حتی در آن شرایط و شلوغیها هم میتوان خواند؟ به طور قطع اینها کتابهایی نیستند که تمرکز زیادی بخواهند. بهعنوان نمونه در ژاپن «مانگاها»، که نوعی کمیک استریپ هستند، بخش عمدهای از مطالعههای اینچنینی مردم را به خود اختصاص دادهاند. خب ما چنین کتابهایی نداریم و یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعهمان همین است. بنابراین اشتباه است که گمان کنیم این پدیدهها قادر به حذف یا کاهش کتابخوانی هستند. برعکس تصورات اشتباه ما حتی در بسیاری از موارد به کتابخوانی کمک هم میکنند. اما اگر قرار به ارائه راهکاری باشد، شاید یکی از بزرگترین راههای ترویج کتابخوانی را بتوان در شناساندن لذت کتابخوانی به مردم دانست. این هدف هم محقق نمیشود مگر آن که بتوانیم کتاب خوب در اختیار مخاطبان بگذاریم؛ بیگمان هر فردی که یک مرتبه لذت کتابخوانی را بچشد دیگر آن را رها نمیکند. از این جهت پایین بودن سرانه مطالعه در کشورمان را میتوان مربوط به کمبود کتابهایی دانست که مطالعه آنها برای عموم مردم لذت بخش است. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد آن وقت است که حتی از ابزارهای جدید ارتباطی هم میتوان در راستای معرفی و تبلیغ کتاب بهره گرفت. کتاب خوب راه خود را حتی در جوامعی که کتابخوانی به ضرورت زندگی مردم تبدیل نشده هم پیدا میکند. در همین بازار کتاب خودمان، حتی در شرایط نامطلوب فعلی هم هرازگاهی با کتابهایی روبهرو میشویم که در تیراژهایی بالا به فروش میرسند. آنقدر به این مسأله معتقد هستم که تأکید دارم حتی با وجود نقدی که به کم کاریهای نظام آموزشی در نهادینه کردن فرهنگ مطالعه وارد است هم میتوان مردم را به سوی کتابخوانی کشاند. البته منکر اثرگذاری و مسئولیت نهادهای آموزشی و حتی دیگر بخشها در افزایش سرانه مطالعه نیستم اما اینکه همیشه برای ترویج کتابخوانی به برنامههای حمایتی چشم دوخته باشیم هم چندان درست نیست. بخش بزرگی از کتابهایی که با استقبال مخاطبان روبهرو میشوند بدون هیچ حمایتی وارد بازار میشوند و مردم را جذب میکنند. این دیدگاه
حمایت طلب باعث شده ما همواره یک اقتصاد گلخانهای برای نشرمان تعریف کنیم. آنچنان که ناشران تنها با کاغذ دولتی و وام بتوانند سرپا بمانند و نویسندگان هم با وام وزارت ارشاد و جاهای دیگر مشکلات خود را برطرف کنند. منکر ضرورت حمایت نیستم اما این برنامهها باید به سمتی بروند که نهاد کتاب و کتابخوانی در کشورمان بتواند به روی پای خود بایستد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه