خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید

اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد



جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی

روایت دوچرخه‌ای که مایه نگرانی امنیتی شد

بعد از سوار شدن بر بالگرد مارین وان به وینفیلد هاوس بازگشتیم و از آنجا برای دیدار با الیزابت دوم ملکه بریتانیا با بالگرد به کاخ ویندزور، اقامتگاه سلطنتی در خارج شهر رفتیم که بار دیگر مراسم تشریفاتی ویژه‌ای با حضور بسیاری از کت قرمزها و دسته مارش نظامی برگزار شد. ترامپ و ملکه از گارد سلطنتی سان دیدند و پس از آن تقریباً دیداری یک ساعته داشتند که بانوی اول امریکا هم در این دیدار حضور داشت. بقیه ما با اعضای خانواده سلطنتی که بسیار برازنده بودند و اما در مواقعی با ما که زمانی جزو مستعمره‌های بریتانیا بودیم و از نظر آنها آداب معاشرت تشریفاتی را بخوبی نمی‌دانستیم کمی سختگیر بودند. چای و ساندویچ‌های بندانگشتی خوردیم. دوباره سوار مارین وان شدیم و به فرودگاه استنستد برگشتیم و از آنجا با ایرفورس وان راهی اسکاتلند در شمال بریتانیا شدیم که تفرجگاه گلف ترامپ موسوم به ترنبری نیز در آنجا واقع شده بود.
تفرجگاه که در منطقه جزیره‌ای «فیرت کلاید» اسکاتلند واقع شده،  بسیار بزرگ بود و بسیاری از ما برای  دیدن مناظر طبیعی در فضای بیرونی آن جمع شده بودیم که فردی با خودرویی فوق سبک که بیشتر شبیه دوچرخه بود و بال‌هایی به آن نصب شده بود (که بعدها  فهمیدیم نماد معترضان صلح سبز بوده) و پرچمی از ترامپ که او را رئیس جمهوری پایین‌تر از حد استاندارد توصیف می‌کرد، پدال‌زنان به سمت ما آمد. نیروهای امنیتی همه افراد، به جز من و کِلی را به سرعت و باعجله به داخل منتقل کردند. کِلی تا نزدیک شدن این وسیله نقلیه زشت به دلایلی بیرون ماند و در نهایت سرویس امنیتی تصمیم گرفت که ما هم به داخل ساختمان برویم. این اتفاق کاملاً ناقض امنیت بود اما خوشبختانه باعث سرگرمی ما شد. تا روز یکشنبه در ترنبری ماندیم، ترامپ گلف بازی می‌کرد و ما چندین تماس تلفنی از طرف بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل داشتیم. محور اصلی گفت‌وگوها، نشست اخیر نتانیاهو با پوتین و بویژه مذاکرات آنها درباره سوریه بود. همان طوری که نتانیاهو در نشست قبلی‌اش با من اشاره کرده بود، پوتین بار دیگر گفته بود که ایران باید نیروهایش را از سوریه خارج کند و او همان اهداف ما را دارد اما اسد مشکلاتی داشت که اجازه نمی‌داد پوتین او را وادار به فشار بر ایرانی‌ها کند؛ البته اسد به نیروهای ایرانی برای پیشرفت در ادلب علیه اپوزیسیون سوری و تعداد بی شماری از گروه‌های تروریستی نیاز داشت.
رسیدگی به موضوع ادلب یک چیز بود ولی اقدام اسد در زمینه واردات تسلیحات که ممکن بود از آنها برای تهدید اسرائیل استفاده شود، چیز دیگری بود که قابل توجیه نبود. پوتین گفت این موضوع را درک می‌کند اما نمی‌تواند هیچ قولی بدهد. اسرائیل حق داشت که فکر کند ایالات متحده نیز درباره حضور مداوم ایران در سوریه نگران است؛ موضوعی که پوتین نیز گفته بود آن را درک می‌کند هرچند موافق آن نیست. نتانیاهو،  برای ایجاد «مرز دائمی» در ارتفاعات جولان به عنوان هدف دیرینه اسرائیل که سوریه را در یک سوی مرز و اسرائیل را در سوی دیگر آن قرار می‌داد، پوتین را تحت فشار قرار داده بود که به نظر من، به معنای حذف نیروهای سازمان ملل و منطقه حائل و بازگشت به وضعیت مرز «عادی» بود. اسرائیل از مدت ها قبل ارتفاعات جولان را به خاک خود ضمیمه کرده بود و می‌‌خواست به این وضعیت سر و سامانی بدهد و بنابراین عادی سازی اوضاع مرزها می‌‌توانست گامی بزرگ و قابل توجه باشد.
تردید داشتم که ترامپ این موضوع مهم را در گفت‌وگوهایش با پوتین مطرح کند و خود را درگیر موضوعی کند که وارد جزئیات آن نشده بود.
ایرفورس وان بعد از ظهر روز یکشنبه 15 ژوئیه فرودگاه «پِرِست ویک» اسکاتلند را به مقصد هلسینکی پایتخت فنلاند ترک کرد. وقتی می‌‌خواستم به ترامپ درباره موضوع کنترل تسلیحات که قرار بود درباره آن با پوتین صحبت کند گزارش دهم، او مشغول تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی روسیه بود. توضیح دادم که چرا توافق استارت جدید که اوباما آن را امضا کرده و ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی سال 2016 از آن انتقاد کرده بود، دردسر ساز است و قطعاً توافقی نیست که ما بتوانیم به خواست مسکو، پنج سال دیگر آن را تمدید کنیم. توضیح دادم که جمهوریخواهان سنا در سال 2010،  26 به 13 به این توافق رأی منفی داده اند و امیدوار بودم با این توضیح ترامپ را قانع کرده باشم. ما همچنین درباره پیمان نیروهای هسته‌ای میانبرد (آی ان اف) و اینکه چرا من می‌‌خواهم از این پیمان خارج شویم و برنامه دفاع موشکی ملی ما (که گفتم نباید درباره آن با روس‌ها مذاکره کنیم) صحبت کردم اما موفقیتی نداشتم.
همان طور که  صحبت می‌‌کردیم، ترامپ در همان حالتی که مشغول تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی بود درباره متیس گفت: «او یک لیبرال دموکرات است، می‌‌دانستی، نه نمی‌دانستی؟» ترامپ پرسید آیا «مارک میلی» رئیس وقت ستاد کارکنان ارتش را می‌‌شناسم، که این سؤال او جالب بود زیرا میلی «نامزد» تصدی ریاست ستاد مشترک ارتش در پایان دوره دانفورد در سپتامبر 2019 بود.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7478/4/558684/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها