حفظ گوهر درخشان وجود
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
در بررسی زندگی بزرگان ادب و هنر و مفاخر هر جامعه، شاید نقش یک نکته بیش از بقیه عواملی که به محبوبیت و موفقیت آنها انجامیده پررنگ باشد. هر هنرمند موفق و برجسته تنها متکی به نبوغ و استعداد ذاتی خود نیست، حفظ گوهر وجودی و تلاش برای محافظت از آن حقیقتی است که نمیتوان کتمان کرد. وظیفهای دشوار که بسیاری از چهرههای درخشان ادب، هنر و فرهنگ نتوانستهاند آن را تاب بیاورند. محمدرضا شجریان در سیر و سلوک شخصی و حرفهای راهی را انتخاب کرد که ساده نبود. او تا توانست حریم شخصیاش را از گزند حوادث دور کرد، قطعاً بسیاری دوست دارند جزئیات شکستها و موفقیتهای او و روابطش را بدانند، اما همواره کوشید دور از نگاهها و داوریها بماند. درباره هر نکتهای اظهارنظر نمیکرد، زیاد به مصاحبه تن نمیداد، مگر در مواردی خاص و مهم. بیشتر درباره حوزه تخصصی و دانشی که داشت گفتوگو میکرد. بر خلاف اغلب بازیگرها و چهرههای امروزی در نظر دادن محتاط بود و مدام در معرض دیده شدن قرار نمیگرفت. این گونه علاوه بر حفظ و حراست از جایگاه حرفهای خود که بیهمتا بود و پاسداری از جوهر وجودی و استعدادش در موسیقی ایرانی، از شخصیت هنریاش حفاظت میکرد؛ شخصیتی که طی سالهایی طولانی شکل گرفته بود، محصول پرهیزها و مراقبتهای بسیار بود و طوفان حوادث و رویدادهای تلخ اندکی از وجاهت آن نمیکاست. در سینما، نزدیکترین مثال به استاد شجریان، زندهیاد عزتالله انتظامی است. او هم طی سالهای طولانی فعالیتش کوشید آبرو و اعتبارش را حفظ کند. انتظامی بزرگ با پاسخهای منفی بسیاری که به پیشنهادهای کاری میداد و با انتخابها و حضورهایش سر و گردنی از همنسلانش فاصله گرفت، مانند استاد شجریان در ایام حیات پرثمرش، قدر دید و ستایش شد. حضورش زینت مراسم و اعتبار فیلمها بود، محبوب و باعزت ماند و با آبرو از این دنیا رفت. این مواهب اتفاقی نبود و با مرارت و ممارست به دست آمده بود.
خانوادههای معظم شجریان و انتظامی این حلقه را کامل کردهاند. آنها قدر این بزرگان را دانسته و با رفتارهای درست خود جایگاه آنان را متزلزل نکردهاند. جنس احترام و ادبی که بین محمدرضا شجریان و فرزندانش دیدهایم، شبیه ارادتی است که مجید انتظامی به پدر فقیدش داشته و دارد و محبتی که عزتالله انتظامی نثار خانواده و فرزند هنرمندش میکرد در نسل پس از او دیده میشود. خوشبختانه آن مهر، شور و قدرشناسی در فرزندان مجید انتظامی وجود دارد.
در مراسم تشییع پیکر استاد شجریان، وقار و رفتار محترمانه همایون شجریان در شرایطی دشوار، دقیقاً مبتنی بر همان تصویری بود که از این خاندان در ذهن وجود دارد؛ تصویری که اصالت و اعتباری ریشهدار را تداعی میکند. پرهیز از انتشار عکسهای مختلف از زمان بیماری طولانی و چند ساله هر دو بزرگوار که با حساسیت هر دو خانواده پیگیری شده، یکی از درستترین رویکردها در حفظ آن گوهر و اعتبار است. آقای بازیگر و استاد شجریان با تصویرهایی در خور شأن و جایگاهشان در ذهنها ماندگار شدهاند. برای ماندگاری این تصاویر، درایت و هوشمندی قابل ستایشی وجود داشته است.
روزنامهنگار
در بررسی زندگی بزرگان ادب و هنر و مفاخر هر جامعه، شاید نقش یک نکته بیش از بقیه عواملی که به محبوبیت و موفقیت آنها انجامیده پررنگ باشد. هر هنرمند موفق و برجسته تنها متکی به نبوغ و استعداد ذاتی خود نیست، حفظ گوهر وجودی و تلاش برای محافظت از آن حقیقتی است که نمیتوان کتمان کرد. وظیفهای دشوار که بسیاری از چهرههای درخشان ادب، هنر و فرهنگ نتوانستهاند آن را تاب بیاورند. محمدرضا شجریان در سیر و سلوک شخصی و حرفهای راهی را انتخاب کرد که ساده نبود. او تا توانست حریم شخصیاش را از گزند حوادث دور کرد، قطعاً بسیاری دوست دارند جزئیات شکستها و موفقیتهای او و روابطش را بدانند، اما همواره کوشید دور از نگاهها و داوریها بماند. درباره هر نکتهای اظهارنظر نمیکرد، زیاد به مصاحبه تن نمیداد، مگر در مواردی خاص و مهم. بیشتر درباره حوزه تخصصی و دانشی که داشت گفتوگو میکرد. بر خلاف اغلب بازیگرها و چهرههای امروزی در نظر دادن محتاط بود و مدام در معرض دیده شدن قرار نمیگرفت. این گونه علاوه بر حفظ و حراست از جایگاه حرفهای خود که بیهمتا بود و پاسداری از جوهر وجودی و استعدادش در موسیقی ایرانی، از شخصیت هنریاش حفاظت میکرد؛ شخصیتی که طی سالهایی طولانی شکل گرفته بود، محصول پرهیزها و مراقبتهای بسیار بود و طوفان حوادث و رویدادهای تلخ اندکی از وجاهت آن نمیکاست. در سینما، نزدیکترین مثال به استاد شجریان، زندهیاد عزتالله انتظامی است. او هم طی سالهای طولانی فعالیتش کوشید آبرو و اعتبارش را حفظ کند. انتظامی بزرگ با پاسخهای منفی بسیاری که به پیشنهادهای کاری میداد و با انتخابها و حضورهایش سر و گردنی از همنسلانش فاصله گرفت، مانند استاد شجریان در ایام حیات پرثمرش، قدر دید و ستایش شد. حضورش زینت مراسم و اعتبار فیلمها بود، محبوب و باعزت ماند و با آبرو از این دنیا رفت. این مواهب اتفاقی نبود و با مرارت و ممارست به دست آمده بود.
خانوادههای معظم شجریان و انتظامی این حلقه را کامل کردهاند. آنها قدر این بزرگان را دانسته و با رفتارهای درست خود جایگاه آنان را متزلزل نکردهاند. جنس احترام و ادبی که بین محمدرضا شجریان و فرزندانش دیدهایم، شبیه ارادتی است که مجید انتظامی به پدر فقیدش داشته و دارد و محبتی که عزتالله انتظامی نثار خانواده و فرزند هنرمندش میکرد در نسل پس از او دیده میشود. خوشبختانه آن مهر، شور و قدرشناسی در فرزندان مجید انتظامی وجود دارد.
در مراسم تشییع پیکر استاد شجریان، وقار و رفتار محترمانه همایون شجریان در شرایطی دشوار، دقیقاً مبتنی بر همان تصویری بود که از این خاندان در ذهن وجود دارد؛ تصویری که اصالت و اعتباری ریشهدار را تداعی میکند. پرهیز از انتشار عکسهای مختلف از زمان بیماری طولانی و چند ساله هر دو بزرگوار که با حساسیت هر دو خانواده پیگیری شده، یکی از درستترین رویکردها در حفظ آن گوهر و اعتبار است. آقای بازیگر و استاد شجریان با تصویرهایی در خور شأن و جایگاهشان در ذهنها ماندگار شدهاند. برای ماندگاری این تصاویر، درایت و هوشمندی قابل ستایشی وجود داشته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه