هنرمند یا کنشگر سیاسی و اجتماعی؟
دکتر سیامک زند رضوی
جامعه شناس
واکنشهای مردم به موضع گیریهای سیاسی و اجتماعی هنرمندان را باید در بستری به نام کشور ایران بررسی کنیم. ابتدا باید بگوییم که این پدیده جدید نیست. قبل از انقلاب هم فیلمسازان و بازیگران و شاعران و نویسندگان به طور جدی میان مردم محبوبیت داشتند و جامعه از آنها انتظار داشت که برای حل مشکلات اساسی جامعه در عرصه سیاسی واجتماعی کمک کنند. کتابهای شعر خریده و خوانده میشد به این امید که در آن اشارهای شده باشد به صدای شهروندانی که درخواست آزادی سخن گفتن و اظهارنظر کردن داشتند.
سؤال مهم تری اینحا مطرح است؛ اینکه چرا هنرمندان باید وارد این عرصه شوند؟ عرصهای که قاعدتاً با اهداف سیاسی و کنشگران سیاسی و اجتماعی مرتبط است؛ در آن دوره قدرت برای شنیدن صدای شهروندان هیچ مفری را بهعنوان تشکل نمیپذیرفت. یک حزب بود که همه باید عضو میشدند و اجازه تأسیس حزب مستقل داده نمیشد. جامعه یا باید سکوت میکرد یا راه دیگری پیدا کرد؛راه دیگری که پیدا کرد زبان و بیان هنرمندان بود. امروز هم راهی که برای بیان حرفهای مردم پیدا شده از زبان هنرمندان است و به دلیل وجود شبکههای اجتماعی قدرتمند متکی به وب اکنون هم موافقان یک نظر میتوانند اظهارنظر کنند و هم مخالفان آن. حال کسی که سؤالی را مطرح کرده یا اظهارنظری میکند با تشویق عدهای مواجه میشود و در مقابل عدهای این نظر را منکر میشوند و نقد میکنند.
اما چرا وقتی هنرمند و چهرهای درباره مسألهای اجتماعی یا سیاسی اظهارنظر میکند معمولاً با نقدهای تند مردم مواجه میشود؟ مسأله اینجاست که درساختار قدرت درباره آزادی بیان از دوره مشروطه بسیارصحبت شده است اما تا امروز آن را به رسمیت نشناختهایم. حال که امکان سخن گفتن و اظهارنظر در شبکههای اجتماعی درمقیاس تجمعاتی و تقریباً به شکلی همگانی پیدا شده و همه تلاش میکنند نظرشان را بیان کنند با کلماتی مواجه میشویم که گوش ما به آنها عادت ندارد. درحالی که طبیعی است یک عده موافق نظر هنرمندی باشند که درباره موضوعی اظهارنظر کرده و یک عده مخالف آن. اما ما باید از حق آزادی بیان بیقید وشرط دفاع کنیم،البته طبیعی است هر فردی هم که درباره یک موضوع روز اظهارنظر میکند باید برای شنیدن انتقادها و نظرات مخالف آماده باشد.
امروز و با وجود امکانی که شبکههای اجتماعی در اختیار هنرمندان و چهرههای شناخته شده قرار داده باز هم بسیاری از هنرمندان مراقب هستند که وارد این چالشها نشوند اما تکرارآن در مجموع نشان میدهد که یک نیاز اساسی در جامعه وجود دارد و این نیاز پاسخ نگرفته است،یعنی گروههای ذی نفع مختلف نمیتوانند برنامههای مورد علاقه خود را در یک بستر واقعی پیش ببرند و یکی از راههایی که جامعه ما برای این کار پیدا کرده اظهارنظر و کنشگری هنرمندان و چهرههای محبوب است؛ در صورتی که جامعه بتواند در قالب تشکلهای مردم نهاد و بویژه احزاب سیاسی مستقل و متنوع نظراتش را بیان کند این چالشها برای چهرهها کمتر خواهد شد.
جامعه شناس
واکنشهای مردم به موضع گیریهای سیاسی و اجتماعی هنرمندان را باید در بستری به نام کشور ایران بررسی کنیم. ابتدا باید بگوییم که این پدیده جدید نیست. قبل از انقلاب هم فیلمسازان و بازیگران و شاعران و نویسندگان به طور جدی میان مردم محبوبیت داشتند و جامعه از آنها انتظار داشت که برای حل مشکلات اساسی جامعه در عرصه سیاسی واجتماعی کمک کنند. کتابهای شعر خریده و خوانده میشد به این امید که در آن اشارهای شده باشد به صدای شهروندانی که درخواست آزادی سخن گفتن و اظهارنظر کردن داشتند.
سؤال مهم تری اینحا مطرح است؛ اینکه چرا هنرمندان باید وارد این عرصه شوند؟ عرصهای که قاعدتاً با اهداف سیاسی و کنشگران سیاسی و اجتماعی مرتبط است؛ در آن دوره قدرت برای شنیدن صدای شهروندان هیچ مفری را بهعنوان تشکل نمیپذیرفت. یک حزب بود که همه باید عضو میشدند و اجازه تأسیس حزب مستقل داده نمیشد. جامعه یا باید سکوت میکرد یا راه دیگری پیدا کرد؛راه دیگری که پیدا کرد زبان و بیان هنرمندان بود. امروز هم راهی که برای بیان حرفهای مردم پیدا شده از زبان هنرمندان است و به دلیل وجود شبکههای اجتماعی قدرتمند متکی به وب اکنون هم موافقان یک نظر میتوانند اظهارنظر کنند و هم مخالفان آن. حال کسی که سؤالی را مطرح کرده یا اظهارنظری میکند با تشویق عدهای مواجه میشود و در مقابل عدهای این نظر را منکر میشوند و نقد میکنند.
اما چرا وقتی هنرمند و چهرهای درباره مسألهای اجتماعی یا سیاسی اظهارنظر میکند معمولاً با نقدهای تند مردم مواجه میشود؟ مسأله اینجاست که درساختار قدرت درباره آزادی بیان از دوره مشروطه بسیارصحبت شده است اما تا امروز آن را به رسمیت نشناختهایم. حال که امکان سخن گفتن و اظهارنظر در شبکههای اجتماعی درمقیاس تجمعاتی و تقریباً به شکلی همگانی پیدا شده و همه تلاش میکنند نظرشان را بیان کنند با کلماتی مواجه میشویم که گوش ما به آنها عادت ندارد. درحالی که طبیعی است یک عده موافق نظر هنرمندی باشند که درباره موضوعی اظهارنظر کرده و یک عده مخالف آن. اما ما باید از حق آزادی بیان بیقید وشرط دفاع کنیم،البته طبیعی است هر فردی هم که درباره یک موضوع روز اظهارنظر میکند باید برای شنیدن انتقادها و نظرات مخالف آماده باشد.
امروز و با وجود امکانی که شبکههای اجتماعی در اختیار هنرمندان و چهرههای شناخته شده قرار داده باز هم بسیاری از هنرمندان مراقب هستند که وارد این چالشها نشوند اما تکرارآن در مجموع نشان میدهد که یک نیاز اساسی در جامعه وجود دارد و این نیاز پاسخ نگرفته است،یعنی گروههای ذی نفع مختلف نمیتوانند برنامههای مورد علاقه خود را در یک بستر واقعی پیش ببرند و یکی از راههایی که جامعه ما برای این کار پیدا کرده اظهارنظر و کنشگری هنرمندان و چهرههای محبوب است؛ در صورتی که جامعه بتواند در قالب تشکلهای مردم نهاد و بویژه احزاب سیاسی مستقل و متنوع نظراتش را بیان کند این چالشها برای چهرهها کمتر خواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه