تعطیلی پروتکلها؛ لزوم ورود جدی نهادهای قانونی
جبار رحمانی
پژوهشگر مردم شناسی
تداوم بحران کرونا در جامعه ایرانی، و موجهای چندگانهای از شیوع این بیماری، نوعی نگرانی و اضطراب دائمی را دامن زده است. آنچه در این میان سبب نگرانی شده، عدم رعایت پروتکلها و دستـــــورالعملهای بهداشتی توسط برخی از مردم است. نگاهی به الگوهای شیوع اخیر نشان از گسترش الگوی خوشهای در شیوع بیماری دارد. این الگو بیانگر آن است که درصد کمی از بیماران از طریق غریبهها و در فضاهای عمومی بیمار شدهاند و درصد قابل توجهی از بیماران از طریق نزدیکان و آشنایان و اعضای خانواده به این بیماری دچار شدهاند. به همین دلیل این بیماری به یک تهدید دائمی و تناقض عمیق در روابط و مناسبات مردم بدل شده است.
تعطیلات هفته گذشته و تداخل دو پدیده همزمان یعنی عزاداری ماه محرم و سفرهای ایام تعطیلات، منجر به نوعی نگرانی از به راه افتادن موج جدیدی از بیماری کرونا در ایران شده است.
گزارشها نشان میدهد که حجم بسیار بالای سفرها فینفسه یک خطر جدی برای جامعه و زمینهای برای گسترش دوباره این ویروس خواهد بود و از سوی دیگر مسأله آیینهای مذهبی و جماعتهای دینی، که در بخشی از آنها ملاحظات و دستورالعملها رعایت نشده (علیرغم رعایت اکثریت آنها)، خودش یک زمینه دیگر برای شیوع بیماری خواهد بود. در این میان مسأله اصلی آن است که ما با پدیده جدی نگرفتن دستورالعملها در جامعه ایرانی مواجه هستیم. این بیتوجهی و عدم جدی گرفتن دستورالعملهای بهداشتی، به گونهای است که در نهایت آتش آن تر و خشک را با هم خواهد سوزاند.
بهتدریج ما شاهد طرح مفهوم خستگی کادر درمان هستیم. هرچه آنها در درمان میکوشند، بیتوجهی و تنبلی جامعه در رعایت دستورات بهداشتی، بیماران بیشتری را روانه بیمارستانها میکند. به نظر میرسد بیتوجهی و شاید تنبلی فراگیر در رعایت دستورات بهداشتی علیه کرونا، را نمیتوان به قشر خاصی (مذهبیها، یا اهل سفر به شمال و یا فقر و...) نسبت داد. تقریباً در همه اقشار جامعه ما، این مسأله جدی نگرفتن دستورالعملها وجود دارد. از اینرو میتوان سه راه را پیشنهاد کرد: 1- تلاش همهجانبه رسانههای رسمی و غیررسمی برای فرهنگسازی در این راستا؛ 2- بهواسطه خستگی مفرط کادر درمان، نمیتوان از رها کردن وضع موجود برای آنکه ایمنی جمعی شاید بتواند جلوی این بیماری را بگیرد (تهدیدی که گاهی کادر درمان مطرح میکنند) غافل شد؛ 3- و راه حل سوم، ورود جدی نهادهای قانونی برای کنترل و تنبیه کسانی که مراعات نمیکنند و همچنین ارائه تسهیلات مناسب برای حداقلهای پروتکلها برای مردم. به نظر میرسد در شرایط فعلی اگر ترکیبی از راه اول و سوم را نداشته باشیم؛ بیماری کرونا و هزینههای ناشی از آن، به شکافهای اجتماعی و تضادهای درون جامعه دامن خواهد زد و خودش زمینهساز بحرانهای ثانویهای ناشی از بحران کرونا و سوءمدیریت آن خواهد شد. باید بطور جدی و گاه با شدت عمل، وارد مدیریت بحران شد.
پژوهشگر مردم شناسی
تداوم بحران کرونا در جامعه ایرانی، و موجهای چندگانهای از شیوع این بیماری، نوعی نگرانی و اضطراب دائمی را دامن زده است. آنچه در این میان سبب نگرانی شده، عدم رعایت پروتکلها و دستـــــورالعملهای بهداشتی توسط برخی از مردم است. نگاهی به الگوهای شیوع اخیر نشان از گسترش الگوی خوشهای در شیوع بیماری دارد. این الگو بیانگر آن است که درصد کمی از بیماران از طریق غریبهها و در فضاهای عمومی بیمار شدهاند و درصد قابل توجهی از بیماران از طریق نزدیکان و آشنایان و اعضای خانواده به این بیماری دچار شدهاند. به همین دلیل این بیماری به یک تهدید دائمی و تناقض عمیق در روابط و مناسبات مردم بدل شده است.
تعطیلات هفته گذشته و تداخل دو پدیده همزمان یعنی عزاداری ماه محرم و سفرهای ایام تعطیلات، منجر به نوعی نگرانی از به راه افتادن موج جدیدی از بیماری کرونا در ایران شده است.
گزارشها نشان میدهد که حجم بسیار بالای سفرها فینفسه یک خطر جدی برای جامعه و زمینهای برای گسترش دوباره این ویروس خواهد بود و از سوی دیگر مسأله آیینهای مذهبی و جماعتهای دینی، که در بخشی از آنها ملاحظات و دستورالعملها رعایت نشده (علیرغم رعایت اکثریت آنها)، خودش یک زمینه دیگر برای شیوع بیماری خواهد بود. در این میان مسأله اصلی آن است که ما با پدیده جدی نگرفتن دستورالعملها در جامعه ایرانی مواجه هستیم. این بیتوجهی و عدم جدی گرفتن دستورالعملهای بهداشتی، به گونهای است که در نهایت آتش آن تر و خشک را با هم خواهد سوزاند.
بهتدریج ما شاهد طرح مفهوم خستگی کادر درمان هستیم. هرچه آنها در درمان میکوشند، بیتوجهی و تنبلی جامعه در رعایت دستورات بهداشتی، بیماران بیشتری را روانه بیمارستانها میکند. به نظر میرسد بیتوجهی و شاید تنبلی فراگیر در رعایت دستورات بهداشتی علیه کرونا، را نمیتوان به قشر خاصی (مذهبیها، یا اهل سفر به شمال و یا فقر و...) نسبت داد. تقریباً در همه اقشار جامعه ما، این مسأله جدی نگرفتن دستورالعملها وجود دارد. از اینرو میتوان سه راه را پیشنهاد کرد: 1- تلاش همهجانبه رسانههای رسمی و غیررسمی برای فرهنگسازی در این راستا؛ 2- بهواسطه خستگی مفرط کادر درمان، نمیتوان از رها کردن وضع موجود برای آنکه ایمنی جمعی شاید بتواند جلوی این بیماری را بگیرد (تهدیدی که گاهی کادر درمان مطرح میکنند) غافل شد؛ 3- و راه حل سوم، ورود جدی نهادهای قانونی برای کنترل و تنبیه کسانی که مراعات نمیکنند و همچنین ارائه تسهیلات مناسب برای حداقلهای پروتکلها برای مردم. به نظر میرسد در شرایط فعلی اگر ترکیبی از راه اول و سوم را نداشته باشیم؛ بیماری کرونا و هزینههای ناشی از آن، به شکافهای اجتماعی و تضادهای درون جامعه دامن خواهد زد و خودش زمینهساز بحرانهای ثانویهای ناشی از بحران کرونا و سوءمدیریت آن خواهد شد. باید بطور جدی و گاه با شدت عمل، وارد مدیریت بحران شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه