سینماهای امریکایشمالی همچنان کمرونقاند
فیلم 35 سال پیش در صدر پرفروشها!
وصال روحانی
خبرنگار
در ادامه روند عرضه مجدد فیلمهای قدیمی و معروف در ایام کرونازده و کم رونق سینماهای جهان این هفته نیز چند فیلم از این قبیل از نو اکران شدند و یکی از آنها که «The Goonies» نام دارد و ساخته سال 1985 ریچارد دانر است، به صدر جدول پرفروشهای امریکا صعود کرد و فیلم جدید «ملک اجارهای» را که هفته پیش صدرنشین این جدول بود، به رده دوم تنزل داد.
البته «The Goonies» از چهار هفته پیش مجدداً بهنمایش درآمده بود و پس از سه هفته چرخ زدن در ردههای دوم تا پنجم جدول سرانجام این هفته به نقطه نخست رسید. رقمی که این فیلم را صاحب این توفیق کرد، 158 هزار دلار بود که از 145 تماشاخانه شامل 115 سالن سربسته و 30 سینما ماشین در سطح امریکا و کانادا حاصل شده و با احتساب آمار سه هفته قبلی تاکنون و در اکران اواسط سال 2020 خود مجموعاً 563 هزار دلار پولسازی کرده است. این محصول پر سروصدا، مرموز و جذاب استودیوی برادران وارنر که کاری مفرح و پرماجرا است، نامهای بزرگی را در جمع عوامل تولید خود یدک میکشد. بر این اساس اضافه بر ریچارد دانر که علاوه بر کارگردانی یکی از دو تهیهکننده اصلی فیلم هم هست، نوشتن سناریو را کریس کلبوس بر عهده داشته که از مطرحترین و بهترین سناریستهای دهههای 1980 تا 2000 بود و چندین و چند فیلم را هم کارگردانی کرده است و اصل داستان و بواقع نسخه خام و اولیه آن را که با هاشورها و ترمیمهای بعدی کلمبوس و دانر به خمیرمایه فیلم تبدیل شد، کسی ننوشته الا استیون اسپیلبرگ معروف، بواقع اسپیلبرگ و کمپانی اختصاصی وی بهنام امبلین از دیگر تهیهکنندگان اصلی این فیلم بودهاند و موسیقی متن شادمانانه دیو گروزین، فیلمبرداری حسابگرانه نیک مک لین و ادیت سریع مایکل کان دیگر عوامل هستند که به «Goonies» موفقیتی دیرپا را بخشیدهاند. اگر هم پس از این توضیحات و معرفیهای ضروری مایل باشید از موضوع این فیلم سر درآورید و با فیلمی بیشتر همسو شوید که جوانان و نوجوانان دهه 1980 به آن دل باختند و امروزیها هم با آن همسو شدهاند، باید متذکر شویم که با یک داستان فانتزی و شاهپریانی روبه رو هستیم. این فیلم متمرکز بر گروهی از خردسالان و نوجوانانی است که در شهری کوچک بهنام گون داکز واقع در حومه شهر استوریا در ایالت اورگان امریکا زندگی میکنند. روزی آنها مطلع میشوند که به سبب دیر کرد والدینشان در پرداخت اقساط تملک خانههایشان در آستانه بیخانمانی قرار دارند و دست به تکاپو میزنند ولی بهجای مدارکی که ثابت کند پولهای پرداختی قبلیشان برای تملک خانهها کافی است، به نقشههایی دست مییابند که وسیله کشف گنجی کهن و زیرخاکی متعلق به «ویلی یک چشم» است که از دزدان دریایی افسانهای قرن هفدهم بوده است. بدیهی است که تلاش آنها برای یافتن این گنج بزرگ و حل مشکلات مالیشان با کوشش همزمان مشتی از خلافکاران و اشرار مصادف شود که میخواهند این ثروت نه از آن بچهها بلکه متعلق به خود آنها گردد.
نویسندهای که از عزلت خارج میشود
20 رده اول جدول در آمدسازان این هفته سینماهای امریکا حاوی فیلمهای قدیمی و معروف دیگری مانند «ژوراسیک پارک یک» ساخته سال 1993 استیون اسپیلبرگ، قسمت اول «بازگشت به آینده» فیلم بسیار پرفروش سال 1985 رابرت رمهکیس که قسمتهای دوم و سوم آن نیز بعداً ساخته شد و «گریز» یک فیلم موزیکال و موفق سال 1978 با بازی جان تراولتا و اولیویا نیوتون جان هم میشود ولی در مکان هفتم به فیلم جدید «سرزمین تا بستانی» میرسیم که محصول 2020 و کاری دراماتیک از سینمای بریتانیا است و نوشتن سناریو و کارگردانی آن با جسیکا سوئیل بوده است. در این فیلم که تهیهکنندگان اصلی آن گای هیلی و ادریان استرجس بریتانیایی هستند و متعلق به استودیوهای کوییک فایر و لایونز گیت است، با کاراکتری مرکزی با بازی جما آترتون طرف هستیم که نویسندهای مطرح اما عزلتگرا است. وی مجبور میشود روزی برخلاف روحیات و خواستههایش سرپرستی موقتی پسربچهای را بپذیرد که پس از وقوع یک طوفان مهیب در حومه لندن بیخانمان شده است و همین مسأله نگرشی تازه را در این نویسنده ایجاد و او را وارد فضایی متفاوت میکند. این فیلم 99 دقیقهای که از تصویربرداری لاری رز و موسیقی متن خوب وولکر برتلمن بهره میگیرد، به جز جما آترتون از بازی لوکاس باند، دیکسی اگریکز، شیان فیلیپس، پنهلوپ ویلتون و تام کورتنای کهنهکار و مجرب در سایر نقشهای اصلیاش سود میجوید و درحالی که از دو هفته پیش در کشور محل تهیهاش (بریتانیا) اکران شده بود، در اولین هفته پخشاش در امریکای شمالی در سطح 100 سالن بیشتر از 78 هزار دلار نفروخت اما همین رقم بسیار خرد و نازل هم کمک کرد تا «Summer Land» درجایگاه هفتم جدول پرفروشها قرار گیرد. این در حالی است که بودجه تولید این فیلم نیز بهرغم حضور
جما آترتون و تام کورتنای از 1.8 میلیون دلار فراتر نرفته که رقمی ناچیز و باور نکردنی برای دنیای بهغایت پرهزینه فعلی سینما است و فقط کرونا و تبعات وحشتآور آن میتوانست و میتواند ایجاب کند که فیلمی با این میزان فروش تمسخرآمیز در Top Ten موفقترینها و آن هم در سرزمین هالیوود و سرمایههای نجومی آن جای گیرد.
ظهور مجدد یک فیلم قدیمی کانادایی
دیگر فیلمتازهای که این هفته به جمع 20 فیلم نخست جدول سودسازان سینماهای امریکایی شمالی ورود کرد، «گریزلیها» نام دارد که با فروشی 34 هزار دلاری در 32 سالن شامل 20 سالن سربسته و 12 سینما ماشین در کشورهای امریکا و کانادا و مکزیک در چنین جایگاهی قرار گرفت و دهم شد اما این فیلم جما نه یک محصول 2020 و کاری نو بلکه فیلمی بالنسبه قدیمی از سینمای کانادا و محصول سال 2018 است که پس از یکی دو سال گشتزنی در چرخهنمایش خانگی با توجه به پرهیز استودیوهای بزرگ از اکران محصولات اصلی و پرهزینهشان در دوران رکود کرونایی به نعمت اکران عمومی هم دست یافت. این فیلم البته در سال 2018 در کشور محل تولیدش هم اکران شده و گیشهای 518 هزار دلاری را به ثبت رسانده بود و دو سال بعد از آن تاریخ با تماشاگرانی متفاوت و تازه و البته اندکتر مواجه است که در دل این فیلم دراماتیک ورزشی هیجان نابی را جستوجو میکنند که شاید بتواند ناقض بیروحیهگی و شکستهای اجتماعی در ایام جولان «کووید19» باشد. این فیلم که میراندا دوپنسیه آن را کارگردانی کرده و مویرا والیبکت و گراهام یوست داستانش را نوشتهاند، براساس رویدادی واقعی و پیرامون یک تیم ورزشی از رشته زمستانی موسوم به لاکروز است که اهالی منطقهای سردسیر در کانادا بهنام ناناووت آن را حمایت و راهاندازی میکنند تا با فتوحات و دستاوردهایش به جوانان ناآمید آن منطقه روحیه ببخشد و مانع استمرار موج خودکشیها بین آنها شود که از شرایط بد زیستی و اقتصادی در آن منطقه نشأت گرفته است. بازیگران اصلی این فیلم، اغلب کانادایی و مشتمل بر ویل ساسو، بن اشنتزر، تانتو کاردینال و اریک شوایگ هستند که البته هیچیک چهرههای سرشناسی در جهان سینما نیستند و اگر ویل ساسو را نادیده بگیریم، در خارج از مرزهای کانادا کمترکسی آنها را میشناسد.
برش
هفت فیلم تازه و «باب اسفنجی» در راهند
قدر مسلم اینکه اکرانها و اتفاقات فوق پایانی بر پروسه پخش فیلمهای ولو درجه دوم و سوم و آثار قدیمی و محبوب گذشته در سطح امریکای شمالی و حتی اروپا وآسیا نیست و از جمعه این هفته برابر با 24 مرداد طبق روال معمول سایر جمعهها فیلمهای تازه یا قدیمی دیگری که در نوبت پخش قرار گرفتهاند، بهنمایش در میآیند. تعداد این فیلمها هفت است و در میانشان میتوان به «درون یک زندگی موسیقایی»، «اسپاتینک»، «فاتیما»، «عرضه مجدد» و «خلیج سکوت» اشاره کرد که جملگی فیلمهای رده B و C و آثاری کم هزینه هستند که پیش از غوغای هولناک کرونا فقط قرار بود وارد بازار نمایش خانگی شوند ولی حالا که استودیوهای سینمایی همچنان از پخش آثار جدید پرهزینهشان ابا دارند، به نعمت غیر منتظره پخش در تماشاخانهها هم نایل شدهاند. فیلمهای فوق و همچنین نسخهای قدیمی از کارتون پر طرفدار «باب اسفنجی» از چهار روز دیگر در حدود 70 تا 120 سالن سربسته یا سینما ماشین و همچنین در سیستمهای «VOD» (اجاره نوارهای ویدئویی) و «Streaming» (دانلود فیلم در سایتهای مرتبط با استودیوهای تولیدکننده آن) به نمایش در میآیند و بخت گره زده خود در این ایام تلخ جولان کرونا را میسنجند و البته چه بسا باز در جدول پرفروشها مغلوب یکی از آثار قدیمی و محبوب سالهای اخیر سینما شوند که یک بار دیگر روی پرده نقرهای نشانده شدهاند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه