امریکا در اسارت نابرابریهای درآمدی و طبقاتی
نبرد نابرابر با کوسه های اقتصادی
وصال روحانی
مترجم
چالش بزرگ و البته نه چندان تازهای که پیشروی امریکا و سران آن قرار دارد، نابرابریهای درآمدی و طبقاتی در این کشور است. شکافی که پیوسته عمیقتر میشود و عوارضی مثل رواج بیماری کرونا و بحرانهای سیاسی داخلی ازجمله تبعات سرکوب بیرحمانه سیاهپوستان بر شدت آن در ماههای اخیر افزوده و امریکا را به اسارت خود درآورده است.
درآمد مرفهها 20 برابر بهتر است
براساس گزارشهای «سازمان برنامه و بودجه امریکا» (PDF) تفاوت درآمدها در این کشور نه عارضهای تازه بلکه دردی قدیمی است و سبب شده میزان پولسازی طبقه برتر و مرفه نسبت به طبقات متوسط و فرودست به طرز چشمگیری بیشتر شود که پیامد آن طبعاً به درگیریهای خیابانی هم کشیده شده است. از سال 1979 تا 2016 درآمد طبقه مرفه و صاحبان مشاغل پرسود و پستهای مهم 236 درصد افزایش داشته اما میزان درآمد سایر طبقات و بخصوص قشر متوسط در هر سال حداکثر 39 درصد و بهطور متوسط 22 درصد افزایش داشته است و واقعیت امر این است که میزان درآمدزایی طبقات متوسط و حتی «تقریباً پولدار» در امریکای فعلی 50 درصد از نسلهای دو دهه 1980 و 1990 کمتر است. «راج چتی»، متخصص و تحلیلگر مسائل اقتصادی در دانشگاه هاروارد میگوید: «آنچه سبب شده میزان درآمد مشاغل واحد در شهرهای مختلف امریکا بسیار متفاوت باشد، نابرابری ساختار طبقاتی، نژادی تحصیلی و شغلی در آنها است.»
سهم اندک رنگینپوستان، زنان و باسوادهای بیپول
شکی نیست که مسائلی مثل جنس و تبار و آشنایی با مصادیق قدرت سهم مهمی در ارتقا یا تنزل میزان درآمد انسانها در امریکا داشته است. حتی جنسیت افراد و مرد یا زن بودن اشخاص حاضر در بازار کار نیز در میزان درآمدسازی آنها دخیل است و کیست که نداند در یک امریکای مدعی برابریهای جنسی و طبقاتی فرصتهای شغلی مردان حداقل پنج برابر بیشتر و بهتر از زنان است. علاوه بر این برخی معتقدند نگاهی به درآمد دانشآموختههای ارشد در امریکا و افراد دارای درجات دکترا و فوقلیسانس در این کشور طی سالهای 1989 تا 2016 حدود 45 درصد رشد را نشان میدهد. با این حال از 2016 که ترامپ در امریکا سر کار آمد، به سبب عملکرد مکانیسمهای اقتصادی مختص او سهم هر فرد صاحب سرمایه بیشتر در کسب سودهای فزونتر بیشتر از سایر قشرها بوده باشد.
توصیهای که اجرا نشده است
در سالهای اخیر اندیشکدهها و اتاقهای فکری متعددی که یا در ارتباط با سازمانهای رسمی سیاسی و یا ادارات خصوصی بزرگ فعالیت میکنند، پیشنهاد کردهاند که کاخ سفید میزان حداقل حقوق کارمندان عادی در سطح کشور را دستکم 20 درصد افزایش بدهد و در ازای آن کاری کند که بهای کالاها و میزان مالیات اخذ شده از خریداران هیچگاه بیشتر از 10 درصد رشد نکند. از نظر آنها نوع مالیاتبندی و تعرفهگذاری دولت روی اجناس داخلی و خارجی بیشترین سهم را در توفیق طرح فوق دارد و تحت هیچ شرایطی نباید قیمت کالاها را به حدی رساند که طبقه متوسط برای پر کردن سبد خریدش مجبور به رویکرد به شرکتهای تولیدکننده اجناس زیر سطح متوسط شود. در همین ارتباط هر رئیس جمهوری دموکراتی که سر کار آمده، مالیات بر درآمد و مالیات خرید کالاها را کاهش داده و هر رئیس جمهوری متعلق به حزب جمهوریخواه، برعکس بر آن افزوده است.
بایدن نیز همچون سایر دموکراتها معتقد است، اگر دولت مالیات پولدارها را حداقل دو برابر بیشتر سازد و مالیات طبقه متوسط را ثابت نگه دارد، نابرابریهای طبقاتی و اقتصادی در سه سال آینده به حداقل خواهد رسید. این در حالی است که سیستم ترامپ با خلق کوسههای اقتصادی متعدد چنان فرصت بلعیدنی را به «بزرگ سرمایهداران» امریکایی بخشیده که آنها اگر اعتراضهای ضدنژادپرستی و کرونا نبود، شاید میتوانستند براحتی نتیجه انتخابات را برای او بخرند.
منبع: اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا
مترجم
چالش بزرگ و البته نه چندان تازهای که پیشروی امریکا و سران آن قرار دارد، نابرابریهای درآمدی و طبقاتی در این کشور است. شکافی که پیوسته عمیقتر میشود و عوارضی مثل رواج بیماری کرونا و بحرانهای سیاسی داخلی ازجمله تبعات سرکوب بیرحمانه سیاهپوستان بر شدت آن در ماههای اخیر افزوده و امریکا را به اسارت خود درآورده است.
درآمد مرفهها 20 برابر بهتر است
براساس گزارشهای «سازمان برنامه و بودجه امریکا» (PDF) تفاوت درآمدها در این کشور نه عارضهای تازه بلکه دردی قدیمی است و سبب شده میزان پولسازی طبقه برتر و مرفه نسبت به طبقات متوسط و فرودست به طرز چشمگیری بیشتر شود که پیامد آن طبعاً به درگیریهای خیابانی هم کشیده شده است. از سال 1979 تا 2016 درآمد طبقه مرفه و صاحبان مشاغل پرسود و پستهای مهم 236 درصد افزایش داشته اما میزان درآمد سایر طبقات و بخصوص قشر متوسط در هر سال حداکثر 39 درصد و بهطور متوسط 22 درصد افزایش داشته است و واقعیت امر این است که میزان درآمدزایی طبقات متوسط و حتی «تقریباً پولدار» در امریکای فعلی 50 درصد از نسلهای دو دهه 1980 و 1990 کمتر است. «راج چتی»، متخصص و تحلیلگر مسائل اقتصادی در دانشگاه هاروارد میگوید: «آنچه سبب شده میزان درآمد مشاغل واحد در شهرهای مختلف امریکا بسیار متفاوت باشد، نابرابری ساختار طبقاتی، نژادی تحصیلی و شغلی در آنها است.»
سهم اندک رنگینپوستان، زنان و باسوادهای بیپول
شکی نیست که مسائلی مثل جنس و تبار و آشنایی با مصادیق قدرت سهم مهمی در ارتقا یا تنزل میزان درآمد انسانها در امریکا داشته است. حتی جنسیت افراد و مرد یا زن بودن اشخاص حاضر در بازار کار نیز در میزان درآمدسازی آنها دخیل است و کیست که نداند در یک امریکای مدعی برابریهای جنسی و طبقاتی فرصتهای شغلی مردان حداقل پنج برابر بیشتر و بهتر از زنان است. علاوه بر این برخی معتقدند نگاهی به درآمد دانشآموختههای ارشد در امریکا و افراد دارای درجات دکترا و فوقلیسانس در این کشور طی سالهای 1989 تا 2016 حدود 45 درصد رشد را نشان میدهد. با این حال از 2016 که ترامپ در امریکا سر کار آمد، به سبب عملکرد مکانیسمهای اقتصادی مختص او سهم هر فرد صاحب سرمایه بیشتر در کسب سودهای فزونتر بیشتر از سایر قشرها بوده باشد.
توصیهای که اجرا نشده است
در سالهای اخیر اندیشکدهها و اتاقهای فکری متعددی که یا در ارتباط با سازمانهای رسمی سیاسی و یا ادارات خصوصی بزرگ فعالیت میکنند، پیشنهاد کردهاند که کاخ سفید میزان حداقل حقوق کارمندان عادی در سطح کشور را دستکم 20 درصد افزایش بدهد و در ازای آن کاری کند که بهای کالاها و میزان مالیات اخذ شده از خریداران هیچگاه بیشتر از 10 درصد رشد نکند. از نظر آنها نوع مالیاتبندی و تعرفهگذاری دولت روی اجناس داخلی و خارجی بیشترین سهم را در توفیق طرح فوق دارد و تحت هیچ شرایطی نباید قیمت کالاها را به حدی رساند که طبقه متوسط برای پر کردن سبد خریدش مجبور به رویکرد به شرکتهای تولیدکننده اجناس زیر سطح متوسط شود. در همین ارتباط هر رئیس جمهوری دموکراتی که سر کار آمده، مالیات بر درآمد و مالیات خرید کالاها را کاهش داده و هر رئیس جمهوری متعلق به حزب جمهوریخواه، برعکس بر آن افزوده است.
بایدن نیز همچون سایر دموکراتها معتقد است، اگر دولت مالیات پولدارها را حداقل دو برابر بیشتر سازد و مالیات طبقه متوسط را ثابت نگه دارد، نابرابریهای طبقاتی و اقتصادی در سه سال آینده به حداقل خواهد رسید. این در حالی است که سیستم ترامپ با خلق کوسههای اقتصادی متعدد چنان فرصت بلعیدنی را به «بزرگ سرمایهداران» امریکایی بخشیده که آنها اگر اعتراضهای ضدنژادپرستی و کرونا نبود، شاید میتوانستند براحتی نتیجه انتخابات را برای او بخرند.
منبع: اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه