خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
مذاکرات دیپلماتیک با هدف سوریه
دومین جلسه کمیته مدیران ارشد شورای امنیت ملی در مورد سوریه ساعت یک و نیم بعد از ظهر تشکیل شد و دوباره عمده بحثها در مورد گزارش سازمانها و نهادهای مختلف درباره طرحهای آمادهسازی و فعالیت عملیاتی بود که اکثراً هم در راستای یک پاسخ سنگین به سوریه برنامهریزی میکردند. من خیلی زود به این نتیجه رسیدم که بزرگترین مشکل ما شخص متیس وزیر دفاع است. او هیچگونه طرح هدفگذاری شده برای شورای امنیت ملی یا «دان مک گان» بهعنوان وکیل حقوقی کاخ سفید آماده نکرده بود. مک گان باید نظرات خود را در مورد جنبههای حقوقی و قانونی گزینههای نهایی ترامپ برای اقدام نظامی علیه سوریه مینوشت. متأسفانه من بهعنوان یک تجربه تلخ از مدتها قبل میدانستم که در اینجا چه خبر است. متیس دقیقاً میدانست که قصد دارد ترامپ را بهسوی کدام اقدام نظامی هدایت کند. او همچنین میدانست که بهترین راه برای اینکه نظرات خود را تا حد امکان بهعنوان بهترین نظر (به رئیس جمهوری) غالب کند این است که اطلاعاتی به دیگران ندهد، دیگرانی که از نظر قانونی حق داشتند این اطلاعات را بررسی و سبک سنگین کنند. واقعیت کاملاً روشن بود؛ عدم ارائه اطلاعات تا آخرین دقایق تصمیمگیری باعث میشد که گزینههای ارائه شده بهترین گزینه در مسیر درست تلقی شوند. کوبیدن روی میز، ایجاد تأخیر تا حد ممکن و معلق و پیچیده کردن مسائل، تاکتیکهایی بود که توسط بوروکراتهای زرنگ و کارکشتهای مثل متیس بهکار گرفته میشد تا برنامههای خود را پیش ببرند. جلسه کمیته مدیران شورای امنیت ملی بدون حصول نتیجه پایان یافت اگر چه متیس مجبور شد در دقایق پایانی جلسه و بعد از درگرفتن برخی بحث و جدلهای تند در «اتاق وضعیت» سرنخهایی را به مک گان بدهد. من قاطعانه مصمم بودم که این اتفاقات نباید بیفتد اما واضح بود که متیس همچنان با لجاجت مخفی کار میکند، البته من هنوز به این نتیجه نرسیده بودم که او خط قرمزها را رد کرده، اما به نظر میرسید درست روی خط ایستاده است. من بعد از جلسه این موضوع را با پنس و کلی در میان گذاشتم.
از ساعت سه عصر حدود دو ساعت را در جلسهای در اتاق بیضی (دفتر رئیس جمهوری) سپری کردم که موضوعات مختلف در آن بررسی شد. ترامپ با توجه به حضور نظامی سنگین روسیه در سوریه که در دوران ریاست جمهوری اوباما به میزان قابل توجهی نیز افزایش یافته بود، از تلفات احتمالی نیروهای روسی در جریان حملات قریبالوقوع امریکا و متحدانش نگران بود. این یک نگرانی مشروع بود که ما با حضور ژنرال «جو دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش بررسی کردیم و قرار شد او با «والری گراسیموف» همتای روس خود صحبت کند تا به او اطمینان دهد هر اقدامی که ما انجام دهیم نیروها و تأسیسات روسی هدف قرار نخواهند گرفت. کانال ارتباطی «دانفورد – گراسیموف» برای مدت زمان طولانی یک امکان ارزشمند برای هر دو کشور بود که در موارد مختلف بسیار بهتر از کانالهای مرسوم دیپلماتیک کار میکرد تا اطمینان حاصل شود واشنگتن و مسکو کاملاً مقاصد و منافع یکدیگر را درک میکنند.
گفتوگوی تلفنی دیگری میان ترامپ و مکرون در ساعت سه و 45 دقیقه عصر همان روز انجام شد و طی آن مکرون بر اقدام فوری در واکنش به حملات شیمیایی سوریه تأکید و حتی تهدید کرد که اگر امریکا خیلی طول بدهد، فرانسه ممکن است به تنهایی دست به اقدام بزند، ادعایی که او پیشتر هم به طور علنی مطرح کرده بود. این کاری خطرناک و نامعقول بود که به نظر میرسید بیشتر جنبه نمایشی دارد، البته در نهایت ترامپ فرانسویها را مهار کرد. با وجود این به نظرم مکرون حق داشت که خواستار اقدام فوری باشد اما این خواسته رئیس جمهوری فرانسه بر تمایل اشتباه ترامپ به حرکت آهسته در این مسیر، سنگینی میکرد. هر قدر اقدام تلافی جویانه ما سریعتر باشد، پیامی که به اسد و دیگران میرسد، روشنتر و صریحتر خواهد بود. ما هنوز گزینههای روشنی را از پنتاگون ندیده بودیم و به همین دلیل دو رئیس جمهوری در مورد اهداف مشخص حمله احتمالی صحبتی نکردند ولی به نظر میرسید که مکرون تمایل دارد در پکیج نهایی عملیات اهداف متوسط گنجانده شود. او گفت: گزینه سبک، خیلی سبک خواهد بود و گزینه سنگین هم خیلی تهاجمی و تجاوزکارانه بهنظر خواهد رسد. متوسط بهترین گزینه است. من واقعاً نفهمیدم منظور مکرون از این حرفها چیست، شک دارم خودش هم فهمیده باشد، شاید هم فقط داشت خودنمایی میکرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه