در زادروز 80 سالگی خالق رمان «کلیدر»
آقای دولتآبادی متشکریم که به دنیا آمدید
مریم شهبازی
خبرنگار
شاید به حرف ساده باشد، اینکه بگوییم فلانی کل روزش به کار سپریشده، آنهم نه کار پشتمیزنشینی که نهایت سختیاش سروکله زدن با رئیسی بیمنطق و اربابرجوع پرتوقع باشد! کاری که واقعاً کار باشد و دمار از روزگارش درآورده باشد؛ تازه بعد از آن هم نوبت کتاب شود و کتابخوانی برای تحقق آرزوهایی که در سر پرورانده. شاید تصور این چند سطر برای اغلب ما که امروز و فردا کردن عادت همیشگیمان شده دور از ذهن باشد، اما هنوز هم هستند افرادی که سبک و سیاق زندگیشان اینچنین است و میدانند که پیمودن راه صدساله صبر ایوب میخواهد و تلاش بیوقفه فرهاد کوهکن. مانند محمود دولتآبادی، چهره شناختهشده ادبیات معاصرمان که کمتر کسی قادر به نادیده گرفتن جایگاه ادبیاش باشد، حتی آنهایی که اندیشهاش به مذاقشان خوش نمیآید و از مانعتراشیهای مختلف بر سر انتشار آثارش دریغ نکردهاند. نویسندهای که وجوه تمایز نوشتههای او با دیگران را میتوان در تجربههای زیستیاش دانست، در مشاغل مختلفی که بهاجبار روزگار تجربه کرده که شاید تصور آنها با ظاهر اتوکشیده امروزیاش همخوانی نداشته باشد. مطالعه نوشتههای دولت آبادی تنها به شناخت خود او کمک نمیکند، در خلال صفحات رمانها و داستانهای کوتاه او میتوانید با سختیهای زندگی روستایی آشنا شوید که ردپای آن در اغلب نوشتههایش دیده میشود، با طعم تلخ فقر مانندِ آنچه در «جای خالی سلوچ» به تصویر کشیده یا تلاش برای آزادی، چیزی شبیه ماجرای گل محمد رمان«کلیدر». اما «طریق بسمل شدن» را میتوان یکی از آثار متفاوت محمود دولتآبادی دانست، کتاب کمحجمی که بهترین انتخاب برای آخر هفته است و آنقدر خواندنی است که قول میدهم دو روزه تمامش کنید. کتابی که طبق گفته دولت آبادی، آن طور که پیشتر در گفتوگویی با «ایران» بر آن تأکید کرده، ادای دین به شهدای هشت سال جنگ تحمیلی و خانوادههای داغدار از این اتفاق است.
«طریق بسمل شدن» که منتشر شد، اغلب کتابدوستان را غافلگیر کرد چراکه موضوعی متفاوت از دیگر آثار دولتآبادی داشت. بااینحال نگاه متفاوت او به جنگ را اغلب منتقدان از وجوه مثبت آن خواندهاند، او تلاشی غیرواقعی برای قهرمانپروری به خرج نداده و حتی از نگاه دو طرف ماجرا به جنگ پرداخته است. این کتاب روایتگر چند سربازی است که در دل دشت گرفتار شدهاند، تشنهاند و در تلاش برای دستیابی به منبع آبی که کمی آنطرفتر قرار گرفته، اما نکته جالب داستان اینجاست که هم سربازان ایرانی و هم سربازان عراقی در حسرت آب هستند و تلاش میکنند تا... بااینکه «طریق بسمل شدن» کتاب سخت خوانی نیست اما اگر پیشتر آثاری از او خوانده باشید بهتر سر از جهان فکری نویسنده در این کتاب درمیآوردید. اما چرا این چند سطر را درباره زندگی دولتآبادی گفتم و اصلاً چرا بحث کتابی از او شد؟ فردا دهم مردادماه، زادروز هشتادسالگی آقای کلنل ادبیات فارسی است. به قول شمس لنگرودی در یکی از دورهمیهای دوستانه اهالی فرهنگ و هنر برای گرامیداشت او: «متشکریم که به دنیا آمدید. زندگی را به ما آموختید و تحمل مشکلات را برایمان آسان کردید.» زادروزتان بر ما کتابدوستان و ادبیات معاصر فارسی مبارک.
خبرنگار
شاید به حرف ساده باشد، اینکه بگوییم فلانی کل روزش به کار سپریشده، آنهم نه کار پشتمیزنشینی که نهایت سختیاش سروکله زدن با رئیسی بیمنطق و اربابرجوع پرتوقع باشد! کاری که واقعاً کار باشد و دمار از روزگارش درآورده باشد؛ تازه بعد از آن هم نوبت کتاب شود و کتابخوانی برای تحقق آرزوهایی که در سر پرورانده. شاید تصور این چند سطر برای اغلب ما که امروز و فردا کردن عادت همیشگیمان شده دور از ذهن باشد، اما هنوز هم هستند افرادی که سبک و سیاق زندگیشان اینچنین است و میدانند که پیمودن راه صدساله صبر ایوب میخواهد و تلاش بیوقفه فرهاد کوهکن. مانند محمود دولتآبادی، چهره شناختهشده ادبیات معاصرمان که کمتر کسی قادر به نادیده گرفتن جایگاه ادبیاش باشد، حتی آنهایی که اندیشهاش به مذاقشان خوش نمیآید و از مانعتراشیهای مختلف بر سر انتشار آثارش دریغ نکردهاند. نویسندهای که وجوه تمایز نوشتههای او با دیگران را میتوان در تجربههای زیستیاش دانست، در مشاغل مختلفی که بهاجبار روزگار تجربه کرده که شاید تصور آنها با ظاهر اتوکشیده امروزیاش همخوانی نداشته باشد. مطالعه نوشتههای دولت آبادی تنها به شناخت خود او کمک نمیکند، در خلال صفحات رمانها و داستانهای کوتاه او میتوانید با سختیهای زندگی روستایی آشنا شوید که ردپای آن در اغلب نوشتههایش دیده میشود، با طعم تلخ فقر مانندِ آنچه در «جای خالی سلوچ» به تصویر کشیده یا تلاش برای آزادی، چیزی شبیه ماجرای گل محمد رمان«کلیدر». اما «طریق بسمل شدن» را میتوان یکی از آثار متفاوت محمود دولتآبادی دانست، کتاب کمحجمی که بهترین انتخاب برای آخر هفته است و آنقدر خواندنی است که قول میدهم دو روزه تمامش کنید. کتابی که طبق گفته دولت آبادی، آن طور که پیشتر در گفتوگویی با «ایران» بر آن تأکید کرده، ادای دین به شهدای هشت سال جنگ تحمیلی و خانوادههای داغدار از این اتفاق است.
«طریق بسمل شدن» که منتشر شد، اغلب کتابدوستان را غافلگیر کرد چراکه موضوعی متفاوت از دیگر آثار دولتآبادی داشت. بااینحال نگاه متفاوت او به جنگ را اغلب منتقدان از وجوه مثبت آن خواندهاند، او تلاشی غیرواقعی برای قهرمانپروری به خرج نداده و حتی از نگاه دو طرف ماجرا به جنگ پرداخته است. این کتاب روایتگر چند سربازی است که در دل دشت گرفتار شدهاند، تشنهاند و در تلاش برای دستیابی به منبع آبی که کمی آنطرفتر قرار گرفته، اما نکته جالب داستان اینجاست که هم سربازان ایرانی و هم سربازان عراقی در حسرت آب هستند و تلاش میکنند تا... بااینکه «طریق بسمل شدن» کتاب سخت خوانی نیست اما اگر پیشتر آثاری از او خوانده باشید بهتر سر از جهان فکری نویسنده در این کتاب درمیآوردید. اما چرا این چند سطر را درباره زندگی دولتآبادی گفتم و اصلاً چرا بحث کتابی از او شد؟ فردا دهم مردادماه، زادروز هشتادسالگی آقای کلنل ادبیات فارسی است. به قول شمس لنگرودی در یکی از دورهمیهای دوستانه اهالی فرهنگ و هنر برای گرامیداشت او: «متشکریم که به دنیا آمدید. زندگی را به ما آموختید و تحمل مشکلات را برایمان آسان کردید.» زادروزتان بر ما کتابدوستان و ادبیات معاصر فارسی مبارک.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه