چرا توقع داریم هنرمندان هنرشان را بهصورت رایگان عرضه کنند؟
یا هنرمند باش یا کاسب
حمیدرضا ششجوانی
پژوهشگر اقتصاد فرهنگ و هنر و عضو انجمن بینالمللی مطالعات بازار هنر TIAMSA
مسائلی مانند توقع مردم از هنرمندان برای ارائه هنر بهصورت رایگان پیش زمینه تاریخی و اقتصادی و اجتماعی دارد که در هم تنیده است. تصویر ما از هنرمند در طول تاریخ تغییر کرده و از قرن 20 به این سو تحت تأثیر انگارههای اروپایی قرار گرفتیم و تصویر هنرمند بوهمی انگاره غالب شده است. هنرمند بوهمی بیتوجه به پول است و فقیر و آشفته مینماید. اسطوره همنشینی جنون و هنر هم از همین جا میآید.
آلفرد شوتس پدیدارشناس اجتماعی میگوید مردم افراد را برحسب نقشی که دارند دستهبندی و سنخ هر فردی را مشخص کنند. وقتی میگوییم «معلم» ویژگیهایی در ذهنمان شکل میگیرد که سنخ اجتماعی این افراد را تشکیل میدهد. در مورد هنرمندان هم همین اتفاق میافتد و مردم نسبت به آنها یک انگاره ذهنی دارند. ویژگیهایی که در فرهنگ ما با سنخ هنرمند همراه شده، فقر بوده است. مردم هنرمند را کسی میپندارند که فداکارانه خودش را صرف هنرش میکند و به چیز دیگری نمیپردازد. در این سنخبندی هنر اسطورههایی هم هست مثلاً اینکه هنر مقدس است و شایسته نیست با پول و تجارت آلودهاش کنی. اگر هنرمند به چیز دیگری خصوصاً پول بیندیشد و عمل کند از سنخ ایدهآلیاش بیرون میزند. مردم میگویند تو هنرمند آرمانی مد نظر ما نیستی.در سنخ ایدهآلی که مردم از هنرمندان در ذهنشان دارند و خود هنرمندان هم در طول تاریخ این را تقویت کردهاند نان خوردن از هنر مناسب شأن هنرمند نیست چرا که هنرمند نباید انگیزهای غیر از خدمت به هنر داشته باشد.
ساختار بازار هنر هم در این مسأله دخیل است. بازار هنر بر اساس مفهوم «برنده صاحب همه چیز» کار میکند. دنیای هنر آبگیری است که هرچه بزرگتر باشد بازار ماهی بزرگتری از آن صید میکند. این خاصیت دنیای هنر است. اندکی از هنرمندان صاحب پول و در آمد بسیار میشوند و بسیاری از آنها چیزی گیرشان نمیآید. مطابق تحقیقات ما در
90 درصد اوقات معدل درآمد هنرمندان از راه هنر کمتر از معدل درآمد کارمندان دولت است و هنرمندان از راههای دیگری غیر از هنر زندگیشان را میگذرانند. یا شغلهای دیگری دارند یا پیشینه مالی قوی دارند. در اساس جامعه ساز و کاری ایجاد کرده که براساس آن هنرمند باید فداکار بماند و به هنرش با صرف وقت زیاد در کارش یارانه بدهد. ویژگی دیگر هنر این است که کالای شبه عمومی است. هرچقدر مردم از کالای عمومی استفاده کنند چیزی از آن کم نمیشود. هرچقدر مردم تابلویی را تماشا کنند از سهم دیگران کم نمیشود. ضمن اینکه کالای عمومی ویژگی دیگری هم دارد که کسی نمیتواند دیگران را از مصرفش منع کند. ضمن اینکه کالای عمومی استفاده رایگان دارد و کسی برایش پولی نمیپردازد. حالا میگوییم هنر کالای شبه عمومی است که میتوانی موانعی برایش ایجاد و مثلاً اعلام کنی که برای تماشای آن باید بلیت تهیه کنید اما اگر جامعه به رایگان بودن هنر عادت کرده باشد وقتی میگوییم برای آن باید پولی بپردازید این مسأله را تحمل نمیکند.
مردم تصویر شبکههای اجتماعی را از هنرمندان میبینند اما تصویر برندهها نه بازنده ها. در رویدادی مانند حراج تهران یک تابلوی نقاشی 3 میلیارد تومان فروخته میشود یا یک بازیگر برای اجرای یک تئاتر 800 میلیون تومان دستمزد میگیرد اما نکته این است که 100 هنرمند در حراج تهران آثارشان بخوبی فروخته می شود و بقیه هنرمندان که تعدادشان بسیار زیاد است چنین امکانی ندارند و بر اساس ساخت بازار هنر نمیتوانند و نباید داشته باشند. در غیر این صورت چرخ تجارت هنر نمیچرخد و سرمایهگذاری در آن بیمعنی میشود. اما آن 100 هنرمند در شبکههای اجتماعی همیشه مقابل دید مردم هستند و مردم بقیه هنرمندان را بدرستی نمیبینند.
هنر جزو خدمات حضوری است و خدمات حضوری در شرایط تحریم بسیار آسیب دیدند. تحریم بیشتر از هرکسی هنرمند را آزار میدهد و پس از تحریم، کرونا تقریباً معاش هنرمندان را تعطیل کرد. هنرمندی که تنها کار هنر میکرد اکنون با تنگنای جدی معاش مواجه است و این مسأله بسیاری از هنرمندان را آزار میدهد چون خدمات دیگری مانند آموزش هنر هم که مشغول آن بودند بهدلیل شیوع بیماری کرونا تعطیل شده است. در این شرایط یک راه بیشتر برای هنرمند باقی نمیماند که فعالیتهایش را در بستر دیجیتال عرضه کند و کلاسهای آنلاین برگزار کند و خدماتش را بهصورت آنلاین ارائه دهد. حال در این شرایط اگر هنرمندی تصمیم گرفت هنرش را آنلاین عرضه کند این خدمات باید رایگان باشد؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه