خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید

اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد





جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی

اختلاف نظر با هیلی
من از صحبت‌های سدویل متوجه شدم که نظر احتمالی بریتانیا بر این است که اطمینان حاصل کنیم این بار استفاده از نیروی نظامی علیه سوریه هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی کاملاً مؤثر باشد و توانایی‌های تسلیحات شیمیایی اسد را نابود و توان بازدارندگی ما را احیا کند. به نظر دیدگاه درستی می‌رسید. در این مکالمه من فرصت یافتم تا حتی در بحبوحه بحران سوریه، گریزی به موضوع توافق هسته‌ای سال 2015 ایران (برجام) بزنم و تأکید کنم که بر اساس گفت‌و‌گوهایی که شخصاً با ترامپ داشتم، به این نتیجه رسیده‌ام که امریکا واقعاً به‌دنبال خروج از این توافق است. با وجود این تأکید کردم که ترامپ هنوز تصمیم نهایی را در این باره نگرفته ولی لازم است ما نحوه کنترل ایران را بعد از خروج امریکا از برجام و همچنین چگونگی حفظ وحدت و یکپارچگی فرا آتلانتیکی (بین اروپا و امریکا)  از هم‌اکنون مدنظر قرار دهیم. سدویل بدون تردید از شنیدن این حرف‌ها متعجب شده بود. نه بریتانیا و نه هیچ یک از کشورهای اروپایی تا پیش از ورود من به تیم امنیتی دولت ترامپ، چنین چیزی را از مقامات واشنگتن نشنیده بودند. مشاوران ترامپ تا قبل از این تقریباً به‌طور یکپارچه در مقابل سیاست خروج از برجام مقاومت می‌کردند. مشاور امنیت ملی دولت بریتانیا بدون اینکه واکنش خاصی نشان دهد، نکته مهم را گرفت و گفت که ما باید در آینده و پس از حل این بحران فوری (سوریه)، درباره موضوع توافق هسته‌ای ایران بیشتر صحبت کنیم.
ساعت 10 صبح من عازم «اتاق وضعیت» که در ساختمان دیگری قرار دارد، شدم تا در جلسه برنامه‌ریزی شده کمیته مدیران ارشد شورای امنیت ملی شرکت کنم. این جلسه همسطح جلسه کابینه است. برای اولین بار بود که بعد از سال 2006 این اتاق را دوباره می‌دیدم. کاملاً بازسازی و تجهیز شده بود (البته من بعداً به دلایل امنیتی و همچنین به منظور ارتقای کارایی «اتاق وضعیت» که محلی برای برگزاری جلسات مهم محسوب می‌شد، در سپتامبر 2019 برخی کارهای مهم را در زمینه بازسازی و نوسازی آن کلید زدم). جلسات کمیته مدیران ارشد شورای امنیت ملی را معمولاً خود من به‌عنوان مشاور رئیس جمهوری مدیریت می‌کردم ولی در روز دوشنبه معاون رئیس جمهوری (پنس) تصمیم گرفت شخصاً ریاست جلسه را برعهده بگیرد، شاید گمان می‌کرد که این کار به من که تازه روز نخست کاری‌ام بود، کمک می‌کند. به‌هر حال همان‌گونه که مرسوم بود بعدها اکثر بحث‌ها را در جلسات شورای امنیت ملی من هدایت کردم و موضوع ریاست معاون رئیس جمهوری دیگر مطرح نشد. جلسه روز دوشنبه که نشست مقدماتی ما درباره سوریه بود، حدود یک ساعت به طول انجامید و دستگاه‌ها و سازمان‌های مختلف فرصت یافتند تا دیدگاه‌های خود را درباره ادامه کار ارائه دهند. من تأکید کردم که هدف اصلی ما باید این باشد که اسد را وادار کنیم تاوان سنگینی به خاطر استفاده از سلاح‌های شیمیایی بپردازد و همچنین تلاش کنیم ساختاری را برای بازدارندگی او به وجود بیاوریم که دوباره چنین اتفاقاتی نیفتد. ما در کنار حمله نظامی باید گام‌های اقتصادی و سیاسی نیز برمی‌داشتیم تا نشان دهیم که رویکردی جامع و فراگیر را اتخاذ کرده‌ایم و ما به‌طور بالقوه در حال ایجاد ائتلافی با حضور بریتانیا و فرانسه بودیم (طراحان نظامی بریتانیا، فرانسه و امریکا نیز رایزنی‌های مشترک خود را آغاز کرده بودند). ما نه تنها باید واکنشی سریع را عملیاتی می‌کردیم بلکه باید اقدامات بعدی را که سوریه، روسیه و ایران ممکن بود انجام دهند، مدنظر قرار می‌دادیم. ما در مورد دانسته‌ها و ندانسته‌های خود درباره حمله شیمیایی سوریه و اینکه چگونه می‌توانیم دانسته‌های خود را در مورد اتفاقی که افتاده افزایش دهیم به طور مفصل بحث کردیم. بویژه تأکید کردیم که باید روشن شود آیا از گاز اعصاب سارین نیز در این حمله استفاده شده یا فقط گاز کلر ماده اصلی مهمات استفاده شده بوده است. در این جا بود که متیس سخنان قبلی خود را تقریباً نعلِ بالنعل تکرار کرد و از جمله گفت که پنتاگون گزینه‌های سبک، متوسط و سنگین را برای واکنش نظامی علیه سوریه آماده خواهد کرد.
 در ادامه کارهای بیشتری در مورد سوریه انجام شد از جمله پر کردن فرم‌های دولتی و کارهای بروکراتیک که همچنان در چرخش بود تا اینکه ساعت یک بعدازظهر به دفتر رئیس جمهوری در اتاق بیضی فراخوانده شدم. نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل که از طریق ویدئو کنفرانس ایمن در جلسه صبح کمیته مدیران شورای امنیت ملی هم شرکت کرده بود، تلفن زد تا درباره اینکه در جلسه عصر شورای امنیت سازمان ملل چه باید بگوید، سؤال کند. ظاهراً این شیوه معمول وی بوده تا یاد بگیرد در شورای امنیت سازمان ملل چه کار باید بکند، شیوه‌ای که کاملاً خارج از چارچوب‌های شورای امنیت ملی بود و من واقعاً از این کار شگفت زده شدم. به‌عنوان نماینده سابق امریکا در سازمان ملل همیشه از عملکرد شلخته و ولنگ و واز خانم هیلی در سازمان ملل طی یک سال گذشته متعجب بودم و اکنون متوجه شدم که روند کاری وی چگونه بوده است. مطمئن بودم که پس از تأیید نامزدی مایک پمپئو برای تصدی مسئولیت وزارت خارجه در سنا، باید درباره این موضوع با وی صحبت کنم.
دیدار با ترامپ در اتاق بیضی شروع شد و وی در ابتدا درباره رکس تیلرسون وزیرخارجه پیشین صحبت کرد و اینکه چرا او قبل از ترک وزارت خارجه یک کمک اقتصادی 500 میلیون دلاری را برای آفریقا تأیید کرده است. به‌گمانم این مبلغی بود که توسط کنگره و پس از طی کردن فرآیندهای مناسب، تصویب شده بود ولی با این حال گفتم موضوع را بررسی می‌کنم. ترامپ همچنین از من خواست نگاهی به یک گزارش خبری که درباره خرید موشک‌های دفاع هوایی «اس 400» روسی توسط هند بود بیندازم، چرا که هندی‌ها گفته بودند سامانه‌های دفاعی اس 400 از سامانه‌های امریکایی «پاتریوت» بهتر هستند. پس از طرح این مباحث مقدماتی، ما وارد بحث سوریه شدیم و ترامپ گفت هیلی باید در واقع (در جلسه شورای امنیت) بگوید؛ «شما سخنان رئیس جمهوری امریکا را (که از طریق توئیتر منتشر شده) شنیده اید و باید به این سخنان توجه کنید.» پیشنهاد من این بود که پس از جلسه شورای امنیت، هیلی به همراه سفیران بریتانیا و فرانسه در بیرون شورا در جمع خبرنگاران حاضر شوند تا یک جبهه واحد را به نمایش بگذارند. من به‌عنوان سفیر امریکا بارها این کار را کرده بودم ولی هیلی تمایلی نداشت و ترجیح می‌داد که تصویر وی به تنهایی و در هنگام ارائه بیانیه امریکا در شورای امنیت دیده شود. اتخاذ چنین رویکردی نکاتی را در خود داشت.
بعد‌ازظهر همان روز من مجدداً با کارکنان شورای امنیت ملی جلسه تشکیل دادم تا این بار درباره موضوع هسته‌ای ایران گفت‌و‌گو کنیم. در این جلسه از کارمندانم خواستم تا ظرف یک ماه برای خروج از توافقنامه هسته‌ای سال 2015 آماده شوند. من اصرار داشتم که پرونده خروج از برجام باید کاملاً برای ارائه به رئیس جمهوری آماده شود تا هر وقت که او تصمیم نهایی را گرفت، دست خالی نباشیم. هیچ امکانی نبود که مذاکرات جاری با بریتانیا، فرانسه و آلمان بتواند این توافقنامه را اصلاح کند؛ ما باید از برجام خارج شویم و در پی آن یک راهبرد مؤثر را برای ممانعت از تحقق آمال و آرزوهای ایران در زمینه تسلیحات هسته‌ای طراحی و به اجرا بگذاریم. چیزی که من گفتم نمی‌توانست عجیب و شگفت انگیز باشد چرا که من این حرف‌ها را قبلاً هم به طور علنی گفته بودم اما می‌توانستم کاملاً فضای توأم با تعجب حاکم بر کارکنان شورای امنیت ملی را حس کنم، آنها تا آن موقع با هیجان و جانبدارانه در مورد توافق هسته‌ای ایران کار می‌کردند تا به هر قیمت ممکن آن را حفظ کنند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7405/4/549761/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها