داستان امتیاز نفت شمال




لیلا ابراهیمیان/آغاز ماجرا به نیمه دوم سال 1322 برمی‌گردد؛ مذاکرات درباره امتیاز نفت شمال از آبان‌ماه سال 1322 در زمان نخست‌وزیری سهیلی و به صورت مخفی شروع شد ولی بعدها این راز از پرده برون افتاد و روزنامه‌ها درباره آن نوشتند. درفصل پاییز نمایندگانی از کمپانی‌های شل، سینکلر و استاندارد واکیوم به ایران آمده بودند؛ می‌خواستند با نمایندگان دولت درباره تحصیل امتیاز نفت در نواحی شمالی و جنوب شرقی ایران مذاکره کنند. ایران هم دو کارشناس امریکایی به نام‌های هوور و کرتیس را برای مشاوره به تهران دعوت کرد؛ فرمول معروف آنها پنجاه- پنجاه یا تنصیف منافع بین دولت صاحب نفت و کمپانی نفتی بود.اواسط سال 1323 وقتی دولت به محمد ساعد مراغه‌ای رسید نمایندگان مجلس از او درباره قراردادهای نفتی پرسیدند. نوزدهم مردادماه 1323 نماینده بجنورد و رضا رادمنش (دبیر اول حزب توده) از دولت خواستند مذاکرات و رفت و آمدهای نفتی را به مجلس گزارش دهند. رادمنش شتابزدگی دولت را نکوهید و گفت: «بنده و رفقایم با دادن امتیاز به خارجی‌ها مخالفیم». ساعد قول داد که هیچ امتیازی بدون نظر مجلس واگذار نخواهد شد. زمان گذشت تا اینکه در شهریور 1323 ( در اواخر جنگ جهانی دوم) سرگئی کافتارادزه در رأس هیأتی از شوروی به ایران آمد. او درخواست دریافت امتیاز انحصاری بهره‌برداری از نفت کل استان‌های شمالی را به دولت ایران ارائه داد؛شوروی به دنبال آن بود که جای پای حضور خود در ایران را محکم کند. کافتارازده در دیدار با محمدرضاشاه از آینده ایران و شوروی گفت که در گرو این قرارداد است اما واکنش ایران این بود که پیش از استقرار صلح نباید به هیچ کشور خارجی امتیاز داد. او در مصاحبه‌ای مطبوعاتی در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۴ در سفارت شوروی درخواست امتیازش را دوباره تکرار و رفتارهای «غیردوستانه و غیرصمیمانه» دولت ساعد را تقبیح کرد و در لفافه ایرانی‌ها را به سرنگون کردن دولتشان فراخواند.شوروی مدت‌ها بود که به فکر نفت شمال ایران بود؛ خرداد 1322 این کشور بدون اطلاع ایران و شاه تیمی متشکل از کارشناسان زمین‌شناس، مهندسی معدن و نفت به گیلان و مازندران فرستاد تا درباره چند و چون ذخایر نفت و گاز ایران در شمال تحقیق کنند؛ گزارش این تحقیق برای استالین شگفت‌آور بود و برای شاه ایران پیامدهای غیرمترقبه‌ای داشت. آنها گزارش کردند که ذخایر نفت شمال کمتر از جنوب نیست؛ زمانی که استالین در شهر باکو به فعالیت انقلابی مشغول بود، این شهر را «بزرگترین شهر نفتی دنیا» می‌خواندند و حالا استالین به فکر باجگیری از ایران بود. اما دولت می‌خواست هر مذاکره یا امتیازی به پایان جنگ و خروج قوای متفقین از ایران موکول شود. پاسخ منفی ساعد به پیشنهاد شوروی، کافتارادزه را خشمگین کرده بود و در این بین اعضای حزب توده از تفاوت «امتیاز بد» و«امتیاز خوب» می‌گفتند و در حمایت از شوروی به خیابان آمدند و از محل ساختمان حزب به سمت ساختمان مجلس راهپیمایی کردند و خواستار استعفای ساعد و اعطای امتیاز شدند. کامیون‌های پراز سربازهای ارتش سرخ برای «حمایت» از راهپیمایان به ساختمان مجلس نزدیک شدند؛ تصاویری که شاید شبیه آن را ایرانیان درزمان به توپ بستن مجلس از سوی لیاخوف روس هم دیده بودند. شوروی و حزب توده ورق‌هایشان را رو کرده‌ بودند و کافتارادزه نمی‌خواست دست‌خالی به خانه برگردد؛ حزب توده از سویی و حامیان دست‌راستی سیدضیاء از سوی دیگر پایتخت را در موازنه‌ای شوم نگه داشته بودند؛ و این‌بار محمد مصدق بود که از استقلال می‌گفت. استعفای ساعد کمترین بهای مخالفت ایران با اعطای امتیاز نفت شمال به روس ها بود. البته در دوره سهام‌السلطان بیات (نخست وزیر)، طرحی دو فوریتی در هفتم آذرماه 1323در مجلس تصویب شد که مذاکره رسمی و غیررسمی درباره امتیاز نفت را ممنوع می‌کرد؛ با این طرح کافتارادزه با دست خالی و عصبانی ایران را ترک کرد. مصدق بعداً پیشنهاد «استخراج نفت به دست خود ما» را داد؛ اینکه با دولت شوروی برای سلف‌فروشی و سرمایه‌گذاری مذاکره شود. مسأله نفت شمال و امتناع ایران انعکاسی جهانی یافت؛ در کنفرانس یالتا در اواخر سال 1323 ایدن، وزیر خارجه انگلیس به همتای خود از شوروی اطمینان داد که دولتش مخالفتی با این واگذاری ندارد و وزیر خارجه امریکا گفت که اعطای این امتیاز به بعد از پایان جنگ موکول شود.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7405/16/549736/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها