گزارش هلن لوئیس روزنامه‌نگار انگلیسی از وضعیت تئاتر در این کشور

کی دوباره با یک‌سری غریبه دورهم جمع می‌شویم؟





آناهیتا قشقایی
مترجم
درست زمانی که کووید 19 به‌یکباره تمامی سالن‌های نمایش را یکی‌یکی به روی هنرمندان و علاقه‌مندان تئاتر در سراسر جهان بست این سؤال در ذهن بسیاری شکل گرفت که حالا باید چه کرد؟ تعطیلی‌ سالن‌ها و بیکاری هنرمندان ضربه‌های بسیاری به اقتصاد این حوزه در کشورهای اروپایی و امریکایی وارد کرد و مراکز بزرگ فرهنگی مجبور شدند دنبال راهکاری برای برون‌رفت از این بحران یا حداقل کم ‌کردن تبعات آن باشند. راهی که از پیش بسترسازی‌هایش طراحی و عملیاتی شده بود. گزارش پیش رو (که بخش‌هایی مهم از مقاله‌ای با همین تیتر است) روایتی از حال و روز این‌ روزهای مراکز تئاتر در کشور انگلستان است و آنچه در این کشور با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. دقت در این مقاله، ضمن آشنایی با تجربه‌های متفاوت و پیشرو در کشورهای توسعه یافته، ما را از جایگزین‌ و مسکن‌های مقطعی و شرایط استانداردسازی ارائه این مُسکن‌ها (مثل فیلم‌ تئاتر که اتفاقاً همین چند وقت پیش بحث‌هایش در کشور ما داغ شده بود) آگاه می‌کند. نکته اساسی اینجاست که تئاتر ما و آنها (زیربنایی و روبنایی)، تفاوت‌های بسیاری با هم دارند اما هیچ‌وقت برای تجربه‌اندوزی دیر نیست. مثلاً حالا ما می‌دانیم که بعید نیست چنین اتفاقاتی باز هم در آینده بیفتد و سرنوشت تئاتر و تئاتری‌ها دوباره دستخوش چنین پیامدهایی باشد پس عقل حکم می‌کند چاره‌اندیشی‌های لازم پیشاپیش در افق دید ما قرار داشته باشد و بدانیم از قبل برای چنین روزهایی چه فکری کرده‌ایم. این فکرها باعث می‌شود تا حداقل کار ممکن در دورانی مثل دوران قرنطینه انجام شود و تئاتری مثل «فرانکشتاین» در فضای مجازی و به‌صورت آنلاین پخش شود که سه‌ونیم میلیون مخاطب را با پرداخت هزینه‌ای معقول، دوساعت تمام با خود همراه می‌کند. اما بستر اساسی برای چنین کاری، فیلمبرداری استاندارد و فوق‌حرفه‌ای و کارگردانی تصویری تئاتر است که شاید باید ما در کشور خودمان به شکلی جدی‌تر و اصولی‌تر به آن‌ توجه نشان بدهیم و با داشتن چنین آرشیوهایی، تحمل روزگار را کمی برای اهل تئاتر ساده‌تر کنیم. درباره این نمایش باشکوه و چند نکته‌ حائز اهمیت‌اش جای دیگری خواهیم نوشت اما برگردیم به گزارش «آتلانتیک» از وضعیت چند تماشاخانه و مجموعه تئاتر بزرگ در انگلستان و نحوه حمایت از هنرمندان و سازوکارهای موجود در این زمینه.

ورود به سالن تئاتر Kiln در شمال لندن، مثل قدم گذاشتن به یک کپسول زمان است که ما را به‌ دوره‌ پیش از قفل شدن درها و شروع فاصله‌گذاری فیزیکی و قرارگرفتن ماسک‌ روی صورت‌ها می‌برد؛ جایی که کارکنان این مجموعه همچنان بررسی‌های متداول و روزانه خود را از سالن‌ها انجام می‌دهند و تهیه‌کننده‌ها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به این مجموعه رفت‌وآمد دارند. ایندو راب‌سینگهام، کارگردان‌ تئاتر و مدیر هنری تماشاخانه Kiln در Kilburn می‌گوید: «اینجا انگار همه چیز یخ‌زده و در یک لحظه فریز شده است. صحنه همان‌طور رها شده و اتاق‌های پشت صحنه مثل اتاق لباس و گریم و... منتظرند تا همین فردا دوباره میزبان بازیگران باشند. این آینده اما بسیار نامعلوم است و نمی‌دانیم هفته آینده می‌توانیم اجرا داشته باشیم یا یکی دوسال آینده.»
حمایت‌های دولت از هنرمندان تئاتر
در ماه مارس و با شیوع ویروس کرونا دولت انگلیس دستور داد تمام سالن‌ها بسته شوند و هنوز کسی خبر ندارد که چه زمانی قرار است سالن‌ها باز و به‌ روال عادی خود برگردند و هیچ زمان مشخصی هم برای این کار نمی‌توان در نظر گرفت. با این حال، بسته حمایت مالی دولت (که حدود 160 تا 200 میلیون یورو است) از طریق انجمن هنر به محض بسته‌شدن و تعطیلی کار سالن‌ها و هنرمندان به‌سرعت به اهالی تئاتر تعلق گرفت که این بسته حمایتی از محل بودجه ستاد بحران در اختیار ستادهای هنری و در نهایت تمام کسانی که در این حوزه فعالیت می‌کردند قرار گرفت. البته علاوه‌بر این دولت انگلیس به شهروندان خود، برای دوران قرنطینه که ثمره تعطیلی شغل‌های بسیاری بود کمک مالی کرد که تقریباً درصدی از حقوق چند ماهه آنها را شامل می‌شد. هنرمندان تئاتری، علاوه‌بر کمکی که در حوزه کاری خود دریافت کرده بودند از این کمک شهروندی هم بهره‌مند شدند تا آنچنان نگران وضعیت اقتصادی خود نباشند.
تئاتر به‌عنوان یک هنر زنده به‌صورت خاص تحت تأثیر ویروس قرار گرفته و به موازات آن سالن‌های کنسرت و استندآپ کمدین‌ها هم ضررهای بسیاری متحمل می‌شوند. با این‌همه همان‌طور که گفته شد اینکه دوباره چه زمانی آدم‌ها راضی می‌شوند با غریبه‌ها زیر یک سقف بنشینند و تئاتر تماشا کنند سؤالی است که انگار به این زودی‌ها نمی‌شود جوابی برای آن پیدا کرد. بسیاری از تهیه‌کننده‌‌ها این روزها مشغول تغییر سناریوهای خود هستند تا بتوانند بهار 2021 دوباره آثار خود را روی صحنه ببرند پس می‌توان گفت نمایشنامه‌نویس‌ها نسبت به دیگر اهالی تئاتر فعال‌تر هستند، می‌نویسند و متن خود را با توجه به شرایط جدید تغییر می‌دهند. چیزی که امروز نگران‌کننده به نظر می‌رسد این است که اگر سالن‌های تئاتر دوباره باز شوند به‌دلیل فاصله‌گذاری فیزیکی فروشی کمتر از ظرفیت سالن‌ها خواهند داشت و همین مسأله هم منجر به گران‌ شدن بلیت‌ تئاتر می‌شود. سینما می‌تواند اجرای خود را بیشتر ‌کند اما یک گروه هنری تئاتری نمی‌تواند برای جبران این ضرر اجرای خود را از 15 اجرا به 100 اجرا برساند. راب‌سینگهام، نگران است این مسأله تئاتر را دوباره به دورانی ببرد که این هنر فقط مخصوص قشر متمول جامعه بود که می‌توانستند به دیدن تئاترهای خاص با قیمت‌های بالای بلیت و سالن‌های لوکس بروند و از هنری عام آن را دور می‌کرد.
اگر ریشه‌های تئاتر بسوزد
از Kiln به تماشاخانه West end می‌رویم. این تماشاخانه به خاطر وجهه تاریخی و شهرتش، ماهیتی توریستی دارد که از این رهگذر سودآوری بسیاری نصیب‌اش می‌شود. West end را می‌توان نگین سالن‌های تئاتر لندن دانست که رد پای آدم‌های بزرگ و آثار فاخری را می‌توان در آن پیدا کرد که راه به سالن‌های بزرگ‌ جهان و سینماهای بزرگ پیدا کرده‌اند. سم‌مندز، دنی بویل و بسیاری دیگر از همین مجموعه ریشه گرفته‌ و شهرت جهانی پیدا کرده‌اند. کسی مثل جیمز گراهام که جایزه امی را برای «برگزیت» دریافت کرد کارش را از همین‌جا شروع کرد یا خالق سریال Fleebag از همین صحنه به دنیا معرفی شد. نکته مهم این است که اگر این ریشه‌های تئاتری با وخیم‌شدن یا تعطیلی این تماشاخانه بسوزند و از بین بروند، چه چیزهایی با آن از بین خواهد رفت و خواهد سوخت؟ بدون تردید تأثیر این پاندمی در آینده خود را نشان خواهد داد و دامن نسل‌های بعدی را هم خواهد گرفت.
از تماشاخانه‌های کوچک تا تماشاخانه‌های بزرگ
کمپانی Nimax، شش تماشاخانه در West end دارد. نیکا بِرنس، مدیر این کمپانی می‌گوید این تعطیلی سه‌ماهه ضرری بالغ بر دو‌ و نیم‌ میلیون پوند به تجارت او وارد کرده است. بِرنس اشاره می‌کند که البته این آمار، با احتساب کمک مالی دولت است و اگر یک روز کمک دولت متوقف شود این مبلغ به صد میلیون پوند خواهد رسید. روفوس نوریس، مدیر هنری تئاتر ملی ماه آوریل اعلام کرد برخی از مجموعه‌های هنری، همان روزها و هفته‌های اول بعد از تعطیلی، فرم‌های ورشکستگی پرکرده‌اند و به‌عنوان مثال ششم ماه مه ‌تماشاخانه Nuffield Southampton در جنوب انگلستان اعلام ورشکستگی کرد. تامارا هاروی، مدیر هنری تئاتر Clwyd اما معتقد است تئاتر ملی زنده خواهد ماند. او می‌گوید: «تئاتر ملی راهش را پیدا می‌کند و ترس ما از کمپانی‌های کوچک و محلی است که چندان مشهور نیستند و در این شرایط نمی‌توانند از پس امور خود بربیایند. بسیاری از این تماشاخانه‌ها، فعالیت‌های فو‌ق‌ برنامه بسیاری برای کودکان و افراد مسن جامعه دارند و بسیاری از مدارس دانش‌آموزان خود را به این مراکز می‌فرستند؛ پس آسیب تنها متوجه هنر نخواهد بود بلکه به نسل‌ امروزی که در حال آموزش هستند لطمه خواهد زد و تأثیرش را در نسل‌های بعدی هم خواهد گذاشت. با وجود این ما روحیه خود را حفظ کرده‌ایم و تماشاخانه‌های محلی از اتاق‌های گریم و چرخ‌های خیاطی خود برای ساخت ماسک استفاده می‌کنند و با این کار به حیات خود ادامه می‌دهند.» بسیاری از تماشاخانه‌های کوچک ادامه حیات‌شان بر کمک‌های دولتی استوار بوده و حالا بسیاری تلاش می‌کنند این حمایت‌ها را همچنان داشته‌ باشند. دولت محافظه‌کار کنونی انگلستان درباره بحران آینده تئاتر کمتر اظهارنظر کرده اما تاریخچه این حزب نشان داده آنها از بودجه و یارانه حمایتی خوش‌شان نمی‌آید و همان یک ‌دهه پیش و ابتدای به قدرت رسیدن‌شان، یک‌‌سوم بودجه و یارانه‌های هنری را قطع کردند. چارلز مک‌نالتی یکی از منتقدان معروف تئاتر و سردبیر بخش تئاتر لس‌آنجلس تایمز می‌گوید: «من را آدم بی‌احساس و سنگ‌دلی بدانید اما به‌نظر من سرنوشت سیستم سلامت ما که در حال فروپاشیدن است بسیار مهم‌ و حیاتی‌تر از گیشه کمپانی‌ها و تماشاخانه‌های تئاتر است و دلسوزی بیشتری نیاز دارد.»
جبران ضررهای مادی چگونه و چطور؟
این بحران باعث شده تهیه‌کننده‌ها دنبال راهی باشند تا در این شرایط به حیات خود ادامه بدهند و یکی از این راه‌ها ضبط و پخش آثار نمایشی‌ است. به‌عنوان نمونه نیک‌ هاینتر از تماشاخانه Bridge در لندن دوباره نمایش Talking Heads (یک نمایشنامه کلاسیک بریتانیایی است) را با حمایت بی‌بی‌سی، به یک سلسله مونولوگ تبدیل کرده و بازیگرانش را از طریق «Zoom» تمرین می‌دهد و روی صحنه می‌برد و گریم‌ها را به‌عهده خود بازیگران گذاشته‌ است. تئاتر ملی انگلیس هم نسخه‌های مختلف نمایش‌های خود را هر هفته روی یوتیوب می‌گذارد. این نمایش‌ها ذخیره نمی‌شوند و فقط در ساعات مشخصی به‌صورت زنده اکران و با استقبال بسیار خوبی هم روبه‌رو شده‌اند؛ از جمله اکران آنلاین نمایش «فرانکشتاین» که حدود سه‌میلیون نفر مخاطب داشت. اینکه بسیاری افراد، از این نوع اجراها حمایت کرده‌اند اما برخی هم بودند که مثل همیشه فقط غر می‌زدند و موافق آن نبودند. مخالفان می‌گویند درست است که کمپانی‌های بزرگ از این طریق درآمدزایی می‌کنند اما تکلیف تماشاخانه‌های کوچک‌ که امکان نمایش‌ و پخش آنلاین آثار خود را ندارند و همچنان ضرر می‌کنند چه می‌شود؟ به‌هر صورت چنین درآمدهایی در هر شکل و شرایطی نمی‌توانند با بلیت 250 یورویی تماشای تئاتر پیش از شیوع ویروس کرونا قابل مقایسه باشد و به‌ همین دلیل نمی‌توانیم تماشاخانه‌ها و تئاترهای کوچک را با سالن‌هایی مثل West end هم‌کاسه بدانیم.
سینما و تئاتر و تفاوت‌های کارکردی‌شان
در این دوره صنعت سینما با تعطیلی مشکل آن‌چنانی نداشت چون با اکران آنلاین اصولاً ارزش فیلم کم نمی‌شود و می‌تواند به بخشی از درآمد خود دست پیدا کرده و با آن ادامه حیات بدهد؛ اما ضرری که به تئاتر می‌خورد فقط ضرر مالی نیست بلکه تئاتر، امکان اشتراک‌گذاری‌ در لحظه‌اش با تماشاچی روی صحنه را از دست می‌دهد و تأثیر متقابل این دو طرف برهم، به یک ارتباط گسسته‌ تبدیل خواهد شد. تعدیل نیرو هم در بسیاری از تماشاخانه‌ها از قبیل تماشاخانه Kiln اتفاق افتاد که می‌شود اسم مرخصی بی‌حقوق روی آن گذاشت. این تماشاخانه از 28 کارمند خود، به نیمی از کارکنانش مرخصی داد تا برای مدتی نامعلوم به خانه بروند تا از حقوق و بیمه دولتی استفاده کنند. لین گاردنر، نویسنده و روزنامه‌نگار مشهور انگلیسی می‌گوید کسانی که حامی ندارند و آدم‌های ناشناس یا مهاجری هستند با کسانی که امتیاز و درآمد بیشتری دارند اصلاً قابل مقایسه نیست چون در این شرایط به ریسک بیشتر نمی‌توانند تن بدهند. گاردنر می‌گوید پدرم همیشه به من می‌گفت باید متوجه باشی که نویسنده‌های اطرافت وقتی به سی‌سالگی می‌رسند کار خود را رها می‌کنند و به آرزوی خودشان «نه» می‌گویند و می‌روند دنبال یک درآمد متوسط و ثابت تا بتوانند خانواده تشکیل بدهند. حالا این ماجرا برای کل جهان پیش آمده و در چنین شرایطی بسیاری همین تصمیم را می‌گیرند که چنین اتفاقی بر آینده تئاتر تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
سرنوشت تئاتر بعد از کرونا
این سؤال که مردم بعد از بازگشت به زندگی طبیعی دلشان می‌خواهد چه تئاترهایی ببینند هم سؤال مهمی است. آیا آنها می‌خواهند کارهایی با محوریت کرونا ببینند یا اتفاقاً اصلاً نمی‌خواهند چنین کارهایی تماشا کنند. مهم‌تر از همه این‌ها باید به این فکر کنیم که بعد از تحمل چنین روزگاری، با اتمام این تنش‌ها چطور می‌توانیم مردم را کنار هم جمع کنیم تا گریه کنند. صادقانه باید گفت که ما حتی می‌توانیم از جمله‌ «انسان گم شده» هملت هم برداشت‌هایی منطبق بر جامعه امروزی داشته باشیم و به کووید 19 برسیم. خیلی از کارگردان‌ها مثل باینی نوریس می‌‌خواهند در آثار خود به این اتفاقات بپردازند چون دوران پیش از کرونا و پس از آن جای کار بسیار دارد. تعدادی از کارگردان‌های هنری درباره احتمال خطراتی که در آینده پیش خواهد آمد هشدار می‌دهند. آنها معتقدند بازگشایی تئاترها و سرمایه‌گذاری‌های تازه در حالی که ممکن است این ویروس دوباره شیوع پیدا کند و مجبور به تعطیلی سالن‌ها شویم ضرری مضاعف است که به سختی می‌شود از عهده آن برآمد و از طرفی اعتماد مخاطب را برای دعوت به سالن‌های تئاتر از دست
 خواهیم داد.
چالش‌های بازگشایی سالن‌های تئاتر
تامارا هاروی، مدیر هنری تئاتر Clwyd می‌گوید به این فکر می‌کنم که بعد از بازگشایی چه بسترهایی برای حفظ پروتکل‌های بهداشتی در جهت تأمین سلامت و آینده تئاتر باید در نظر گرفته شود. این نکته را در نظر داشته باشیم که اگر کوچک‌ترین اتفاقی برای کسی در سالن‌ تئاتر بیفتد و مثلاً کسی به کرونا مبتلا شود و از بین برود، این خاطره بد تا سال‌های سال در ذهن مخاطبان تئاتر باقی خواهد ماند و باعث ریزش تعداد مخاطبان خواهد شد و ضرری غیرقابل جبران به بدنه نمایش وارد خواهد کرد. از طرف دیگر در این تنگناهای مالی آیا خرید بلیت تئاتر اولویت مردم است؟ همه اینها چالش‌های بازگشایی سالن‌های تئاتر است. یکی از مشخص‌ترین راه‌حل‌‌هایی که می‌توان به آن اندیشید این است که تعداد نفرات تیم‌های نمایشی را کمتر کنیم. یکی از دوستانم به شوخی می‌گفت با این حساب پس «در انتظار گودو» (این نمایش دو بازیگر دارد) حتماً اثری است که تو آن را برای اجرا انتخاب خواهی کرد. از طرفی دیگر، اجرای مجدد نمایش‌های کلاسیک از چخوف و ایبسن به‌هر صورت فروش خواهند داشت اما نویسنده‌های مدرن و کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌های امروزی صدمه‌های بسیاری خواهند خورد و این افراد کسانی هستند که اصولاً پروژه‌ای کار می‌کنند و حقوق ثابتی از جایی نمی‌گیرند.» اول ماه مه، انجمن هنر انگلیس هشدار داد که از این به بعد نمی‌تواند از طریق پرداخت پول‌های ماهانه در دوران تعطیلی به تئاتری‌ها کمک کند و توانایی حمایت از شرایط جدید را حتی برای خرید ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده نخواهد داشت. آنها می‌خواستند به‌صورت روشن بگویند ما دیگر نمی‌توانیم شما را حمایت کنیم. با این‌حال با پادرمیانی دولت برخی کارگردان‌ها کارهایی انجام دادند و سیزده تماشاخانه معروف انگلستان در Zoom گفت‌وگوهایی را با چهره‌های بزرگ تئاتر این کشور انجام دادند تا بتوانند راهی برای برون‌رفت از این بحران پیدا کنند. اگر این وضعیت تا یک‌سال دیگر ادامه پیدا کند نمی‌توان به گذشته برگشت و احتمالاً شاهد بروز و ظهور یک ژانر جدید خواهیم بود که با آن‌چه امروز به‌عنوان تئاتر می‌شناسیم تفاوت‌های بنیادی خواهد داشت. با این‌حال کورسوهای امیدی از مثبت‌نگری هم وجود دارد و آن روی سکه آن‌قدرها منفی نیست. خیلی از تئاتری‌ها خود را آدم‌های مثبت‌اندیشی می‌دانند مثلاً باینی نوریس می‌گوید: «من مطمئنم همین حالا یک نفر دارد روی یکی از بهترین نمایشنامه‌های دنیا کار می‌کند که اگر پاندمی نبود شاید چنین چیزی میسر نمی‌شد؛ اما بعید می‌دانم پولی باقی بماند که آن را روی صحنه ببریم.»

«فرانکشتاین» و گنجینه‌ تئاتر ملی لندن

درست از همان‌روزهای اول شیوع ویروس کرونا و تعطیلی تماشاخانه‌های انگلستان، این سؤال برای همه اهالی تئاتر در این کشور پیش آمد که خب! حالا چه‌کنیم؟ رسیدن به جواب برای آنها کار دشواری نبود چون کمپانی‌های بزرگ تولید‌کننده آثار نمایشی، تقریباً از تمام آثاری که در تماشاخانه‌های کوچک و بزرگ انگلستان روی صحنه می‌روند نسخه‌ای تصویری و البته باکیفیت و مطابق با استانداردهای جهانی در آرشیو خود دارند که تمامی مسائل حقوقی‌اش مشخص است و شفاف و نمایش آنها نیز در اختیار این کمپانی‌هاست. به‌عنوان مثال تئاتر ملی لندن همان هفته‌های اول قرنطینه دست به اقدام جالبی زد و اولین اجرای نمایش «فرانکشتاین» در سال ۲۰۱۱ به کارگردانی دنی بویل با بازی بندیکت کامبربچ و جانی لی میلر را به‌صورت آنلاین روی یوتیوب گذاشت و طی استقبالی باور نکردنی ۳.۵ میلیون مخاطب به‌صورت آنلاین به تماشای دو اجرای متفاوت از این تئاتر باشکوه نشستند. تئاتر ملی لندن یکی از کمپانی‌های مشهور تئاتری دنیاست که با شیوع چنین ویروسی تصمیم گرفت آرشیو تصویری خود را برای مدتی محدود در اختیار شیفتگان تئاتر قرار دهد و به این ترتیب چند نمایشی که قبلاً فیلمبرداری و آماده پخش بودند در معرض تماشای مخاطبانی قرار گرفت که نمی‌توانستند به سالن نمایش بروند؛ پس از تلویزیون‌ها و گوشی‌های خود تئاتر دیدند. دیدن «فرانکشتاین» برای ما ایرانی‌ها هم یک درس بزرگ داشت. علاوه بر طراحی صحنه و بازی بی‌نظیر بازیگرانش، مخصوصاً کامبربچ و جان لی، شکل و استانداردهای فیلمبرداری سر صحنه بود آن‌هم صحنه نمایشی این‌چنین باشکوه و دائماً متغیر با طراحی عجیب و غریب.
نیک‌دیر نمایشنامه «فرانکشتاین» را از رمانی به‌همین نام نوشت. این نکته را در نظر بگیریم که این اثر همان سال 2011 و همزمان با اجرای اولیه‌اش برای نمایش در سینماها فیلمبرداری شد و در نهایت سال ۲۰۱۲ نسخه‌ تصویری فرانکشتاین روی پرده سینماها رفت و این اکران سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ هم بصورت محدودتر تکرار شد و حدود ۸۰۰ هزار نفر توانستند   آن را در «سینما» تماشا کنند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7401/1/549265/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها