گفت‌و‌گو با علیرضا سمیع‌آذر، مدیر حراج تهران

بالا رفتن بی‌دلیل قیمت مصلحت هنر نیست




مریم سادات گوشه
 خبر‌نگار‌
بازار هنر در ایران اکنون بیش از گذشته شاهد تغییر و تحولات است. گذشته از شیوع ویروس کووید19 که اقتصاد دنیا را دچار شوک کرد و آسیب‌های بسیاری بر بازار هنر وارد کرده است، بیشتر خریداران آثار هنری به قول دکتر سمیع‌آذر عمدتاً به‌دنبال خرید آثار هنرمندان تثبیت شده و معروف هستند، تا آثارهنرمندان جوان. حالا در این کش‌و‌قوس بازار ارز و گسترش ویروس کرونا تکلیف بازار هنر و آثار جوانان چه می‌شود؟ آیا یک اثر هنری که سال قبل مثلاً با رقم یک میلیارد تومان فروخته شده اکنون با این همه نوسانات ارزی 20 میلیارد تومان قیمت‌گذاری می‌شود؟ و آیا حراج تهران باز هم مثل قبل برگزار خواهد شد یا آن هم مجبور می‌شود مثل حراج کریستیز به فروش در دنیای مجازی روی آورد؟ گفت‌و‌گوی حاضر با دکتر علیرضا سمیع‌آذر مدیر حراج تهران به سؤالات فوق می‌پردازد.

‌اکنون کشور ما به خاطر تحریم‌های اقتصادی با نوسانات ارزی مواجه است، با توجه به دوره برگزاری حراج کلاسیک و مدرن و نیز حراج معاصردر تیرماه سال گذشته و قیمت آثار فروخته شده، نوسان شدید ارزی چه تأثیری بر بازار ایران دارد؟
به‌طور کلی افزایش قیمت ارز دو تأثیر بر بازار هنر دارد، یکی تأثیر کوتاه مدت و دیگری بلند مدت. باید بگویم که تأثیر کوتاه مدت آن منفی است. چون آثار هنری برخلاف بسیاری از کارهای دیگر بلافاصله با افزایش قیمت ارز گران نمی‌شوند. اگر شما به خیابان جمهوری تهران بروید که عمدتاً محصولات وارداتی می‌فروشند می‌بینید با قیمت ارز روز محاسبه می‌کنند، حتی اگر خودشان با ارز قبلی خریده باشند با نرخ روز همان کالا را می‌فروشند. بعضی کالا‌ها بلافاصله قیمتش با ارز هماهنگ نمی‌شود و چند روز بعد خود را با افزایش قیمت ارز هماهنگ می‌کند. اما آثار هنری زمان می‌برد. گاه یک سال طول می‌کشد که بازار با برگزاری چند حراج نه حتی یک حراج و تعداد زیادی نمایشگاه، آرام آرام خودش را با نرخ افزایش یافته ارز هماهنگ می‌کند. بنابراین یک نوع بلاتکلیفی به وجود می‌آید. هم از طرف فروشنده و هم از طرف خریداران آثار هنری تا ببینند قیمت چطور می‌شود. در این میان چون آثار هنری جزو مایحتاج عمومی نیست افرادی فکر می‌کنند باید صبر کنند، ببینند قیمت‌ها چطور می‌شود؟ گرچه تأثیرش در کوتاه مدت منفی است و باید آن را به دو قسمت تقسیم کرد. یکی کارهای گران و متعلق به چهره‌های تثبیت شده و استادان و یکی هم کارهای ارزان‌تر که بیشتر متعلق به هنرمندان جوان در حال ظهور است. این تأثیر کوتاه مدت در مورد کارهای هنرمندان جوان که کارهایشان ارزانتر است بیشتر به شکل منفی خود را نشان می‌دهد. چون چهره‌های تثبیت شده از قیمت نسبتاً تثبیت شده هم برخوردارند. در چنین موقعیت‌هایی ممکن است که به نظر برسد نوعی سرمایه‌گذاری است و بعضی‌ها ممکن است فکر کنند حالا که قیمت ارز بالا رفته پولشان را صرف خرید هنرمندان شاخص می‌کنند و کمتر کسی آثار هنرمندان جوان را که ارزانتر است می‌خرد. این برخلاف چیزی است که انتظار می‌رود که کارهای گران، سخت‌تر فروش می‌رود و کارهای ارزان راحت‌تر. اتفاقاً در روزهای اخیر کارهای هنرمندان شاخص تثبیت شده که به غلط به‌عنوان «مسترها» از آن یاد می‌شود، با سهولت بیشتری فروش می‌رود. حتی این روزها می‌شنویم که عده‌ای در پی کارهای هنرمندان شاخص هستند. کارهایی که قیمت آن صدها میلیون تومان و گاهی بالاتر از یک میلیارد تومان می‌ارزد. کارهای ارزان‌تر بویژه آنهایی که در سطح گالری‌ها ارائه می‌شوند آنچه در واژگان بازار جهانی به‌عنوان بازار میانی از آن یاد می‌شود. آنچه در گالری‌ها و اکسپوها ارائه می‌شود ونه آنچه درحراج‌ها با قیمت بالاتر ارائه می‌شود، آسیب می‌بیند. چون کمتر حالت سرمایه‌گذاری کوتاه مدت دارد. بنابر این کارهای ارزان‌تر سخت‌تر فروش می‌رود. اما در بلند مدت بالاخره قیمت آثار اعم از کارهای ارزان هنرمندان در حال ظهور و نیز هنرمندان تثبیت شده ارتقا پیدا می‌کند و خودش را با قیمت ارز جدید و سایر محصولات هماهنگ می‌کند. بنابر این در بلند مدت تأثیر منفی، خنثی می‌شود و آنهایی که در چنین شرایط سخت اقتصادی کارهایی خریدند چند سال بعد متوجه می‌شوند که خرید خوبی انجام داده‌اند و کم‌کم قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنند. اما نه به سرعت دیگر محصولات چون جزو مایحتاج عمومی محسوب نمی‌شوند و هیجان خیلی زیادی مبنی بر احساس ضرورت برای خرید آثار هنری نیست و اینها دیرتر قیمتشان را با بازار بالانس می‌کنند. این بارها اتفاق افتاده. ارز از زیر هزار تومان به سه تا چهار هزار تومان افزایش پیدا کرده و ما دیدیم که قیمت آثار هنری هم یک سال بعد سه برابر شد. بازار هنرمندان مشهور سریع‌تر و بازار هنرمندان جوان کندتر. ولی در نهایت سه برابر شد و در برهه‌های بعد هم قیمت به همین نسبت بالا رفت. حالا هم شاهدیم در هفته‌های اخیر قیمت ارز در حال افزایش است و پیش‌بینی می‌کنیم که با یک فاصله زمانی قیمت آثارهنری هم افزایش پیدا می‌کند. قیمت هنرمندان تثبیت شده با سرعت بیشتر با نرخ ارز جدید هماهنگ می‌شود و هنرمندان کمتر شناخته شده با سرعت کمتر و این بدین معناست که بازار میانی که دربرگیرنده قشر وسیعی ازهنرمندان جوان است بیشتر آسیب می‌بیند تا بازار هنرمندان تثبیت شده. این را دو سه بار دیگر در یک دهه گذشته تجربه کردیم و کاملاً قابل پیش‌بینی بود. به هر حال بدنه جامعه هنری بیشتر آسیب می‌بیند تا چهره‌های شاخص آن.
 با توجه به صحبت‌های شما آیا تابلویی که از یک هنرمند تثبیت شده مثلاً سال گذشته یک میلیارد فروخته شده می‌تواند اکنون 20 میلیارد قیمت داشته باشد؟
قیمت آثار هنری بر مبنای هیجان بازار نیست. چون یک نیاز عمومی نیست و ما هم سعی می‌کنیم امنیت خاطر خریداران هنری و مجموعه داران را تأمین کنیم و نگاه نمی‌کنیم که مثلاً ظرف چند هفته یا یکی دو ماه همه قیمت‌ها 200 درصد افزایش پیدا کرده است و یکدفعه به‌طور هیجانی قیمت‌ها را افزایش نمی‌دهیم. چرا که ناگهان با عدم اشتیاق خریداران آثار هنری مواجه می‌شویم. ما فکر می‌کنیم که نگاه کارشناسی این است که قیمت را بر اساس رقم‌هایی که پیشتر حاصل شده تعیین کنیم نه بر اساس عوامل دیگری که در جامعه به‌صورت هیجانی و روانی وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه اگر هنرمندی کارش را قبلاً یک میلیارد فروخته است، می‌توانیم بر اساس تقاضا به خودمان اجازه دهیم که 10 تا 20 درصد قیمت را بالاتر اعلام کنیم. این نظر کارشناسی است. ما به خودمان اجازه نمی‌دهیم اثری که سال گذشته یک میلیارد فروخته آن را 2 میلیارد اعلام کنیم. مگر اینکه اطمینان داشته باشیم اخیراً رقم نزدیک به دومیلیارد را در یک گالری یا حراج مشابه فروخته است. در غیر این صورت قیمت‌ها را افزایش نمی‌دهیم و اگر برخی از همکاران ما این کار را می‌کنند، روش‌شان کارشناسی نیست و در نهایت این کار به مصلحت هنر هم نیست، ما باید برای قیمت‌گذاری دلیل داشته باشیم، حتی اگر قیمت سایر محصولات بی‌دلیل افزایش پیدا کرده اما ما باید دلیل و منطقی برای کارمان داشته باشیم. این روش به خریداران امنیت خاطر می‌دهد، چرا که می‌توان قیمت همه محصولات را تعیین کرد. اما ما نمی‌توانیم درمورد آثار هنری این جمع‌بندی را داشته باشیم وبگوییم قیمت تمام شده یک تابلوی نقاشی حالا دو یا سه برابر شده است. قیمت باید بر اساس تاریخچه بازار باشد واگر اثری قبلاً یک میلیارد فروخته شده و یک سال خبری از فروش بیشتر ازآن نبوده، نباید به خودمان اجازه دهیم که بار بعد بیش از 10 تا 20 درصد افزایش پیدا کند. این نظر کارشناسی و برخورد جهانی با قیمت‌گذاری اثر هنری است. چون قیمت‌گذاری اثر هنری اعتباری است و بر مبنای محاسبات مواد اولیه و مقدار ساعت کار نیست. بلکه فروش خلاقیت و زیبایی شناسی است و این کیفیت‌ها کاملاً اعتباری است. همین‌طوری قیمت‌ها تردید برانگیز است چه رسد به اینکه ما بخواهیم با هیجانات و فضای روانی پر از توهم جامعه آن را هم آلوده کنیم. از سوی دیگر اگر قیمت‌ها بسیار بی‌حساب رشد کند، دیگر نمی‌توانیم آنها را مدیریت کنیم. وقتی قیمت‌ها افزایش عجیب داشته باشد، هم خریداران آثار هنری و هم هنرمندان از این شرایط ناراضی خواهند بود و این نابسامانی همه را آشفته‌خاطر خواهد کرد.
 شیوع ویروس کرونا چه تأثیری بر بازار هنر ایران گذاشته است و چقدر زمان می‌برد تا شرایط تثبیت شود؟
کرونا به‌طور کلی تأثیر منفی بر بازار هنر در سطح جهانی گذاشته است. بسیاری از حراج‌ها دیگر برگزار نمی‌شود و هیچ گالری‌ای در دنیا نمایشگاه برگزار نمی‌کند و فروش آثار به طور چشمگیری در دنیا کاهش پیدا کرده است و به همان میزان هم ازمعرفی آثار هنری کاسته و در نتیجه هنر متوقف شده است و طبیعتاً می‌توان انتظار داشت که شیوع کرونا مثل همه زمینه‌های دیگر در هنر هم تأثیر منفی بگذارد. این یک مسأله بین‌المللی است. اما این تأثیر بیشتر کوتاه مدت است. چون در بلند مدت بالاخره افرادی برمی‌گردند و چند ماهی را که از بازار دور بودند جبران می‌کنند و به این ترتیب بلافاصله بعد از کاهش بحران ناشی از گسترش کرونا یکدفعه هیجانی در بازار به وجود می‌آید که شاید حتی جبران‌کننده باشد. اما در نگاه کوتاه مدت تأثیر منفی بوده است و اگر بخواهیم دسته‌بندی کنیم می‌بینیم که این تأثیربرای کارهای ارزان بیشتر و برای کارهای گران کمتر منفی بوده است. چون کارهای گران تقاضا کننده‌های قدرتمندی پشت‌شان است ولی کارهای ارزان بیشتر به علایق طبقات متوسط جوامع متکی است. اینها طبیعتاً در بحران کرونا کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. نام‌های بزرگ را چون همه می‌شناسند می‌توان با نشان دادن تصویر در شبکه مجازی هم فروخت. اما آثار جوان‌ها نیاز دارد که در یک گالری روی دیوار قرار بگیرد تا به فروش برسد، آنقدر شناخته شده نیست که به‌صورت آنلاین فروخته شود. در همه جای دنیا از جمله ایران هنرمندان جوان در این دوران بیشتر آسیب دیدند. آرزو می‌کنم که بازار پس از دوره کرونا به گونه‌ای رشد کند که این فترت را جبران بکند.
‌به نظرتان با توجه به صرفه اقتصادی برگزاری حراج به‌صورت آنلاین، کدام نوع حراج بهتر است، فیزیکی یا آنلاین؟
حراج‌های آنلاین اصولاً ایده جایگزین نیستند. یعنی هیچ وقت حراج آنلاین به اندازه حضوری نمی‌تواند موفق باشد و بعضی مؤسسات هم گهگاه حراج‌هایی برگزار کردند خیلی در سطح پایین با فروش‌هایی غیر‌قابل مقایسه با حراج‌های حضوری. در مجموع از نظر اقتصادی فقط در حدی بوده است که بگویند که روند ادامه دارد نه به‌صورت جدی تر. هیچکس به طور جدی دنبال حراج آنلاین نیست.
‌اما اخیراً رسانه‌ها فروش آنلاین حراج کریستیز را خوب توصیف کرده‌اند. نظر شما چیست؟
کریستیز هم حراج آنلاین مهمی نداشته است.‌

برش
بازار آنلاین را  نباید خیلی جدی گرفت

ما قصد نداریم حراج تهران را به طور آنلاین برگزار کنیم. بسیاری از رویداد‌های مهم هنری مثل آرت فرها هم فعالیتشان متوقف شده از جمله در دوبی حراج‌ها برگزار نشدند و در آینده نزدیک هم برگزار نخواهد شد. حتی آنهایی که به بازار متوسط بیشتر توجه دارند هم هیچ حالت آنلاینی نمی‌توان برایشان متصور شد. به نظر من بازار آنلاین را نباید خیلی جدی گرفت و هرگز نمی‌تواند جایگزین بازار حضوری و جدی شود. بخصوص در قیمت‌های بالارفته همه نیاز دارند آثار را از نزدیک ببینند، تا برای خریداری آن تصمیم‌گیری کنند و نمی‌توانند با تصویری که در شبکه مجازی می‌بینند نسبت به آن اقدام کنند. بنابر این ما قصد نداریم که به هیچ وجه به سمت برگزاری حراج‌ها به شکل مجازی برویم و امید داریم این بحران فروکش کند. اما اگر ادامه پیدا کرد دردنیا شاید تصمیم‌گیری دیگری انجام شود و اگر این اتفاق افتاد ما هم تصمیم دیگری می‌گیریم.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7397/1/548841/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها