دو روی سکه فروش آثار هنری در فضای مجازی
این بازار خریدار ندارد
مریم سادات گوشه
خبرنگار
داستان خرید و فروش آثار تجسمی برای آنهایی که تازه وارد این بازار شدهاند، قصهای پرماجراست. حتی برای بسیاری از هنرمندان تجسمی که سالهای بسیاری موی در آسیاب هنر سپید کردهاند بازار پررونقی نیست و بهتر بگویم بازارش کساد است. اقتصاد حوزه تجسمی همیشه برای هنرمندانی خوب بوده است که معروف و نامدار هستند.
فقط نام هنرمند مهم است
به قول رضا افسری نقاش و استاد دانشگاه که «خریدار دیگر کاری به اثر ندارد، تا نام هنرمند را میشنود ندیده میخرد. وقتی نام استاد احصایی را میشنوند حتی اگر اثرش را هم ندیده باشند، میخرند.» اکثر گالری دارهای معروف با همین هنرمندان معروف کار میکنند، آثارشان را از قبل میخرند و در انبار میگذارند تا به وقتش خریداران باسابقه با قیمت خوب بخرند. خریداران شناخته شده نه از طیف مردم عادی که سالی یک بار هم شاید برای دیدن تابلو به گالری نیایند. آنهایی که اگر بپرسید دلیل نیامدنشان چیست؛ یا میگویند دیدنش چه فایده دارد؟ یا اینکه ازنظر اقتصادی توان خرید تابلو ندارند. حالا هم که چند ماهی است دنیا در قرنطینه ویروس کووید 19 است، راههای خرید و فروش آثار هنری از طریق فضای مجازی باز است. خرید و فروش آنلاین که پیش از کرونا هم البته وجود داشت. افسری در مورد فروش آثار از طریق فضای مجازی به «ایران» میگوید: «حتی زمانی هم که کرونایی در کار نبود گالری دارها قبل از افتتاحیه نمایشگاه آثارشان را به خریداران خاص فروخته بودند. کسانی که به گالریها میآیند و مردم عادی هستند، عمدتاً خریدار نیستند.» وقتی ماجرای فروش آثار و اقتصاد فرهنگ وهنر و معیشت هنرمندان به میان میآید بیشترین قشری که به خاطر آن آسیب میبینند، هنرمندان این حوزه هستند. هنرمندان جوان و بااستعدادی که جویای نام هستند و چون نام و نشانی ندارند با سد و قوانین سخت گالریهایی مواجه میشوند که فقط با چند هنرمند نام آشنا یا هنرمندی که به سختی سد را شکسته است کار میکنند. افسری در ادامه در این مورد توضیح میدهد: «وقتی اقتصاد جامعه آسیب میبیند هنرمند هم آسیب میبیند. امید به زندگی شوق خرید را هم در آدمی زنده میکند. اما در این شرایط قرنطینه که اقتصاد کل جامعه متضرر شد، هنر هم به تبعیت از آن آسیب دید. حتی بدتر از آن.» او در مورد فروش آثارش در دوره کرونا میگوید:«قرنطینه بود و نبودش برای من فرقی نداشت، چرا که من در این دو ماه کار خودم را کردم. معمولاً ما هنرمندان همیشه در سکوت و آرامش کار میکنیم و از زمان به نحو درستی استفاده میکنیم. من خیلی به فکر فروش آثارم در دوره قرنطینه نبودم. قبل از عید در حراج گالریها آثارم فروخته شد آثاری که از قبل خریداری شده بود و ربطی هم به دوران قرنطینه نداشت. یکسری از کارها خریداران عمده بزرگی دارند و هنرمندانش هم خاص هستند و آنها فروششان را دارند اما هنرمندان ناشناخته که میخواهند تازه وارد میدان شوند محروم شدند و البته شاید این زمان قرنطینه دورهای بود تا این هنرمندان بتوانند خود را قویتر کنند.» اوضاع گالریها همیشه متفاوت است. برای یکسری گالریها که امکان فروش بهتری دارند، اوضاع بهتر میگذرد حتی اگر شرایط کرونا هم حاکم باشد باز هم آثار هنرمندان نامی بخوبی فروش میرود. آثار ابراهیم حقیقی در اردیبهشت ماه در گالری گلستان بهصورت مجازی به نمایش درآمد و به فروش هم رفت. لیلی گلستان مدیر گالری گلستان در مورد اوضاع فروش مجازی در شرایط بحران کرونا میگوید: «فروش آنلاین دوران کرونا از نظر من خیلی خوب بوده است. قیمتها اغلب زیر ده میلیون بود و استقبال هم شد. البته این فروش با فروش نمایشگاه در گالری قابل قیاس نیست ولی برای وضع موجود و آنلاین بودنش خیلی خوب بوده است. در عرض سه هفته حدود پانزده کار فروختهایم.»
استعدادهای بی نام اما مهجور
چندی پیش هم پریسا پهلوان مدیر گالری ویستا از فروش خوب گالریاش در فضای مجازی گفته بود. با اینکه اولین بار بوده است که گالری اش بهصورت آنلاین نمایشگاه برگزار کرده است، اما فروش عالی آثار هنرمندانی همچون محمد احصایی و بهزاد شیشه گران را داشته است و از سوی دیگر در کنارش فروش برخی آثار به قیمتهای بسیار پایین در حد 350 هزار تومان. سراغ گالری دارهای دیگر هم رفتیم آنهایی که بیشتر در خدمت جوانان جویای نام هستند و هدفشان پرورش استعدادهای بینام است، که متأسفانه فروش چندانی در این مدت نداشتهاند و به نوعی اقتصاد فرهنگ وهنر در این قشر گالری دارها و هنرمندان با ضعف بسیاری روبهرو است. حتی زمانی هم که کرونا نبود استقبال چندانی از آثار این گالریها نمیشد و اگر هم از آنها دیدن میشد، دانشجویان هنر و آنهایی بودند که در پی جا و مکانی برای نمایش آثارشان هستند، البته بدون داشتن امیدی برای فروش آثارشان.
درآمد اندک هنرهای تجسمی
مهدی حسینی هنرمند نقاش پیشکسوت در مورد اینکه آیا فروش گالریها در فضای مجازی در دوران قرنطینه خوب بوده است یا نه، معتقد است که باید بهصورت شفاف گالریها کار فروخته شده را با تصویر و قیمت فروخته شده اعلام کنند تا بتوان قضاوت کرد که آیا فروش خوب بوده است یا نه؟ او میگوید: «گالریها تعطیل هستند و همان دو سه تایی هم که باز هستند با شرایط خاص مشغول فعالیتاند. هنرمندان تجسمی در این دوران خیلی لطمه خوردهاند. اگر هم در شرایط قرنطینه کار میکنند هزینه میدهند و به آنها فشار وارد میشود به استثنای چند هنرمند معروف که تعدادشان به اندازه انگشتان دست هم نیست. آن تعداد محدود قبلاً هم فروش خوبی داشتند اما دیگر هنرمندان که سخت کار میکردند و نمایشگاه میگذاشتند و فروش خوبی هم نداشتند اکنون هم فروش ندارند و اوضاع اقتصادیشان صفر است. از طرفی دولت هم نمیتواند از آنها حمایت کند چرا که با کسری بودجه و شرایط بحران اقتصادی مواجه است.» او از وضعیت بغرنج هنرمندانی میگوید که جز هنر کار دیگری ندارند. یعنی شغل و کار و کاسبی دیگری نداشتهاند و تمام عمرشان را صرف کارهای هنری کردهاند. حسینی در ادامه میگوید: «اینها از طریق پساندازی که نبوده چگونه گذران زندگی میکنند؟ خوب است که در شرایط قرنطینه کار میکنند اما چقدر بدون پول میتوان کار کرد؟ هزینه بوم و رنگ بسیار بالاست. اگر یک برگ کاغذ ساده برای طراحی را قبلاً حداکثر با قیمت 3500 تومان میخریدیم اکنون باید برگی 35هزار تومان بابتش پول داد. از طرفی ما هر رنگی نمیتوانیم در کارهایمان استفاده کنیم باید حتماً استاندارد باشد. زمانی یک شیشه رنگ را با استانداردهای لازم 7 هزار تومان میخریدیم. اما اکنون میگویند اگر 300 هزار تومانی پیدا کردید بخرید که خوب است. قطعاً در این تورم وحشتناک و درآمد اندک فروش آثار هنرهای تجسمی چنگی به دل نمیزند.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه