گسترش کنشهای غیرعقلانی در خلأ حوزه عمومی
علی اصغر سعیدی
جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در جامعه ما سالهاست که مردم رفتارهای اقتصادی از خود نشان میدهند که مورد بحث رفتارشناسان اقتصادی و جامعهشناسان قرار دارد. این رفتارها که بهصورت جمعی در بازارهای مختلف صورت گرفته است، این سؤال اساسی را مطرح میکنند که آیا مردم جامعه ما روز بهروز، سودطلب، بیشینهساز و محاسبهگر شدهاند؟ بهعبارت دیگر، اینکه عده زیادی از مردم برای ثبتنام خودروهایی که به روشنی کیفیت مطلوبی ندارند، صف میکشند، یا ورود به بازار ارز و طلا، یا درخواست ورود به بازار سهامی که اطلاع چندانی از ماهیت آن ندارند، تا کنشهای تورمزایی که برای خرید کالاهای مختلف انجام میدهند را میتوان کنش عقلانی و محاسبهگری نامید؟ پاسخی که میتوان براساس ادبیات رفتارشناسی کنشهای اقتصادی و تحلیل جامعهشناختی رفتار اقتصادی به این رفتارهای مردم داد، این است که اتفاقاً این رفتارها محاسبه گرانه و عقلانی محسوب نمیشوند. البته باید اشاره کرد که علت اصلی بروز چنین رفتارهایی سیاستهای اشتباه اقتصادی دولت است که سالهاست اتخاذ شده و به آن عمل میشود و در نهایت ساختار اقتصاد دولتی را ایجاد کرده که رفتارهای جمعی غیرعقلانی مردم را دامن میزند. به علاوه، اینکه بیشتر این نوع واکنشهای جمعی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران صورت میگیرد نشانه ضعف جامعه مدنی است که در این مواقع باید از حقوق مصرفکنندگان دفاع کند و از طریق گفتوگوهایی که در حوزه عمومی صورت میگیرد مردم را نسبت به کنشهای غیرعقلانی و احساسی خود آگاه کند تا حوزههای خطر فراروی چنین کنشهایی برای افراد و جامعه روشن شود. بهطور نمونه، ممکن است هجوم مردم برای خرید خودرو و قرعهکشی در نهایت سود زیادی نصیب برخی افراد کند، اما پیامدهای خوبی برای جامعه نداشته باشد. به این دلیل ساده که خوروساز معیارهای کیفی را کنار میگذارد چون تقاضای زیاد امکان توجه به چنین معیارهای کیفی، از جمله حفظ محیط زیست، را از بین میبرد. بویژه اینکه خودروساز در محیط رقابتی فعالیت نمیکند. در نتیجه، اگر قانون عرضه و تقاضا را هم ملاک قرار دهیم و هیچ متغیر دیگری را نیز دخالت ندهیم این کنشهای به اصطلاح سودطلبانه فردی، پیامدهای مخرب اجتماعی برای صنعت و محیط زیست خواهد داشت. اما سؤال اصلی همچنان باقی است: آیا کنشهای سراسیمه مردم برای خرید کالای مصرفی با دوام، خودرو، طلا و ارز و سهام، عقلانی و سودطلبانه است؟ پاسخ رفتارگرایان اقتصادی و جامعهشناسان اقتصادی به این سؤال منفی است. در حقیقت این رفتارها واکنش مردم به جلوگیری از زیانی است که ممکن است در شرایط فعلی اقتصادی به ارزش اموال و داراییهایشان وارد شود تا به بدست آوردن سود بیشتر. در نتیجه، در چنین موقعیتی هر رفتاری که انجام میشود به طور غیرارادی است چون فرد باید هر کاری انجام دهد تا از زیان خود جلوگیری کند، بنابراین اراده و هوشیاری فردی در اینجا درگیر نیست تا این رفتار را عقلانی بدانیم.
ادامه در صفحه 8
جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در جامعه ما سالهاست که مردم رفتارهای اقتصادی از خود نشان میدهند که مورد بحث رفتارشناسان اقتصادی و جامعهشناسان قرار دارد. این رفتارها که بهصورت جمعی در بازارهای مختلف صورت گرفته است، این سؤال اساسی را مطرح میکنند که آیا مردم جامعه ما روز بهروز، سودطلب، بیشینهساز و محاسبهگر شدهاند؟ بهعبارت دیگر، اینکه عده زیادی از مردم برای ثبتنام خودروهایی که به روشنی کیفیت مطلوبی ندارند، صف میکشند، یا ورود به بازار ارز و طلا، یا درخواست ورود به بازار سهامی که اطلاع چندانی از ماهیت آن ندارند، تا کنشهای تورمزایی که برای خرید کالاهای مختلف انجام میدهند را میتوان کنش عقلانی و محاسبهگری نامید؟ پاسخی که میتوان براساس ادبیات رفتارشناسی کنشهای اقتصادی و تحلیل جامعهشناختی رفتار اقتصادی به این رفتارهای مردم داد، این است که اتفاقاً این رفتارها محاسبه گرانه و عقلانی محسوب نمیشوند. البته باید اشاره کرد که علت اصلی بروز چنین رفتارهایی سیاستهای اشتباه اقتصادی دولت است که سالهاست اتخاذ شده و به آن عمل میشود و در نهایت ساختار اقتصاد دولتی را ایجاد کرده که رفتارهای جمعی غیرعقلانی مردم را دامن میزند. به علاوه، اینکه بیشتر این نوع واکنشهای جمعی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران صورت میگیرد نشانه ضعف جامعه مدنی است که در این مواقع باید از حقوق مصرفکنندگان دفاع کند و از طریق گفتوگوهایی که در حوزه عمومی صورت میگیرد مردم را نسبت به کنشهای غیرعقلانی و احساسی خود آگاه کند تا حوزههای خطر فراروی چنین کنشهایی برای افراد و جامعه روشن شود. بهطور نمونه، ممکن است هجوم مردم برای خرید خودرو و قرعهکشی در نهایت سود زیادی نصیب برخی افراد کند، اما پیامدهای خوبی برای جامعه نداشته باشد. به این دلیل ساده که خوروساز معیارهای کیفی را کنار میگذارد چون تقاضای زیاد امکان توجه به چنین معیارهای کیفی، از جمله حفظ محیط زیست، را از بین میبرد. بویژه اینکه خودروساز در محیط رقابتی فعالیت نمیکند. در نتیجه، اگر قانون عرضه و تقاضا را هم ملاک قرار دهیم و هیچ متغیر دیگری را نیز دخالت ندهیم این کنشهای به اصطلاح سودطلبانه فردی، پیامدهای مخرب اجتماعی برای صنعت و محیط زیست خواهد داشت. اما سؤال اصلی همچنان باقی است: آیا کنشهای سراسیمه مردم برای خرید کالای مصرفی با دوام، خودرو، طلا و ارز و سهام، عقلانی و سودطلبانه است؟ پاسخ رفتارگرایان اقتصادی و جامعهشناسان اقتصادی به این سؤال منفی است. در حقیقت این رفتارها واکنش مردم به جلوگیری از زیانی است که ممکن است در شرایط فعلی اقتصادی به ارزش اموال و داراییهایشان وارد شود تا به بدست آوردن سود بیشتر. در نتیجه، در چنین موقعیتی هر رفتاری که انجام میشود به طور غیرارادی است چون فرد باید هر کاری انجام دهد تا از زیان خود جلوگیری کند، بنابراین اراده و هوشیاری فردی در اینجا درگیر نیست تا این رفتار را عقلانی بدانیم.
ادامه در صفحه 8
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه