یادداشتی از عماد افروغ

مطهری فلسفه را برای بهتر شدن حال مردم می‎خواست


دکتر عماد افروغ
جامعه‎شناس
سخن گفتن از استاد شهید مرتضی مطهری، هم سهل و هم ممتنع است. سهل است چون پیوسته نام ایشان شنیده و همایش‌هایی برای ایشان برگزار می‌شود؛ به‌همین دلیل، در مقایسه با سایر اندیشمندان، متفکران و فیلسوفان، نام‌آشناترند. اما گفتن از او ممتنع نیز هست؛ چرا که با‌وجود آنکه در سالگرد شهادتشان مراسم و سخنرانی‌های مختلف برگزار می‎شود اما شاهد توجه عملی به آثار و افکارشان نیستیم.
 این در حالی است که شهید مطهری هم متفکر تأسیس و هم متفکر استقرار انقلاب اسلامی است. از این رو، طبیعتاً، باید در دوران استقرار نیز شاهد توجه بیشتری در دو سطح «نظر» و «عمل» نسبت به آثار ایشان باشیم. متأسفانه، نمی‌توان به نمود عینی و عملی آرای شهید مطهری در ساحات مختلف حیات انسانی و اجتماعی، اعم از فکری، معرفتی، اخلاقی و معنوی، سیاسی و اقتصادی نمره خوبی داد. به‌نظر می‌رسد که حال و هوای امروز جامعه چندان متناسب با آثار ایشان نیست؛ حتی در محافل علمی، فکری و دانشگاهی و حوزوی نیز آنچنان که باید توجهی به آثار ایشان نمی‌شود.
 بایسته است تا افکار ایشان را به زمان و زمینه امروز نیز بسط دهیم و به دلالت‌های زمانی و مکانی موسع آن بیشتر توجه کنیم. متأسفانه شماری از آنانی که به شهید مطهری توجه می‌کنند، ایشان را در زمان و زمینه‌اش محصور می‌کنند و آنچنان که باید بسط اندیشه‌های شهید مطهری را در دستور کار خود قرار نمی‌دهند تا برای نسل جدید قابل استفاده باشد. البته مقصود، بهره‌مندی‌های شخصی و صوری نیست بلکه در مواجهه با ایشان باید بتوانیم بسیاری از چالش‌ها و مشکلات پیشاروی را در عرصه‎های مختلف حل کنیم.
 کماکان سؤال‌های متعددی داریم که شهید مطهری می‌تواند به آنها پاسخ دهد. فراموش نکنیم که استاد شهید مطهری یک «فیلسوف مسأله‎مند» است و اساساً از مسأله آغاز می‎کند. ایشان را به هیچ عنوان نمی‎توان یک متفکر انتزاعی و یک فیلسوف ذهنی صرف دانست؛ اتفاقاً نگاه ایشان به قرآن نیز یک نگاه ذهنی و متافیزیکال نیست و قرآن را نیز مسأله‌مند می‌بینند و معتقدند که قرآن آمده است تا نیاز انسان‌ها را پاسخ دهد.از این رو، شهید استاد مرتضی مطهری را باید متفکری دانست که پیوسته بین دو ساحت «انضمامی» و «انتزاعی» در حرکت است؛ یک رفت و آمد بین «عین» و «ذهن». به تعبیری، از وجه انضمامی و عینی شروع و سپس به اندیشه‎ورزی و ارائه راه‌حل، مستقیم و غیرمستقیم، می‎پردازد. تمام آثار ایشان از چنین شاخصه‎هایی برخوردار است.
موضوعاتی که محل توجه شهید مطهری بود مسائل روز جامعه بود؛ که هنوز هم مسأله روز ما است. آیا هویت، حجاب، ازدواج، اسلام و مقتضیات روز و نقش زمان و مکان، آزادی، عدالت، اخلاق و معنویت، تحجر و خرافه و... مسائل امروز ما نیست؟ با مرور بر آثار شهید مطهری درمی‎یابیم که دغدغه اصلی‌اش از یک درد اجتماعی برمی‌خیزد. شهید مطهری، فلسفه اسلامی را در طاقچه نگذاشت و فلسفه را برای بهتر شدن حال مردم می‌خواست. بنابراین، استاد مطهری را باید به‌عنوان یک پدیده سهل و ممتنع دید؛ سهل، چون بارها نام او به زبان آورده می‌شود و ممتنع، چون با وجود این همه یادآوری، در عمل به‌کار گرفته نمی‌شود. بویی از آثار ایشان در دو ساحت نظر و عمل در دو عرصه رسمی و مدنی جامعه به مشام نمی‌رسد. ما با او بسیار بیگانه‌ایم. بزرگترین مسأله ما شاید «نوع مواجهه» با آثار و آرای استاد مطهری است. باید پرسید آثاری که حضرت امام(ره) تمام آنها را بدون استثنا تأیید می‎کنند، چقدر در جامعه تبلور دارد؟
 واقعیت این است که مسأله «زمان» و «مکان» در افکار شهید مطهری از جایگاه بسیار والایی برخوردار است؛ اما اینکه چطور می‎توانیم مطهری را به روز کنیم، تنها از رهگذر یک «نگاه مسأله‎محور» به آثار ایشان قابل تحقق است؛ چه مسائلی که خود شهید مطهری طرح کرده و چه مسائلی که امروز در جامعه ما مطرح و مبتلابه ماست. این امر(به روز کردن مطهری) مستلزم این است که نخست بدانیم مسائل جامعه امروز ما چیست؟ و این مسائل را در برابر آثار استاد شهید مطهری قرار دهیم و آنگاه دریابیم که پاسخ ایشان به این مسائل چیست؟ واقعیت این است که ما پاسخ را برای پاسخ نمی‌خواهیم نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که ما پاسخ را برای «عمل» می‌خواهیم. یکی از مسائلی که ما سخت از آن رنج می بریم شکاف بین «نظر» و «عمل» است. واقعیت این است که در مواجهه استاد شهید مطهری با اسلام نیز صرفاً بر جنبه‎های نظری اکتفا نشده و ایشان در پی ارائه یک نسخه عملی از اسلام بوده است. استاد شهید مطهری همواره نظر را برای عمل می‎خواست اما با این حال، اعتقادی به عمل بدون پشتوانه نظری نیز نداشت. بنابراین، برای به روز کردن آرای شهید مطهری، نخست، باید به‌صورت مسأله‌مند با آثار ایشان مواجه شد و دوم اینکه به راه‌حل‌های نظری و عملی که شهید مطهری متناسب با موضوع در برابر ما قرار می‌دهد، عمل کنیم. به تعبیری، مقصود من سبقت عمل بر نظر با عنایت به صبغه نظری عمل است. فقط حرف نزنیم! از خود بپرسیم حکمتی که در پس آرای شهید مطهری وجود دارد، کجای جامعه ما جاری و ساری است؟ واقعیت این است که باید بار دیگر به آثار ایشان رجعت شود؛ «رجعتی مسأله‌مند و معطوف به عمل». در پایان سوگوارانه باید بگویم جفایی که به آثار ایشان بعد از انقلاب شد قبل از آن، با‌وجود‌های و هوی زیاد، نشد.



 



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7335/1/541975/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها