روزی روزگاری

قدرنادیده‌های دوست‌داشتنی




نوشته صوفیا نصرالهی
‌‌در کوران فیلم‌های اجتماعی و سیاسی جشنواره‌، دو فیلم دوست‌داشتنی تقریباً نادیده گرفته شدند و کمتر درباره‌شان صحبت شد. نه آنقدر عامه‌پسند بودند که در انتخاب‌های مردمی جا بگیرند و نه جنجال و هیاهو و حاشیه داشتند که در محفل‌های سینمایی پررنگ شوند. فیلم‌هایی که فیلمسازان‌شان قصه تعریف کردند و سعی کردند در هنگام قصه گفتن جهان شخصی خودشان را هم خلق کنند. «آتابای» ساخته نیکی کریمی و «من می‌ترسم» ساخته بهنام بهزادی دو فیلمی بودند که سینمای ایران و جشنواره فیلم فجر به فیلم‌هایی شبیه آنها بیشتر نیاز دارد. نه تلخ و مصیبت‌بار هستند، نه از دل سینمای اجتماعی می‌آیند، نه ایدئولوژیک و سیاسی هستند و نه آنقدر پرت از زمانه که نتوانی تاریخ و جغرافیا را در آنها تشخیص بدهی. فیلم‌های قصه‌گویی هستند با کاراکترهایی که وجه‌هایی از خود ما را می‌توانند داشته باشند. غریبه نیستند. آدم‌های یک محله خاص یا تیپ مربوط به یک فرهنگ ویژه نیستند. در این دو فیلم زندگی جریان داشت.
سلیقه شخصی من البته به فیلم «آتابای» نیکی کریمی نزدیک تر است. با قاب‌بندی‌های درخشان سامان لطفیان که لانگ‌شات‌هایش از طبیعت یادآور عکس‌ها و قاب‌بندی‌های کیارستمی است و ادای دینی به او. با لوکیشن دیدنی خوی و طبیعت رنگارنگ و گرم و دوست‌داشتنی‌اش. فیلم یک کاراکتر محوری دارد که می‌توانیم دوستش داشته باشیم. کاظم یا همان آتابای قهرمان فیلم است. مردی به ظاهر سخت و در باطن شکننده و حساس. مردی که بعد از خواهرش و از دست رفتن عشقش انگار دچار یک مازوخیسم پنهان شده است. رابطه آتابای با رفیقش یحیی یکی از بهترین دوتایی‌های مردانه امسال است. جواد عزتی هم در نقش یحیی خدا را شکر از آن قامت جوان عاصی جنوب شهری که داد و بیداد می‌کند بیرون آمده. زبان ترکی فیلم هم کمک کرده تا هم حجازی‌فر و هم عزتی را در هیبت آتابای و یحیی راحت‌تر بپذیریم. سکانس سیگار کشیدن‌شان با هم، لاستیک آتش زدن‌شان و آن شب‌نشینی که راز دل‌شان را به هم گفتند جزو دوست‌داشتنی‌ترین سکانس‌های جشنواره امسال بود. مشکل «آتابای» فقط در رابطه زن و مرد قصه است. رابطه‌ای که شکل‌گیری‌اش را ما نمی‌بینیم. دو سوم فیلم فقط صرف شخصیت‌پردازی آتابای می‌شود و در یک سوم پایانی ناگهان زن وارد زندگی‌اش می‌شود. عاشق می‌شود. تغییر می‌کند. و ایراد این جاست که ما پیش‌زمینه این عاشقی و تغییر را نمی‌بینیم. با این حال فیلم سکانس صحبت زن و مرد را جوری از کار درمی‌آورد که بیشتر مشتاق وصال‌شان باشیم تا چرایی و چگونگی شکل گرفتن عاطفه میان‌شان. در نهایت موسیقی حسین علیزاده روی تصاویر می‌نشیند و نیکی کریمی به کمک فیلمنامه و بازی هادی حجازی‌فر موفق می‌شود اتمسفر و جوی در فیلم خلق کند که مخاطب را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بدون شک این فیلم بهترین فیلم کارنامه نیکی کریمی است و یکی از دلپذیرترین تجربه‌های فیلم‌بینی در جشنواره امسال.
از آن طرف «من می‌ترسم» بهنام بهزادی در تهران اتفاق می‌افتد. اینجا قهرمان دوست‌داشتنی نداریم. قهرمان فیلم مردی است که از موضع ضعف وارد قصه می‌شود و از جایی به بعد بواسطه اطلاعاتی که به دست می‌آورد احساس قدرت می‌کند و مثل خیلی از کسانی که ظرفیت‌شان برای قدرت پیدا کردن کم است جایگاه خودش را فراموش می‌کند و زندگی خودش و خیلی‌های دیگر را به گند می‌کشد. فیلم بهزادی با طمأنینه و آرام قصه‌اش را می‌گوید. در روایتش از پلان سکانس استفاده می‌کند که البته سلیقه شخصی کارگردان است و نه چیز چندانی به فیلم اضافه می‌کند و نه نقطه ضعفی برایش محسوب می‌شود. یک بازی خوب از امیر جعفری داریم و یک بازی نچسب از پوریا رحیمی سام. فیلم یک سری جزئیات را در میزانسن‌ها و رابطه آدم‌ها با یکدیگر و شخصیت‌پردازی رعایت می‌کند که باعث می‌شود بعد از مدتی صبر با آن همراه شوید. اینجا طرح اصلی فیلمنامه مشکل دارد. انگیزه آدم بد قصه برای کاری که انجام می‌دهد کافی نیست. قهرمان‌مان هم آدم دوست‌داشتنی نیست که همراهش بشویم. بیشتر کارگردانی بهنام بهزادی است که روایت را جالب می‌کند و رابطه آدم‌ها با هم که پیچیدگی‌های خودشان را دارند و چطور می‌توانند روی زندگی هم تأثیر بگذارند. فیلم برعکس نود درصد آثاری که دیدیم پایان‌بندی درجه یکی به قرینه ابتدای فیلم دارد که تکان‌دهنده است. چرخه بازخورد اعمال آدم‌ها ادامه دارد و بالاخره عدالت جاری می‌شود. از آرامش جاری در فیلم بهزادی با وجود اتفاقاتی که زیر پوست این ریتم آرام جریان دارد خوشم آمد. یک‌جور تناقض میان تنش زندگی آدم‌ها و روند فیلم که «من می‌ترسم» را تبدیل به فیلمی قابل تأمل می‌کند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7276/5/535723/1
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها