نبرد برای به دست آوردن حق
نوشته احسان زیورعالم
چهل و اندی سال از اجرای نمایش «قلندرخانه» ایرج صغیری میگذرد و هنوز میراث او در اجرا کار میکند. هنوز بهره بردن از موسیقی فولکوریک و تبدیل کردنش به شرایط دراماتیک میتواند جذابیتهای ویژهای داشته باشد. جذابیتی که مخاطب را با خود درگیر کند و تصویری از جهانی ناشناخته برای او بیافریند. صغیری در کنار موسیقی، با بهرهگیری از میزانسنهای نامتعارف، جهانی ناآشنا میآفرید که در آن، رئالیسم جادویی برآمده از فرهنگ جنوب ایران، رؤیاآفرینی میکرد. نمایش از آن سلبی آثار کلاسیک و غربی خلاص میشد و چون امواج دریا، بر ساحل به سیالیت درمیآمد. پویایی «قلندرخانه» صغیری و شیوه اجراییش را ابدی کرد.
«صدمین سالگرد فتح گریه» کاری از شهر گچساران و بهکارگردانی مهرداد علیپور، داستان زنی را روایت میکند که تمام فرزندانش را از دست داده است و مقصر این عزای بزرگ، برادران او هستند، برادرانی که مانع از درمان فرزندان و آمدن طبیب بر سر بالین آنان میشوند. زن، برنوی خود را برداشته و با جنازه تنها دخترش راهی کوه و کمر میشود. سفری که در پی آن، بخشی از رعیت از پی او روان میشوند و به جرگه قشون خونخواه زن میپیوندند. زن علیه ظلم حاکم بر جایگاه و جنسیتش قیام میکند، قیامی که به حرکتی علیه قدرتمندان نیز بدل میشود.
اگر این روزها در جشنواره فیلم مدام از تازهترین ساخته یک کارگردان خاص سخن به میان میآید که در فیلم – البته با پشتوانه مالی و معنوی بسیار – موفق به ساخت اثری انتقادی شده است، در تئاتر نیز مهرداد علیپور، بدون حمایت مالی و بدون سرمایه معنوی، با بهرهگیری از سنتهای زاگرس جنوبی، نمایشی به غایت انتقادی آفریده است. نمایشی که در آن میتوان رگههایی از احقاق حقوق زنان را دریافت کرد و هم رفتار دولت مرکزی و خانهای قدرتمند نسبت به مردمان زاگرسنشین. علیپور تصویری از احساس جامعه کهکیلویهای را ابراز میکند؛ هر چند به نظر میرسد روایت در گذشته رخ میدهد.
علیپور برای بیان حرفهایش به سراغ موسیقی لُری میرود، همان موسیقی که در کوهها و دشتها، جوانان لُر یکصدا میخوانند و بسان آهنگ رزم، علاوه بر ایجاد اتحاد، به کنش هارمونی میبخشد. علیپور تلاش میکند تصویری موزیکال از رفتار عمومی منطقه خویش بیافریند. این وضعیت موزیکال با ابزار و ادوات آشنا برای مردم لُر همگام میشود. یک برنو و یک اسب سرمایه یک مبارز لُر است. وسایلی که هم با آن معاش میکند و هم دفاع. این بار وضعیت در موقعیت حمله است. حقی گرفته شده است و تنها راه باقیمانده، نبرد برای به دست آوردن حق است. پس همه همصدا میشوند؛ نغمه رزم و عزا سر میدهند و پای میکوبند.
«صدمین سالگرد فتح گریه» قرار نیست واقعگرا باشد. موجودات در آن به زبان درمیآیند و پیشبینی میکنند. از اینکه چه در آینده به سر خانم و خاندانش خواهد آمد. همه چیز با ریتم و ضرباهنگی سریع رخ میدهد؛ اما داستان نقطه ضعف اثر میشود. آنقدر موسیقی و آوازها کارساز هستند که روایت یکپارچگی خود را از دست میدهد. انگار مهم نیست قصه چیست، میشود هر جایی شوخی کرد و از اصل ماجرا دور شد. فضای آفریده شده کفایت میکند. این همان نقطهای است که نه تنها علیپور؛ که بخش مهمی از تئاتر ایران درگیرش میشود. ایده گویی بر متن کفایت میکند. به هر روی «صدمین سالگرد فتح گریه» میتواند تنها نمایش بومی جشنواره امسال لقب بگیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه