نگاشت مسأله‌های اکنون از لحاظ فرم





نوشته سید حسین رسولی‌
یکی از معانی نقد، بحرانی‌کردن است و چه خوب است تئاترهایی را تماشا کنیم که به اندیشه انتقادی و بحرانی‌کردن فرم و محتوا بپردازند. تئاتری که خنثی باشد با برخورد منفی مخاطب مواجه می‌شود. نمایش‌های کمدی معمولاً به بحرانی کردن موقعیت و رفتار کاراکترها می‌پردازند و تراژدی‌ها هم به بحرانی‌کردن مفاهیم عمیق توجه دارند. تحلیل کارگردانان از کاراکترها و موقعیت‌ها خیلی مهم است. اگر مثلاً شخصیت لوپاخین در نمایشنامه «باغ آلبالو» را مثبت ارزیابی کنید به یک مسیر فکری خواهید رفت و اگر او را منفی نمایش بدهید به جاده‌ای دیگر. اگر شخصیت دکتر استوکمان در نمایشنامه «دشمن مردم» هنریک ایبسن را تنها فردی در برابر جمع نشان بدهید به یک معنای مشخص خواهید رسید و اگر او را فردی در حال مبارزه با سودگرایی فردی در جامعه سرمایه‌داری تصویر کنید به مقصدی دیگر می‌رسید. چند روزی از سی‌وهشتمین جشنواره تئاتر فجر می‌گذرد و یکی از نکته‌های مهمی که باید به آن توجه کنیم بحث «اکنونیت» و توجه «تئاترها به رخدادهای جامعه» از منظر فرم و محتوا است. میشل فوکو تلاش‌های بسیاری در بررسی «هستی‌شناسی اکنون» انجام داده است و آن را نباید صرفاً به مثابه «تاریخ اکنون» مورد توجه قرار بدهیم بلکه باید همچون «نگاشت اکنون» به آن نگاه کنیم. این نگاشت اکنون و هستی‌شناسی اکنون که از مباحث محوری تفکر فوکو است بشدت به کار درام‌نویسی، دراماتورژی و کارگردانی تئاتر می‌آید. فوکو به منظور تبیین نظریه خود به امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی می‌پردازد. به باور فوکو، بر خلاف پرسش‌های فلسفی متداول که فرا زمانی و فرا مکانی هستند، کانت به طرح نوع جدیدی از پرسش مبادرت می‌ورزد؛ پرسش از «زمان حال» و اینکه «اکنون» چه می‌گذرد؟ این نوع پرسش از «لحظه معاصر» در تاریخ فلسفه، تا قبل از کانت بی‌سابقه بوده است. اهمیت پرسش کانت در طرح نوع جدیدی از تأمل فلسفی است که با جستار «روشنگری» آغاز می‌شود؛ یعنی طرح فلسفه‌ورزی به مثابه «مسأله‌‌ساز کردن» اکنونیت. به‌نظر فوکو، ویژگی متمایز فلسفه به‌عنوان گفتمان مدرنیته، همین ویژگی مسأله‌ساز کردن اکنونیت است. با ظهور روشنگری، نوع جدیدی از پرسش فلسفی مطرح می‌شود که در رابطه‌ای طولی با دوره باستان نیست بلکه نوعی رابطه عرضی با اکنونیت دارد. نکته‌ای که برای من اهمیت دارد این است که «مسأله‌ساز کردن اکنونیت» را می‌توان به نظریه «قهرمان مسأله‌دار» گئورگ لوکاچ پیوند زد. قهرمان پروبلماتیک (مسأله‌دار)، فردی کاملاً مسأله‌دار، بی‌آینده، معترض و پر‌مشکل است که در جهانی تباه، جویای ارزش‌های کیفی و اصیل انسانی است. لوکاچ در کتاب «پژوهشی در رئالیسم اروپایی» و دیگر کتاب‌های خود چون «نظریه رمان» به رئالیسم در آثار بالزاک، استاندال، زولا، تولستوی، گورکی، کافکا و توماس‌مان می‌پردازد و نظریه قهرمان مسأله‌دار را پیگیری می‌کند تا به رئالیسم انتقادی برسد. قهرمان او به جامعه‌ای واکنش نشان می‌دهد که در آن زندگی می‌کند. کانت نیز در «روشنگری چیست؟» به پرسشی پاسخ می‌دهد که زمانه‌اش برای او طرح کرده است و در نزاع دانشکده‌ها به انقلاب فرانسه یعنی واقعیتی که زمانه‌اش به او تحمیل کرده، می‌پردازد. مسأله‌ مورد چالش فوکو با تاریخ‌نگاران سنتی این است که با قرار دادن رویدادها در یک توالی هدفمند و سیر علی، اکنون را تنها وضعیت ممکن نشان می‌دهند و با این کار، ایده‌ کلی و چشم‌انداز خود را در نگارش رویدادها، پنهان می‌کنند. اینگونه نیست که امر ثابت بیرون از تاریخی وجود داشته باشد که تاریخ و زمانی بر آن گذشته باشد؛ بلکه ماهیت هر پدیده، تاریخی است که بر آن پدیده گذشته است. گذشته تنها در سایه‌ اکنون معنا می‌یابد و تبارشناسی، «نگارش تاریخ اکنون است». فوکو می‌نویسد: «در بررسی خاستگاه یک چیز، باید از تبار آن، نیروهایی که به ارث برده است و وضعیتی که بر آن بنا شده است، سخن گفت». فوکو در مقاله‌ «نیچه، تبارشناسی و تاریخ» به خصوصیات «تاریخ واقعی» پرداخته است. در واقع، برای فوکو، گذشته بواسطه «اکنون» معنا پیدا می‌کند. فوکو به منظور تفسیر اکنونیت مسأله «تاریخ واقعی» را پیش می‌کشد. تاریخ واقعی، روایت نیست، بلکه آفرینش است. به نمایشنامه‌های «در انتظار گودو» به نویسندگی ساموئل بکت و «مرگ فروشنده» به نویسندگی آرتور میلر و «ننه دلاور» به نویسندگی برتولت برشت توجه کنید. تمام این آثار تلاش دارند تا «اکنونیت» را «بحرانی» کنند و توانسته‌اند فرمی جدید خلق کنند. به نظر تئودور آدورنو نیز باید توجه کرد زیرا او می‌گوید که انتقاد اجتماعی، در مقام نوعی کاربست و نیز نوعی کارویژه‌ اساسی هنر، از فرم و قالب اثر هنری نشأت می‌گیرد نه از محتوای آن. نمایش «متساوی‌الساقین» به نویسندگی و کارگردانی عمادالدین رجب‌لو به خوبی به رئالیسم توجه می‌کند و نمایش «بیگانه در خانه» به کارگردانی سید محمد مساوات هم از منظر فرم به مسائلی چون از خود بیگانگی، هویت، مهاجرت، خانواده و سینما می‌پردازد. نمایش «است» به‌کارگردانی پرنیا شمس نیز با فرمی مینیمال به سوی بیان دغدغه‌های گروهی از دختران جامعه می‌رود. در پایان باید تأکید کنم انتخاب و گزینش فرمی متفاوت و کارشده باعث بالاتر رفتن کیفیت نمایش می‌شود نه داشتن حرف‌های بزرگ.




آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7275/2/535632/3
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها