تصرف قلمروی تئاتر
نوشته نیلوفر ثانی
محمد مساوات در تجربه دیگری بر صحنه، این بار بازهم بیش از آنکه تمرکزش بر متن و محتوا باشد، به فرم اولویتی داده که در نوع خودش کمنظیر است. هرچند تلفیق دو مدیوم تئاتر و سینما، بویژه در سالهای اخیر و همقدم با تئاتر روز دنیا، بارها اجرا و تکرار شدهاست اما در اثر جدید مساوات، از نوع دیگری است. همزمانی فیلمبرداری سرصحنه و اجرای زنده تئاتر، چنان در خون و پوست هم، درهم میآمیزد که تفکیک هرکدام به هویت مشخص خود، دشوار است. آنچه بر صحنه میآید نه کاملاً سینمایی و تصویربرداری است و نه تئاتری که شاخصههای تمام عیار خودش را دارد.و اینگونه فرم میتواند ضدخود عمل کند. «بیگانه در خانه» از همان ابتدای شروع و تا پایان 120 دقیقهاش، مملو از حضور بیگانه و برملاکننده بیگانگیهای متعدد است. از قالب اجرا تا حضور پردهای وسیع برای نشان دادن فیلم، تا موجودیتی عیان در روابط زوجی که محور داستانند. ترکیب خلاقانه این بیگانهها در کنارهم ترکیب پازلواری است که تماشاگر را در روند و طی اجرا، با هر قطعه آشنا میکند و او را به کشف این بیگانگی یا حتی احساس لمس آن وا میدارد. زوجی که مهاجرند و در کشوری بیگانه زندگی میکنند و درگیر روابط مجازی با هویتی بیگانه میشوند که حتی شکل دیگری از آن را در محیط خانهشان احساس میکنند. بیگانگی که میان آنان، خودش را بروز میدهد و فاصله و جداشدگی عاطفی و احساسی را در رابطهشان عیان میکند. دستآخر هم آنچه رو میشود، روشنشدن هویت آن آیدی مجازی است که معلوم میشود همان مرد است که برای زن پیام ارسال میکرده و زن هم اعتراف میکند که میدانسته آن آیدی فیک و همسرش است. تمام این وقایع با دوربینی روی دست نیز همزمان فیلمبرداری میشود و با استفاده از شاتهای بسته و حتی در قسمتهایی از دکور که از دید تماشاگر پنهان است، تا نزدیکترین زوایای فیزیک بازیگران و ابعاد دیگری از اجرایی زنده بدون کات و برش، بر صفحه بزرگی پخش میشود. با تمام این ویژگیها، که شاید در وهله نخست جذابیتها و نوآوری خاصی داشته باشد، اما در موازنه دچار اختلال است. این تلفیق و درهم آمیختگی نامتعادلانه، وزنه را بهسمت تصویری و سینماییکردن اجرا، آنقدر سنگین میکند که عملاً وجه تئاتری اجرا در محاق میرود و قادر نیست همپای قدرت تصویرهای دیجیتالی با تنوع پلانها و حضور دستکاریشده اما تأثیرگذار وهم و وحشت، پیش برود. «بیگانه در خانه»، در صحنه و در سالن تئاتر، بیش از هر قراردادی، تئاتر است و آنچه انتظار میرود، تمرکز بیشتر براین مدیوم و بازگشایی ظرفیتهای اصیل آناست، نه آنکه توسط هجوم دوربین و لنز، حتی مرزهای آن به مخاطره بیفتد و جذابیتهایش را برای تماشاگری که به قصد دیدن تئاتر، به سالن آمده، از دست بدهد. حضور بارز و مهاجم پرده عریض در بالای دکور و پخش فیلم، هرچند در نمونههای پستمدرن، بسیار مورد کاربرد و استفاده است اما درجهت تکمیل وجه تئاتریکالیته و اجرا، اهمیت دارد، اما اگر چنان حضور خودش را تحمیل کند که توجه و تمرکز مخاطب را از وجوه تئاتری سلب و کمرمق کند، بهعنوان عنصری ضدتئاتر محسوب شده و قابل نقد میشود. «بیگانه درخانه» اجراییاست که قابلیت تفسیر و کنکاش بسیاری دارد و این بستر گفتوگو، ویژگی اغلب کارهای مساوات، قابل توجهاست.
محمد مساوات در تجربه دیگری بر صحنه، این بار بازهم بیش از آنکه تمرکزش بر متن و محتوا باشد، به فرم اولویتی داده که در نوع خودش کمنظیر است. هرچند تلفیق دو مدیوم تئاتر و سینما، بویژه در سالهای اخیر و همقدم با تئاتر روز دنیا، بارها اجرا و تکرار شدهاست اما در اثر جدید مساوات، از نوع دیگری است. همزمانی فیلمبرداری سرصحنه و اجرای زنده تئاتر، چنان در خون و پوست هم، درهم میآمیزد که تفکیک هرکدام به هویت مشخص خود، دشوار است. آنچه بر صحنه میآید نه کاملاً سینمایی و تصویربرداری است و نه تئاتری که شاخصههای تمام عیار خودش را دارد.و اینگونه فرم میتواند ضدخود عمل کند. «بیگانه در خانه» از همان ابتدای شروع و تا پایان 120 دقیقهاش، مملو از حضور بیگانه و برملاکننده بیگانگیهای متعدد است. از قالب اجرا تا حضور پردهای وسیع برای نشان دادن فیلم، تا موجودیتی عیان در روابط زوجی که محور داستانند. ترکیب خلاقانه این بیگانهها در کنارهم ترکیب پازلواری است که تماشاگر را در روند و طی اجرا، با هر قطعه آشنا میکند و او را به کشف این بیگانگی یا حتی احساس لمس آن وا میدارد. زوجی که مهاجرند و در کشوری بیگانه زندگی میکنند و درگیر روابط مجازی با هویتی بیگانه میشوند که حتی شکل دیگری از آن را در محیط خانهشان احساس میکنند. بیگانگی که میان آنان، خودش را بروز میدهد و فاصله و جداشدگی عاطفی و احساسی را در رابطهشان عیان میکند. دستآخر هم آنچه رو میشود، روشنشدن هویت آن آیدی مجازی است که معلوم میشود همان مرد است که برای زن پیام ارسال میکرده و زن هم اعتراف میکند که میدانسته آن آیدی فیک و همسرش است. تمام این وقایع با دوربینی روی دست نیز همزمان فیلمبرداری میشود و با استفاده از شاتهای بسته و حتی در قسمتهایی از دکور که از دید تماشاگر پنهان است، تا نزدیکترین زوایای فیزیک بازیگران و ابعاد دیگری از اجرایی زنده بدون کات و برش، بر صفحه بزرگی پخش میشود. با تمام این ویژگیها، که شاید در وهله نخست جذابیتها و نوآوری خاصی داشته باشد، اما در موازنه دچار اختلال است. این تلفیق و درهم آمیختگی نامتعادلانه، وزنه را بهسمت تصویری و سینماییکردن اجرا، آنقدر سنگین میکند که عملاً وجه تئاتری اجرا در محاق میرود و قادر نیست همپای قدرت تصویرهای دیجیتالی با تنوع پلانها و حضور دستکاریشده اما تأثیرگذار وهم و وحشت، پیش برود. «بیگانه در خانه»، در صحنه و در سالن تئاتر، بیش از هر قراردادی، تئاتر است و آنچه انتظار میرود، تمرکز بیشتر براین مدیوم و بازگشایی ظرفیتهای اصیل آناست، نه آنکه توسط هجوم دوربین و لنز، حتی مرزهای آن به مخاطره بیفتد و جذابیتهایش را برای تماشاگری که به قصد دیدن تئاتر، به سالن آمده، از دست بدهد. حضور بارز و مهاجم پرده عریض در بالای دکور و پخش فیلم، هرچند در نمونههای پستمدرن، بسیار مورد کاربرد و استفاده است اما درجهت تکمیل وجه تئاتریکالیته و اجرا، اهمیت دارد، اما اگر چنان حضور خودش را تحمیل کند که توجه و تمرکز مخاطب را از وجوه تئاتری سلب و کمرمق کند، بهعنوان عنصری ضدتئاتر محسوب شده و قابل نقد میشود. «بیگانه درخانه» اجراییاست که قابلیت تفسیر و کنکاش بسیاری دارد و این بستر گفتوگو، ویژگی اغلب کارهای مساوات، قابل توجهاست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه