یه چیزی تو همین مایه ها
شما هیچ، شما نگاه!
فریور خراباتی
یکی از شخصیتهای سیاسی کشور اعلام کرده که: «حاضر هستیم برای اداره کشور کمک کنیم!» در همین رابطه اداره کشور ضمن تشکر از حسن نیت این شخصیت دوستداشتنی اعلام کرد: «مرسی داداچی، هشت سال صرف شد و به اندازه کافی توی زحمت افتادید، یه سر اومده بودیم خودتون رو ببینیم، همهاش در حال اختلاس کردن بودن دوستانتون!». البته این اظهارنظرها به همین جا ختم نمیشود چون یکی دیگر از اعضای سابق هیأت دولت سابق(این سابق بدجوری میچسبهها!) گفته: «کشور را تعطیل کردهاند، میگویند تورم نداریم» این در حالی است که در گذشته ما از این تعطیلیها استقبال میکردیم، باور کنید تنها شرایطی که مملکت از گزند تصمیمات مسئولان وقت در امان بود، همان دوران تعطیلیها بود و مردم زانوهایشان روی زمین و دستشان به سمت آسمان بود که این تعطیلیها بیشتر شود، یعنی توقع مردم از مسئولان در همین شعار خلاصه میشد: «شما هیچ، شما نگاه!» که در امان باشیم. در ثانی مرد آن کسی است که کشور را تعطیل نکند و تورم را بالا ببرد، شما میدانید روزانه چند رکود به خاطر تنهایی و حضور نداشتن تورم در کنارشان افسرده شده و خودکشی میکنند؟ چرا کسی به فکر رکود نیست؟ چرا رکود و تورم این دو مرغ عشق را از یکدیگر جدا کردهاید؟ ما یک زمانی معنی رکود و تورم را نمیدانستیم و زمانی که در اخبار اعلام میکردند که نرخ رکود و تورم بالاخره با تلاش مسئولان به یکدیگر رسیدند، دوستان پشت بلندگو میخواندند: «اینم تورم، پسر ناز من!» و تورم شروع به انجام حرکات موزون کرده و برای اینکه رکود ناراحت نشود، میخواندند: «رکود چقدر قشنگه، ایشالا مبارکش باد!».
حالا یک عده میآیند و میگویند:«جریان ثروت و قدرت جایگاههایی در دولت یازدهم گرفتند» که واقعاً بنده هم در کنار دلواپسان عزیز با این جمله موافق هستم چون ما قبلاً به یک روند جذابی رسیده بودیم که جریانهایی که ثروت و قدرت خاصی نداشتند جایگاههایی در دولت میگرفتند که پس از گرفتن این جایگاهها، صاحب ثروت و قدرت میشدند یعنی یک نفر که معلوم نبود از کجا سر درآورده بود، به بقیه اعلام میکرد: «بچهها این عابربانک رو گذاشتم روی میز، رمزشم 6363 است، هرکی پول لازم داره، خریدی میخواد بکنه، از این کارت استفاده کنه، پولم توش هست، نگران نباشید، صبح جبارسینگ از هند زنگ زد گفت پول نفت رِ ریخته!» خلاصه ما اینطوری افراد را به جایگاه قدرت و ثروت میرساندیم که میرفتند در تاجیکستان و همچنان که به پک و پوز ما میخندیدند، جلوی دوربین شلنگ تخته انداخته و میرقصیدند.در نتیجه ما بازهم به این نتیجه میرسیم که عزیزان محبت کنند و همچنان به استراحت بپردازند، باور کنید در انتخابات مجلس هم مردم ملاحظه همین خستگی را کردند که به فهرست دیگری رأی دادند تا این عزیزان بروند و خستگی آن هشت سال طلایی خوشرنگ را در کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.