پاسداشت هجدهمین سالگرد شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی درگفت‌وگو با امیر سرتیپ سید ناصر حسینی

ستاره‌های درخشان روی دوش فرمانده خاکی‌پوش




علی محمدی

شهید صیاد شیرازی نمونه ای از مردان خود ساخته و خود اتکا بود که در دوره ای پرتلاطم  و سخت وارد صحنه شد و در راه دفاع از آرمان‌های بلند سینه سپر کرد و راست قامت و نستوه به تکلیف سربازی خود در راه پاسداری از مرزهای ایمان و ایران قیام نمود. راهنمای او چراغ ایمان بود و همین ایمان باشکوه در مدت زمانی کوتاه  او را در قله شرف و افتخار جای داد.در سالگرد شهادتش به دست کوردلان منافق، گفت و گویی انجام داده ایم با امیر سرتیپ بازنشسته سید ناصر حسینی جانشین اسبق فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی که پیش رویتان قرار دارد.

نقش ویژه شهید صیاد شیرازی در هشت سال دفاع مقدس چه بود؟
شخصیت شهید بزرگوار صیاد شیرازی به‌عنوان یک فرد نظامی، رزمنده، فرمانده و مدافع حریم و کیان کشور عزیزمان ایران ویژگی‌های بسیاری دارد که به نظرم تاکنون به‌طور تمام و کمال کمتر به آن پرداخته شده است. امروز پس از گذشت نزدیک به 18 سال از شهادت آن بزرگمرد، وقتی به دقت به تحلیل شخصیت او می‌نشینیم به این نتیجه می‌رسیم که در مجموع دوران زندگی او 55 سال بود که 20 سال اولیه آن به کودکی و نوجوانی گذشت و پس از سپری کردن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه دقیقاً در 20 سالگی یعنی در عنفوان جوانی به ارتش پیوست و وارد دانشکده افسری شد و تا پایان عمر، نظامی بود یعنی بواقع 35 سال نظامی گری کرد. 15 سال از این 35 سال مربوط می‌شود به قبل از انقلاب که او در دانشکده افسری ارتش تحصیل کرده، آموزش دیده و تربیت نظامی را فراگرفته و همچنین دوران افسری جزء یعنی تا درجه سروانی را در یگان‌های مختلف نیروی زمینی مشغول خدمت و فراگیری فنون نظامی بوده است. از آنجا که وی در یک خانواده اصیل و مذهبی متولد شده بود لذا به مبانی دینی معتقد و عامل به فرائض و وظایف دینی بود لذا در کوران انقلاب اسلامی نیز با انقلابیون همراه بود و با افراد معتقد به اسلام و انقلاب و انقلابیون در ارتش نیز حشر و نشر داشت و خلقیات او طوری بود که براحتی با مردم و دوستان ارتباط برقرار می‌کرد و دیگران نیز از مصاحبت با او بهره می‌بردند و در طول زندگی و خدمت و حتی در دوران مسئولیت و فرماندهی بسیار به اصطلاح سهل الوصول بود. بنابراین مبارزات او صرفاً در دفاع مقدس خلاصه نمی‌شود. صیاد شیرازی فردی است که در ابتدای انقلاب در اصفهان همراه انقلابیون به حفظ پادگان‌ها و نظم و امنیت شهر همت گماشت و همزمان با فعال شدن تهدید ضدانقلابیون و تجزیه طلبان در کردستان که از سوی قدرت‌های بیگانه حمایت می‌شدند و در آن منطقه ایجاد ناامنی می‌کردند به‌طور داوطلبانه وارد منطقه آشوب زده کردستان و آذربایجان غربی شد. لازم است به این نکته توجه کنیم که خدمات نظامی و فعالیت‌های او در منطقه کردستان متناسب با ضرورت‌های محیطی به حدی بود که از سوی مسئولان عالی وقت کشور به‌عنوان فرمانده منطقه غرب منصوب شد. او در زمان فرماندهی بر منطقه غرب کشور به مدت 18 ماه تمامی شهرهای آلوده به حضور ضدانقلاب را پاکسازی نمود. بنابراین شخصیت متدین، متعهد و متخصص شهید صیاد شیرازی با این مقدمات در زمان جنگ ظهور کرد و همه مسئولان درجه یک نظام او را به نام می‌شناختند. اگرچه صحنه‌های جنگی با ضد انقلاب در غرب کشور با آماج حملات ارتش بعثی عراق در غرب و جنوب از نظر شیوه متفاوت بود ولی او در یک دوره انتزاع از فرماندهی منطقه غرب به‌دلیل اختلاف با رئیس جمهوری و فرمانده کل قوای وقت (بنی‌صدر) به نوعی با صحنه‌های عملیات در جنوب نیز آشنا شده بود و برای طراحی برخی عملیات‌ها به منطقه رفته بود. دیگر ویژگی شهید صیاد که او را از سایر همنوعان خود متمایز می‌کند روحیات انقلابی و خلقیات مردمی او بود که باعث شد بدون توجه به دانش نظامی خود با سایر رزمندگان که شوق شهادت و دفاع از کشور در آنها موج می‌زد بسرعت ارتباط برقرار کند و با آنها همراه شده تا آنجا که آنها را در رده‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شریک نماید. این روحیات باعث شد که برادران سپاهی در کردستان او را به‌عنوان فرمانده خود بپذیرند لذا همین رفاقت و نزدیکی عاملی بود که پس از سقوط هواپیمای سی 130 حامل فرماندهان در عملیات ثامن الائمه و شهادت آنان، از سوی شورای عالی دفاع، شهید صیاد به‌عنوان فرمانده جدید نیروی زمینی معرفی و از سوی حضرت امام (ره) به این سمت منصوب شود.
آیا ایشان در طراحی عملیات ‌ها مشارکت داشتند؟
با ورود صیاد به صحنه فرماندهی جنگ ایران و عراق دلایلی که باعث می‌شد غیر نظامیان کمتر در جنگ مشارکت داشته باشند برداشته شد و هجوم نیروهای احتیاط (مردمی) به جنگ عاملی شد که ماشین جنگی ایران با سرعت بیشتری به حرکت ادامه دهد لذا وقتی تاریخ جنگ هشت ساله را مرور می‌کنیم می‌بینیم از زمانی که صیاد به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد تا فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس یعنی در کمتر از 9 ماه بوسیله عملیات‌هایی که او و تیم ارتشی و سپاهی همراه او طراحی کردند، غالب سرزمین‌های اشغالی آزاد می‌شود. این موضوع امروزه مورد اتفاق نظر غالب کارشناسان دفاع مقدس اعم از ارتشی و سپاهی است که سرعت در عملیات و انجام عملیات‌های پی در پی طریق‌القدس، فتح المبین و بیت المقدس که منجر به آزاد‌سازی قریب 10 هزار کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغالی شد بواسطه وجود صیاد و شیوه فرماندهی او بود که توانست ارتش و سپاه را به‌صورت ترکیبی و ادغامی به‌کار گیرد. او با این راهبرد (همکاری ارتش و سپاه) کاستی‌های روحی و روانی ارتشی‌ها را و همچنین کاستی‌های تخصصی پاسداران را جبران کرد و به تعبیر خود او با «ترکیب مقدس ارتش و سپاه، ارتشی و سپاهی یک لشکر الهی» به جنگ متجاوزان بعثی رفت و به لطف الهی نتیجه گرفت. اگرچه در ادامه جنگ این همکاری موفق و به نفع او نبود ولی در آن مقطع زمانی این تدبیر توانست کشور را از اشغال دشمن آزاد کند و آنچه برای شهید صیاد شیرازی مهم بود «آزادی سرزمین‌های اشغالی» بود که خوشبختانه به آن دست یافت. او صرفاً به منافع ملی کشور فکر  و همواره از حاشیه‌های ایجاد شده پرهیز می‌کرد.
اینکه گفته می‌شود شهید صیاد شیرازی هویت ارتش را در شیوه‌های جنگ نمایندگی می‌کرد تا چه حد صحت دارد؟
هویت ارتشی یا فرهنگ سازمانی ارتش چیزی است که قاطبه ارتشیان بعد از یک دوره خدمت در ارتش آن را فرا می‌گیرند که شامل آموزش‌های نظامی، رفتارها، سلوک و اخلاق نظامی گری است که شهید صیاد نیز در مورد فرهنگ نظامی گری از سایرین مستثنی نبود اگرچه به‌دلیل هوشمندی بموقع و شناسایی مقتضیات زمان، وی توانست در آن زمان با غیر ارتشیان نیز پیوند خورده و کار کند؛ چیزی که در ابتدای جنگ بسیار مشکل می‌نمود ولی به نظرم آنچه مورد نظر شماست تخصص نظامی گری اوست که آن شهید سخاوتمندانه دانسته‌های خود را در اختیار سایرین قرار می‌داد و بسیاری از رزمندگان در ابتدای انقلاب و جنگ ایران و عراق، شیوه‌های جنگیدن و نظامی‌گری را از او آموختند.
نقش ایشان در عملیات‌های بزرگ بویژه مرصاد را توضیح دهید.
در عملیات مرصاد و حمله منافقین به داخل کشور که پس از پذیرش قطعنامه صورت گرفت، شهید صیاد سمت فرماندهی نداشت و با عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع در جبهه‌ها حضور پیدا می‌کرد و غالباً به دلیل اعتمادی که رزمندگان ارتشی و سپاهی به وی داشتند به‌طور غیررسمی نقش ایفا می‌کرد. لذا به همین دلیل بود که وقتی فرماندهان جنگ در قرارگاه خاتم الانبیا(ص) احساس کردند که کار برای آنها مشکل شده از او درخواست کردند که به منطقه بیاید و به آنها کمک کند. لازم است عرض کنم که شرایط پس از پذیرش قطعنامه بسیار سخت شده بود به این ترتیب که ایران تحت فشارهای داخلی و خارجی (عراق و سایر عوامل بین‌المللی) مجبور به پذیرش قطعنامه شده و آتش بس را پذیرفته بود ولی صدام قطعنامه را قبول نکرده و به حملات خود به جبهه‌های ایران ادامه می‌داد لذا نیروهای ما اعم از ارتش و سپاه در مناطق مختلف غرب و جنوب در وضعیت مناسبی قرار نداشتند و آمادگی لازم برای مقابله با یک نیروی دیگری به نام منافقین را نداشتند لذا منافقین تا اسلام آباد و حتی تا 50 کیلومتری کرمانشاه آمده بودند. در این شرایط بود که شهید صیاد به میدان آمد و با سرمایه اجتماعی و اعتمادی که در بین رزمندگان ارتش و سپاه داشت دست به کار شد و عملاً فرماندهی صحنه را برعهده گرفت و با به‌کارگیری نیروی هوایی، هوانیروز، بسیج، نیروی زمینی ارتش و سپاه، حداکثر ظرف مدت سه روز یعنی از چهارم تا ششم مردادماه سال 67 نیروهای فریب خورده منافقین را منهدم نمود و با این کار پیروزی را به جبهه‌های جنگ بازگرداند و عاملی شد تا مجدداً انسجام به نیروهای خودی بازگردد.
 


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/6465/16/409886/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها